تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه جنّ، شیطان و جادوگر در عالم
اصغر طاهرزاده

جلسه اول

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
پس از سلام؛ ضمن تشکر از این‌که دعوت ما را پذیرفتید اجازه دهید سؤالاتی که در ذهن شرکت‌کنندگان مطرح است، خدمتتان عرض ‌شود و سپس جنابعالی جواب بفرمایید.
سؤالات عبارتند از:
1- نقش سِحر در زندگی انسان‌ها چه اندازه است؟ آیا می‌توان از طریق سحر سرنوشت انسان‌ها را تغییر داد؟
2- آیا چشم‌زخم حقیقت دارد، و افرادی هستند که توان چشم زدن داشته باشند؟
3- جایگاه احضار روح در معارف اسلامی کجاست؟
4- کیفیت و حکم هیپنوتیزیم چگونه است؟
زمینه‌های پذیرش شیطان یا ملک
همان‌طور كه می‌دانید و قرآن هم به ما خبر داده است بالاخره مجموعه‌ای از قوای غیبی در عالم موجود است که اگر بخواهیم انواع آن‌ها را بشماریم به این صورت است که متوجه باشیم، اصل همه غیب‌ها حضرت غیب الغیوب یعنی حضرت رب العالمین است، خداوند غائبی است كه تمام عالم تحت تأثیر و سیطره‌ی اوست. ملائكه نیز از حقایق غیبی‌اند که بر عالم و آدم تأثیر می‌گذارند و علاوه بر تدبیر عالم، به اولیاءالهی نیز كمك می‌كنند. از جمله قوای غیبی عالم که می‌توانند تأثیرگذار باشند، جنیان هستند، حالا چه از جهت مثبت و چه از جهت منفی. جنّیانی را که نقش منفی دارند شیاطین می‌نامند. و باز از جمله موجودات غیبی که می‌توانند تأثیرگذار باشند، نفس انسان‌ها است، بعضی از انسان‌ها می‌توانند بر روح و روان سایر انسان‌ها تأثیر بگذارند.
می‌توان از وجودات غیبی، درست استفاده كرد، همچنان‌که می‌شود از انوار آن‌ها محروم شد. همان‌طور که می‌توان از خدا استفاده کرد و قلب را آماده‌ پذیرش انوار الهی نمود، می‌شود با پشت‌کردن به دین الهی، از انوار حضرت رب‌العالمین محروم شد. حال اگر خود را از انوار الهی محروم کردیم، قوای غیبی منفی جای آن را می‌گیرد. زیرا همان‌طور که این یک قاعده است كه: «دیو چون بیرون رود فرشته درآید»، عكس آن هم هست که: «فرشته چو بیرون رود دیو درآید» دیو همان شیطان است.
هیچ‌وقت نمی‌شود قلب و فكر ما بدون یك نیروی خیالی حركت كند، ما همیشه براساس قوای خیالیه كارهایمان را انجام می‌دهیم. به عنوان نمونه؛ قبل از این‌که بلند ‌شویم و به این‌ جلسه بیاییم، یك تصور خیالی از این‌جا داریم که براساس آن بدن را حركت دهیم تا بیاییم این‌جا. حال آن صُوَر خیالی که عامل حرکت ما است یا بر اساس تجلی نور الهی برقوه‌ی خیال ما به وجود آمده، یا بر اساس وسوسه‌های شیطان ایجاد شده است، خیال ما خالی از یکی از آن دو نمی‌باشد. اگر زمینه‌ی پذیرش نور الهی ضعیف شد، شیطان با تحریک قوه‌ی وهمیه فعالیت خود را شروع می‌کند و با وعده‌های دروغ ما را به مسیری که می‌خواهد می‌کشاند.
قرآن می‌فرماید: «وَقَالَ الشَّیطَانُ لَمَّا قُضِی الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِی عَلَیكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»(2) و چون روز حساب برپا شد شیطان مى‏گوید: ‏خدا به شما وعده داد، وعده‌ی راست، و من به شما وعده دادم، و خلاف كردم، و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز این‌كه شما را دعوت كردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نكنید و خود را ملامت كنید، من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید، من به آنچه از قبل برای خدا شریك مى‏دانستید، كافرم. آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت.
طبق آیه‌ی فوق شیطان در آن شرایط دارد می‌گوید خودتان بد بودید و زمینه‌ی پذیرش نور الهی را در وجود خود از بین بردید، من را چرا ملامت می‌كنید. چون اهل جهنم در قیامت به شیطان می‌گویند: چرا ما را گمراه كردی؟ می‌گوید: من شما را گمراه نكردم، در این گمراهی خودتان را ملامت كنید، من دیدم شما پذیرای وعده‌های من هستید، جلو آمدم، باز بیشتر پذیرای وعده‌های من بودید، بیشتر جلو آمدم. گاهی آنقدر طرف پذیرای شیطان می‌شود كه به تعبیر امیرالمؤمنین(ع): «اتَّخَذُوا الشَّیطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْینِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَینَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّیطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِه»؛(3)
شیطان را معیار كار خود گرفتند، و شیطان نیز آن‌ها را دام خود قرار داد و در دل‏هاى آنان تخم گذارد،وجوجه‏هاى خود را در دامانشان پرورش داد. با چشم‏هاى آنان مى‏نگریست، و با زبان‏هاى آنان سخن مى‏گفت. پس با یارى آنها بر مركب گمراهى سوار شد و كردارهاى زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد، مانند رفتار كسى كه نشان مى‏داد در حكومت شیطان شریك است و با زبان شیطان، سخن باطل مى‏گوید.
حضرت می‌فرمایند ممکن است کسی روح و عقل و قلبش، همه و همه در دست شیطان قرار می‌گیرد.