عرض شد نفس پیامبر(ص) به وسعت هستی است و اشتیاق بر پیامبر(ص) و نزدیكی به او به معنای نزدیكشدن به قلبی است كه به وسعت هستی است، و این قلب انسان به اندازهای كه به پیامبر(ص) نزدیك شود، از رحمت كلیه موجودات هستی برخوردار میشود و از نور آنها بهرهمند میگردد. خوشا بر احوالات قلبی كه با نظر صحیح و عارفانه بر پیامبر(ص) احوالاتی از آن قلب قدسی را نصیب خود کرده است.
مقام پیامبر(ص) مقام وجود جامعی است كه همه اسماء الهی در آن مقام به جامعیت موجودند و لذا همچنان که خود حضرت از عرش تا فرش وسعت دارد، زمینی بودن بشر را با عالم غیب الهی تركیب میكند.
در مقام جامعیت، قبلیت و بعدیت معنی ندارد، همه قبلیها و بعدیها در آن مقام جمعاند، در نتیجه او وجهه تعادلبخش و هماهنگكننده عالم هستی محسوب میشود.
ما نباید از موضوع مقام جامعیت پیامبر(ص) به راحتی بگذریم و گرنه بسیاری از روایات برایمان مبهم میماند، و نمیفهمیم وقتی مقامی در جامعیت اسماء الهی قرار گرفت و شدیت وجود پیدا کرد، چرا ملائکه به او سجده میکنند و در خدمت صلوات فرستندگان به او قرار میگیرند. از طرف دیگر متوجه هستید که مقام دنیا، مقام كثرت و پراکندگی است و لذا علاوه بر قبل و بعد داشتن، طوری نیست که همهچیز در هر نقطه از آن جمع باشد، با توجه به این دو نکته است که عرض میشود؛ پیامبر (ص)از طریق رحمت محمّدیه، انسان را از حقارتِ پستِ ضعیفِ مادونِ دنیایی، به وحدت ارزشمند الهی دعوت میكند و تسلیمشدگان به خود را به آن مقام میكشاند.
راوی میگوید: به ابوعبدالله صادق(ع) گفتم: من وارد خانه كعبه شدم و هر چه فكر كردم دعائی به خاطرم نیامد جز صلوات بر محمد و آل محمد. ابو عبد الله گفت: این را بدان كه هیچ كس به جایزهای پربهاتر از جایزه تو دست نیافته است. جدم رسول خدا(ص) گفت: هر كس نام مرا بشنود و از صلوات بر من تغافل نماید، خداوند او را از راه بهشت منحرف سازد».(29)
راستی چرا حضرت صادق(ع) میفرمایند آن فردی که در خانة کعبه وارد شده و دعایی جز صلوات نکرده به پر بهاترین بهرهها دست یافته است؟ آیا این بدان جهت نیست که نزدیکی به مقام رسول خدا(ص) نزدیکی به حقیقت جامع اسماء الهیه است، مقامی که همة کمالات در جان مقدس او جمع است؟ و آیا این نزدیکی، نزدیکی به پربهاترین بهرهها نیست؟
مقام قدسی پیامبر(ص) مقام جامعیت همة اسماء الهی است، زیرا از طرفی اسم «الله»، اسم جامع حضرت اَحد است و پیامبر(ص) مأمور به دعوت به «الله» است و خداوند به او فرمان داده که؛ «قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ»،(30) ای پیامبر! بگو این است راه من که از سر بصیرت دعوت به «الله» بکنم.
وقتی متوجه شدیم «الله» اسم جامع الهی است و پیامبر(ص) مأمور به دعوت بشریت است به اسم «الله»، یعنی هر چه همة پیامبران در مقام نبوتهای طول تاریخ دارند و هر کدام وجهی از حقایق را به بشریت عرضه کردهاند، آن حضرت همه را دارند و همة حقیقت را به بشریت ارائه میدهند، حال نزدیكی به پیامبر(ص) یعنی نزدیكی به چنین مقام جامعی. البته و صد البته همانطور که عرض شد این به شرطی است که تمام مظاهر این مقام یعنی اهل بیت آن حضرت نیز مورد توجه باشد. زیرا خود حضرت رسول(ص) میفرمایند: «مَنْ صَلَّی عَلَیَّ وَ لَمْ یُصَلِّ عَلَی آلِی لَمْ یَجِدْ رِیحَ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ رِیحَهَا لَتُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ خَمْسِ مِائَةِ عَام»؛(31) رسول خدا(ص) فرمود: هر كس بر من صلوات فرستد و بر آل من صلوات نفرستد بوی بهشت را كه از مسافت پانصد سال بوئیده شود، نبوید. این بدین معنی است که آن مقام را باید در همة مظاهرش مورد نظر قرار داد تا به همة ابعاد آن مقام نزدیک شده باشیم.
