تربیت
Tarbiat.Org

حقیقت نوری اهل البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

جایگاه خاص اهل‌البیت(ع) در هستی

از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَرْشِهِ ثُمَّ أَخَذَ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ َ فَقَذَفَه‏ فَأَصَابَنِی ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ فَاطِمَةَ(س) ثُلُثُ النُّورِ وَ أَصَابَ عَلِیّاً(ع) وَ أَهْلَ بَیْتِهِ ثُلُثُ النُّور»(86) هنگامی که خداوند بهشت را خلق نمود آن را از نور عرش خود آفریده سپس آن نور را گرفت و افکند، یک سوم آن نور به من خورد و یک سوم به فاطمه و یک سوم دیگر به علی و اهل بیت او خورد. این روایت خبر می‌دهد همان طور که در عالم بالا بهشت از نور این بزرگواران آفریده شده در دنیا هم اگر کسی دین را از رسول خدا(ص) و مسیری که فاطمه(س) بعد از رحلت رسول خدا(ص) روشن نمود و امامت ائمه(ع) بگیرد به نور بهشت دست می‌یابد و این یک اتفاق نیست که این بزرگواران در کنار هم قرار گرفته‌اند.
ملاحظه بفرمائید روایات نوری از چه اسرار عمیقی پرده برمی‌دارد. همان طور که کعبه هر جای دیگر ساخته بشود کعبه نیست یک مکعب است. و بیت الله فقط باید در جایی ساخته شود که با باطن مخصوص خود منطبق باشد، جایگاه اهل‌البیت(ع) نیز جایگاه خاصی است. در روایت داریم کعبه قبل از ابراهیم(ع) چندین بار خراب شد و توسط پیامبران قبلی مجدداً بنا گشت. حضرت ابراهیم نیامدند کعبه را بدون سابقه‌ی قبلی بنا کنند. در روایت داریم حضرت آدم هزار بار حج رفتند، 700 بار عمره 300 بار واجب. کعبه یک حقیقت است که در قسمتی خاص از زمین ظهور کرده تا آن حقیقت مظهر داشته باشد و انسان‌ها بتوانند از طریق آن مظهر به باطن عرشی آن منتقل شوند. ائمه(ع) نیز دارای حقایق باطنی و عرشی هستند. در روایت داریم که از حضرت امام صادق(ع) پرسیده شد: «لِمَ سُمِّیَ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ بَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِی بُنِیَ عَلَیْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر» چرا كعبه را كعبه نامیدند؟ فرمود: چون چهار گوش است، گفته شد چرا چهار گوش شده؟ فرمود: چون برابر بیت المعمور است كه چهار گوش است، و گفته شد: چرا بیت المعمور چهار گوش است؟ فرمود: چون در برابر عرش است كه چهار گوش است، گفته شد؟ چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمود: چون اسلام بر چهار پایه بنا شده؛ سبحان الله، و الحمد لله، و لا إله إلاّ الله، و الله اكبر. این روایت جهت فهم رابطه‌ی عالم مادون با عالم ما فوق روایت فوق العاده‌ای است. همین قاعده در مورد ائمه(ع) هست.