از اهمیت تأمّل در واقعهی كربلا همین بس كه ائمه معصومین(ع) به ما دستور دادهاند هر حادثهای که برایتان پیش میآید به کربلا وصل کنید تا واقعهی کربلا یک لحظه از منظر ما پنهان نماند و از بصیرتی که در پی دارد محروم نگردیم. زیرا كه كربلا یک حادثه اتفاقی نیست، بلکه فرهنگی است که برای شكوفایی حیات بشر توسط امامی معصوم تدوین شده است. اگر خواستید حوادث زندگی، شما را نبلعد و روزمرّهگیها عمر شما را لگدمال نكند و خیالات و اغراضِ دنیایی افق حیات شما را تیره و تار نگرداند، باید همواره كربلا را مدّنظر داشته باشید تا هرگز از بهترین انتخابها در سختترین صحنهها نهراسید.
حادثهی کربلا آنچنان عمیق است که هرگز با یك یا چندجلسه باطن خود را نمینمایاند و وسیعتر از آن است كه بتوان مبانیِ عمیق و معارفِ دقیق را با سخنرانی و خطابه و وعظ مطرح كرد و انتظار داشت اهداف و مقام حماسهسازان كربلا روشن شود. زیرا گاهی موضوعات بلندتر از آناند که الفاظ را توان توصیف آن باشد، چه رسد که بخواهیم در فضای خطابه آن موضوعات را مطرح کنیم، در حالی که آن حادثه از دسترس عقلها بلندتر است.
موضوع کربلا اینقدر بلند است كه یا باید از آن چیزی نگفت و یا اگر بخواهید در فضای خطابه آن را توصیف کنید چیزی جز همین سخنان که مطرح است قابل ذكر نیست. آنقدر موضوع عمیق است که اگر باب آن را باز كنیم هر نکتهای از آن صدها نکته را به دنبال دارد و اگر هم باب موضوع باز نشود که همواره در همین سخنان اوّلیّه باقی می مانیم. هرچند حادثه آنچنان لطیف است که در نگاه سطحی هم ناخودآگاه با باطن انسانها گفتگو میکند.
با توجه به همین نکته است که بنده نیز به صورت سرفصل به بعضی نکات آن حادثه اشاره میکنم و تدبّر بیشتر را به عهدهی اهل تحقیق میگذارم.
دو موضوع را مورد نظر قرار میدهیم یکی این که «چه شد كربلا بهوجود آمد و چرا كار به قتل امامحسین(ع) كشیده شد؟» و دیگر این كه «چگونه كربلا را بنگریم که از دیدن حقیقت آن محروم نشویم.»