تربیت
Tarbiat.Org

پرسش‌هــا و پـاسـخ‌ها جلد دوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

فقیه عادل، نزدیكترین فرد به امام معصوم

بر اساس نظام عقیدتى اسلام، حاكمیت از آن خداست. از طرفى خداى متعال در اداره امور
( صفحه 90 )
اجتماعى انسانها دخالت مستقیم نمى‌كند و حاكمیت را به انبیا و امامان معصوم واگذار كرده است. در موقعیتى كه معصومِ منصوب از سوى خدا، بر كارهاى اجتماع حاكمیت ندارد، چه باید كرد؟ آیا مى‌توان گفت در چنین موقعیتى حكومت را رها كنیم؟ ! چنین سخنى مقبول نیست، زیرا در جاى خودش ثابت شده است كه اصل حكومت در هر جامعه‌اى ضرورت دارد. در اینجاست كه ولایت فقیه را با استناد به اصل «تنزل تدریجى» ضرورى مى‌دانیم. فقیه جامع شرایط، بدیل امام معصوم(علیه السلام) است و در رتبه بعد از او قرار دارد. البته فاصله میان معصوم و فقیه عادل بسیار است ولى نزدیكترین و شبیه‌ترینِ افراد به اوست در امر حكومت ظاهرى بر مردم.
حاصل آنكه خداى متعال در مرتبه اول حاكمیت است، پس از او رسول الله(صلى الله علیه وآله) و سپس امامان معصوم(علیهم السلام) حاكم شرعى‌اند. آیا پس از این، مرتبه چهارمى در حاكمیتْ وجود دارد؟
باید گفت: در زمان غیبت امام معصوم، طبق دیدگاه شیعیان ولى فقیه مرتبه چهارم از حاكمیت را دارد، زیرا فقیه جامع‌الشرایط به امام معصوم نزدیكتر است. چون حاكم اسلامى باید واجد صفاتى مانند آگاهى به قوانین و مقررات اسلامى، آگاهى به مصالح اجتماعى، و صلاحیت اخلاقى كه ضامن امانتدارى و رعایت مصلحت عمومى است باشد. در معصوم تمامى این شرایط وجود دارد، زیرا معصوم به دلیل عصمتش مرتكب هیچ تخلّفى از قانون شرع نمى‌شود و به سبب علم غیبى كه دارد به قوانین شرعى و مصالح جامعه كاملا آگاه است. فقیه جامع شرایط نیز باید همین شرایط را در رتبه نازل داشته باشد، تا حاكمیتش مشروع باشد. یعنى باید داراى ملكه فقاهت و اجتهاد باشد تا احكام اسلام را بخصوص در زمینه مسائل سیاسى و اجتماعى بهتر از دیگران بشناسد. و نیز باید داراى ملكه تقوى و عدالت باشد تا مصالح جامعه را فداى مصالح شخصى و گروهى نكند و همچنین باید به مصالح سیاسى و اجتماعى و بین المللى آگاه باشد تا شیاطین نتوانند او را فریب دهند و از مسیر عدل و قسط منحرف كنند.