با توجه به مقام جامعیت ذات قدسی پیامبر(ص) هیچ مانعی نمیتواند بین او و خالق او قرار گیرد، و هیچچیزی نمیتواند حجاب بین او و مقصد اصلی هستی یعنی حضرت «الله» باشد و لذا وقتی تقاضایی از حضرت پروردگار در میان باشد اگر آن تقاضا در منظر نور محمدی(ص) با خدا در میان گذارده شود بدون حجاب بالا میرود و پسزده نمیشود، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «... مَنْ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّ(ص) رُفِعَتْ دَعْوَتُه»؛(32) هر كس صلوات بر پیامبر فرستد دعایش بلند شود.
و یا امام صادق(ع) میفرمایند: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیَبْدَأْ بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ثُمَّ یَسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ یَخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ یَقْبَلَ الطَّرَفَیْنِ وَ یَدَعَ الْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ الصَّلَاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَا تُحْجَبُ عَنْه».(33)
هر كس به درگاه خدای(جله جلاله) حاجتی دارد باید به صلوات بر محمد و آلش شروع كند، و سپس حاجت خود را بخواهد، و در آخر هم به صلوات بر محمد و آل محمد پایان دهد، زیرا كه خدای(جله جلاله) كریمتر از آن است كه دو طرف دعا را بپذیرد، و وسط دعا را واگذارد و به اجابت نرساند زیرا صلوات بر محمد و آل محمد از او محجوب نیست.
در همین راستا آن حضرت میفرمایند: «لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّی یُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد».(34) پیوسته دعا محجوب است تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود.
و نیز میفرمایند: «مَنْ دَعَا وَ لَمْ یَذْكُرِ النَّبِیَّ (ص) رَفْرَفَ الدُّعَاءُ عَلَی رَأْسِهِ فَإِذَا ذَكَرَ النَّبِیَّ(ص) رُفِعَ الدُّعَاء».(35) هر كه دعائی كند و نام پیغمبر را نبرد آن دعا بالای سرش (چون پرندهای) بچرخد، و چون نام پیغمبر(ص) را برد دعا بالا رود.
و نیز وقتی متوجه جایگاه مقام جامعیت رسول خدا(ص) بودیم میفهمیم چرا امام معصوم میفرمایند در میزان اعمال انسان هیچچیز به وزن صلوات بر محمد و آل او نخواهد بود. روایت میفرماید:
«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا(ع) قَالَ مَا فِی الْمِیزَانِ شَیْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِی الْمِیزَانِ فَتَمِیلُ بِهِ فَیُخْرِجُ (ص) الصَّلَاةَ عَلَیْهِ فَیَضَعُهَا فِی مِیزَانِهِ فَیَرْجَحُ بِه».(36)
محمد بن مسلم از یكی از دو امام باقر و صادق(ع) حدیث كند كه فرمود: در میزان چیزی سنگینتر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست، و همانا مردی باشد كه اعمالش را در میزان گذارند و سبك باشد، پس ثواب صلوات او درآید و آن را در میزان نهد پس به سبب آن سنگین گردد و بر كفه دیگر بچربد.
زیرا تمام اعمال اگر از منظر نور جامع محمدی انجام گیرد، حقانیت دیگری خواهد داشت و این در حالی است که در قیامت آنچه وزن دارد «حق» است و خدا فرمود: «وَالْوَزْنُ یوْمَئِذٍ الْحَق»(37) در آن روز وزن و سنگینی مربوط به حق است. و با نظر به مقام پیامبر(ص) و اهل بیت آن حضرت(ع) اعمال انسان به عالیترین شکل خود جهت میگیرد و لذا در نهایتِ حقانیت واقع میشود، و صلوات بر محمد و آل او(ع) موجب جهتگیری انسان به سوی آن ذوات مقدس حقانی در همة امور خواهد بود.