تربیت
Tarbiat.Org

امام و امامت در تکوین و تشریع
اصغر طاهرزاده

جلسه‌ی دوم (امامت و وحی فعل خیر)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
موضوع امامت به نحوی که در اعتقاد شیعه مطرح می‌باشد رویکردی است به یک حقیقت آسمانی که می‌خواهد تمدن زمینی را مطابق نظم آسمانی بسازد. امام شیعیان چنان حضوری در عالم هستی دارد که نه‌تنها سرمایه‌های درونی شیعیان را به شکوفایی لازم می‌کشاند بلکه جایگاه مدیریت اجتماعی را به بشریت نشان می‌دهد. تا آن‌جایی که افراد جامعه شخصیت خود را انعکاسی از شخصیت امام خود می‌دانند. حضرت رضا(ع) وقتی امامت را مطرح می‌کنند معتقدند اسلام با طرح جایگاه امامت حقیقت خود را درست نشان می‌دهد و روشن می‌شود اسلام با توجه به کدام واقعیات است که اهدافی آنچنان بلند برای خود ترسیم کرده است.
ابتدا باید بر این نکته تأکید شود که امامت یک مسئله‌ی تاریخی نیست که فکر کنیم حادثه‌ای در زمانی پیش آمده و امامت مطابق آن حادثه تعیین شده و حالا هم آن حادثه گذشته است. برعکس، باید متوجه بود امامت در شیعه یک حقیقت نفس الامری در عالمِ وجود است که همواره زندگی یک ملت را با نور خود معنی می‌بخشد و بزرگی یک ملت به این است که معلوم کند امامش چه جایگاه و خصوصیاتی دارد. اینجا است که ائمه‌(ع) به حکم وظیفه و مأموریتی که دارند متذکر می‌شوند خداوند برای بشریت سرمایه‌ای بزرگ قرار داده تا زندگی زمینی خود را به آسمانِ معنویت متصل گرداند و از بهره‌های وجودی حقیقتِ واسطه‌ی فیض بهره‌مند گردد. در این صورت می‌توان گفت: غفلت از سرمایه‌ی امامتِ آسمانی، به واقع غفلت از اسلام است.
حضرت رضا(ع) ابتدا روشن فرمودند امامت یک حقیقت قرآنی است و قرآنی که می‌فرماید در آن کتاب هیچ چیزی کم گذاشته نشده است، هرگز مسئله‌ی مهم امامت را که بشریت به شدّت به آن نیاز دارد، بی‌جواب نمی‌گذارد. حضرت به آیات مربوط به واقعه‌ی غدیر اشاره کردند و سپس فرمودند اگر کسی بگوید خداوند تکلیف ‌ما را نسبت به امامت تعیین نکرده در واقع معتقد است خداوند مسئله‌ای آن‌چنان مهم و ضروری را در قرآن روشن ننموده و این تهمت به قرآن است و تهمت به قرآن، کفر به قرآن است و کفر به قرآن، یک نوع کفر به خدا است.
ابتدا باب بحث را به آن صورت باز کردند و بعد یک قدم جلوتر آمدند و موضوع امامت حضرت ابراهیم(ع) را طرح فرمودند که خداوند امامت حضرت را در مرحله‌ی سوم و بعد از نبوت و خُلّت قرار داد و در آن حالت فرمودند: «إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» من تو را برای مردم امام قرار دادم و حضرت ابراهیم(ع) هم که متوجه بودند این یک مقام خاصِ غیر اکتسابی است و لازمه‌ی حضور دین در نظام اجتماعی بشر می‌باشد، از خدا خواستند آن را در ذریه‌شان ادامه دهد تا دین خدا بدون سرپرست نماند، آن هم سرپرستی خاص یعنی «امام».