حضرت فرمودند: معرفت من به نورانیت، معرفت خدا است و معرفت خدای عزّ و جل معرفت من است به نورانیت. سپس میفرمایند: «وَ هُوَ الدِّینُ الْخَالِصُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَ یُقِیمُوا الصَّلاةَ وَ یُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِینُ الْقَیِّمَةِ](47)». این همان دین خالصی است که خداوند در قرآن توصیف کرده و فرموده؛ «و ما به انسانها دستور ندادیم مگر آنکه خدا را عبادت کنند و دین را خالصانه از خدا بدانند و به دنبال ادیان غیر الهی نروند، در حالیکه راه بیتلفات همین راه است و دستور دادیم نماز را اقامه کنند و زکات بپردازند و این است دین پایدار». حضرت در تأویل آن قسمت از آیهای که میفرماید: «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ» میفرمایند: «یَقُولُ مَا أُمِرُوا إِلَّا بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ هُوَ الدِّینُ الْحَنِیفِیَّةُ الْمُحَمَّدِیَّةُ السَّمْحَةُ» امر نشدهاند مگر به نبوت حضرت محمد(ص) که آن دین حنیف، دین پیغمبر است که آسان و سهل و بدون افراط و تفریط و بدون سختگیری است. «وَ قَوْلُهُ «یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» فَمَنْ أَقَامَ وَلَایَتِی فَقَدْ أَقَامَ الصَّلَاةَ» و اینکه در آن آیه فرمود: اقامهی نماز کنید، هرکس ولایت مرا اقامه کند، نماز را اقامه کرده است. چون نفرمود نماز بخوانید، فرمود نماز را اقامه کنید. اگر منظور از اقامهی نماز همین کاری است که ما با نمازخواندن میکنیم، نباید به آن اقامهی نماز میگفتند، معلوم است چیزی در میان است که باید قیام بشود، به همین جهت حضرت میفرماید: این ولایت من است. همین طور که با اقامهی نظام جمهوری اسلامی، اسلام اقامه شد، ولی رعایت حلال و حرام الهی را نمیگوییم اقامهی حلال و حرام. در سورهی انبیاء صریح آیهی قرآن است که امامان فعلشان اقامهی نماز است. میفرماید: «وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ»؛(48) به امامان فعل خیر و اقامهی نماز را وَحی کردیم. پس امام مقامی دارد که خداوند اقامهی نماز را به او وَحی کرده تا بتواند حرکتی را در جامعه پایهگذاری کند.