ماه شعبان ، ماه دعا و ماه عبادت است . در همین صلواتى (78) كه در مفاتیح مقرر است ، آمده اسـت : ((اَلَّذِی كـَانَ رَسـُولُ اللَّهِ ص یـَدْأَبُ فـِی صـِیـَامـِهِ وَ قـِیَامِهِ فِی لَیَالِیهِ وَ أَیَّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فِی إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ ))؛ پیغمبر تا دم مرگ ، تا آخر عمر، ماه شعبان را بزرگ مى داشت و در مقابل ماه شعبان خضوع مى كرد و خودش را به صیام و قیام در مـاه شـعـبـان عـادت داده بـود. در دنـباله ى این صلوات هست كه : ((اَللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الِاسـْتـِنـَانِ بـِسُنَّتِهِ فِیهِ ))؛ از خدا مى خواهد كه ما را هم موفق بدار كه همان سنت پیغمبر را در ماه شعبان رعایت كنیم . این ماه شعبان دالان و دهلیز ماه رمضان است . ماه رمضان تـالار ضـیـافـت الهـى اسـت ؛ یـك تـالار عـظیم كه اگر كسى وارد آن تالار شد و به خود فـرصـت داد و هـمـت كـرد كـه از آنـچـه در آن جـا خـداى مـتعال آماده كرده ، به خودش بهره اى برساند، بهره ى فراوانى خواهد برد كه آن بهره در مـاه شـوال و مـاهـهـاى دیـگـرِ سـال نـیست ؛ فقط مخصوص ماه رمضان است . انواع و اقسام ضیافتهاى الهى : رحمت الهى ، عزت الهى ، توفیق الهى ، قرب الهى ، استغناى ناشى از تـفـضـل الهـى ، رزق مـادى ، رزق مـعنوى ، همه در ماه رمضان است ؛ اینها را سرِ سفره ى ماه رمضان گذاشته اند. بعضیها مى آیند و به این سفره نگاه نمى كنند و از وسط این سفره و اشـیـاء آن عبور مى كنند و مى روند و هیچ چیز هم گیرشان نمى آید. بعضیها چیزِ مختصرى برمى دارند؛ روزه اى مى گیریم ما، مختصركى ، چیزى ؛ اما بعضیها نه ، حسابى سرِ این سـفره مى نشینند و از رحمت الهى كیسه ى خودشان را پُر مى كنند. عزت مى خواهند، دنیا مى خـواهـنـد، آخـرت مـى خـواهـنـد، رفـع گرفتارى مى خواهند، گشایش در زندگى مى خواهند، استغناى طبع مى خواهند، صفات و خُلق حسنه مى خواهند. هرچه مى خواهند، براى خودشان و براى دیگران برمى دارند.
بـراى ایـن كـه انـسـان بـتـوانـد وقـتـى وارد ایـن تـالار شـد، چـشـمـش بـاز بـاشـد، غافل نشود، دچار گیجى و گولى نشود كه سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بـیـرون بـرود؛ نگاهى به دوروبر كند و استفاده اى ببرد، و براى این كه این آمـادگـى در مـن و شـمـا پـیـدا شـود، ایـن ماه رجب و ماه شعبان را قرار داده اند؛ رجب یك طور، شـعبان یك طور دیگر. رجب ، بیشتر ماه نماز است ؛ شعبان ، بیشتر ماه دعا و روزه است ؛ این مـناجات شعبانیه را ببینید! من یك وقت از امام (رضوان اللّه علیه ) پرسیدم : در این دعاهاى مـاءثـورى كـه وجـود دارد، شـمـا كـدام دعـا را بیشتر از همه خوشتان مى آید و دوست دارید؟ فـرمـودنـد: دعـاى كـمـیـل و مـنـاجـات شـعـبـانـیـه . اتـفـاقـا هـر دو دعـا هـم مـال مـاه شـعـبـان اسـت . دعـاى كـمـیـل كـه مـى دانـیـد اصـلا ورود اصـلى اش مـال شـب نـیـمـه ى شـعـبـان اسـت ؛ مـنـاجـات شـعـبـانـیـه هـم كـه از ائمـه نقل شده ، متعلق به ماه شعبان است . لحن این دو دعا به هم نزدیك است ؛ هر دو عاشقانه است . در مـنـاجـات شـعـبانیه است : ((وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّك ))؛ جـهـنـم هـم كـه مـن را بـبـرى ، فـریـاد مـى كـشـم تـو را دوسـت دارم . و در دعـاى كـمـیـل اسـت : ((لاِنْ تـَرَكـْتـَنـِى نـَاطـِقـا لاَضـِجَّنَ اِلَیـْكَ بـَیْنَ اَهْلِهِا ضَجِیْجَ الامِلِینَ وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْكَ صُراخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ لاَبْكِیَنَّ بُكاءَ الْفاقِدِین ))؛ اگر به من در جـهـنـم اجـازه بـدهـى و نـطـق را از مـن نـگیرى ، فریاد مى كشم ؛ فریادِ امیدواران ، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
بـایـد بـا ایـنـهـا مـاءنـوس شـویـم و قـدرى دلمـان را نـرم كـنـیـم . ایـن دل ، چـیـز عـجـیـبـى اسـت ! گـاهى اوقات به وسیله اى كه انسان را به اوج آسمانها و اوج مـعـنـویـت مـى بـرد، تـبـدیـل مـى شـود؛ گـاهـى هـم بـعـكـس ، بـه سـنـگ سـنـگـیـنـى تبدیل مى شود كه بسته شده به پاى انسان و انسان را تا اعماق دره ، تا اعماق آب فرو مـى بـرد، غـرق مـى كـنـد، پـدر انـسـان را درمـى آورد. اگـر دل را بـه پـول و بـه شهوت جنسى و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است ؛ دل دیگر نیست . در آن صورت :
ددد ده بود آن ، نه دل ، كه اندر وى ـــــ گاو و خر بینى و ضیاع و عقار دددد
آن دلى كـه انـسـان در آن عـشـقِ اتـومـبـیـل فـلان نـوع دارد، آن دل نـیـسـت ، گـاراژ اسـت ! بـنـگـاه مـعـامـلاتـى اسـت ! آن دلى كـه هـمـه اش در آن مـیـل جـنـسـى موج مى زند، دیگر دل نیست ، آن عشرتخانه است . شاعر، آن زمان كه ضیاع و عـقار و زمین و ملك و گاو و خر در زندگى نقش داشته ، از اینها نام برده و مى گوید دلى كـه ایـنـهـا در آن بـاشـد، طـویـله اسـت ، ده اسـت ؛ دل نـیـسـت . دل ، جاى خداست ، جاى نور است .(79)