باید مواظب بود در تمدنی که در راستای انقلاب اسلامی در پیش است آن نوع تشکیلات که عامل کینهی افراد جامعه نسبت به همدیگر باشد در آن شکل نگیرد که خود به خود آن تشکیلات حجاب تحقق تمدن اسلامی خواهد بود و با تبلیغات زهرآگین، روح برادری را به حاشیه میبرد. به یقین تشکیلاتی که بخواهد در جامعه جنگ طبقاتی راه اندازی کند با روح انقلاب اسلامی هماهنگی ندارد، بلکه وسیلهای است در دست سیاستبازان که هیچ تعهدی نسبت به تمدن اسلامی ندارند و تنها میخواهند غوغا راه بیندازند و افراد جامعه را از مسائل اصلی خود باز دارند و از مردمان دلسوز جامعه انتقام بگیرند.
آنهایی که نسبت به تحقق تمدن اسلامی متعهدند باید بدانند حزببازی که معمولاً در فرهنگ مدرنیته مطرح است، با روح اهدافی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است، ناسازگار میباشد، زیرا انقلاب اسلامی روح انسانی را مهمتر از رأی انسانها میداند و سعی در تعادل روحها دارد تا در کثرت رأیها. بعضیها میخواهند دفتر حزب را جایگزین محراب عبادت کنند و انقلاب اسلامی در صدد است محرابهای عبادت را تا متن زندگی اجتماعی افراد وسعت بخشد. اینها میخواهند اتحادیهها با همان روحیهی برتری طبقاتی به جای قداست سرداران بزرگ و بیادعای ما بنشیند و سیاسیکاری جای خود را به تلاشهای جدّی افرادی بدهد که نان خود را با عرق جبین بهدست میآورند. احزاب سیاسی ترجیح میدهند نانی را که دیگران با عرق جبین بهدست آوردهاند با انواع رانت و امتیازات مندرآوردی از دستشان بهدر آورند و ما این را در بعضی از مراحل انقلاب تجربه کردیم و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» تحت عنوان «ثروتهای بادآورده» که این افراد برای خود دست و پا کردند، این انحراف را متذکر شدند.(137)
احزاب سیاسی و یا حزبهای بازی خورده، طوری عمل میکنند که اگر مثل کارگر صنعتگری با پشتکار و ابتکارات خود صاحب کارخانه شد، مورد کینهی بقیه قرار گیرد، زیرا به تمدن اسلامی فکر نمیکنند تنها به تشکیلات خود نظر دارند و هرکس غیر خود را رقیب قدرت خود میدانند.
خودپرستی فردی یا تشکیلاتی و جمعی از موانع بزرگ تحقق تمدن اسلامی است زیرا اینان زندگی اقتصادی دیگران را تنها مخزنی میدانند که آنها با جدّیت کار کنند و اینان با انواع حیلهها حاصل کار آنها را بربایند و آنهایی که مسئولیت تحقق تمدن اسلامی را در خود پروراندهاند باید از این موضوع ساده نگذرند زیرا صاحبان تشکیلاتِ حزبی چندان نگران از همپاشیدن انقلاب اسلامی نیستند. شخصیت آنها طوری است که به راحتی با فرهنگ غربی کنار میآیند و زندگی در آن دیار را برای خود آزاردهنده نمیدانند. هدف آنها ساختن بنای تازهی ماوراء تمدن غربی نیست، منظور جدّی تشکیلات، کودپاشیدن بر مزرعهی احساسات مردم عادی است تا با رأی بیشتر رقیب خود را از صحنه بیرون کنند و از نظام اسلامی امتیاز بیشتر مطالبه نمایند. اینان میدانند که اگر بخواهند اعضای تشکیلات خود را متحد نگه دارند باید در روح و روان آنها نسبت به رقیبشان کینه ایجاد نمایند، هرچند این کار موجب دوقطبیشدن جامعه و ایجاد تعارضات زندگی برانداز شود و کلّیت نظام را به خطر اندازد.
بیحساب نیست که مقام معظم رهبرى «حفظهالله» در جمع دانشجویان در كرمانشاه فرمودند: ما با تحزّب مطلقاً مخالفتى نداریم و معتقدیم تحزّب با وحدت جامعه منافاتى ندارد؛ به شرط آنكه با نگاه درست ایجاد شود. اگر حزبى براى كانال كشى وكادرسازى و هدایت فكرىِ جامعه در زمینههاى سیاسى، دینى، عقیدتى و دیگر عرصهها بهوجود آید و قصد خود را در دست گرفتن قدرت قرار ندهد، كارى خوب و مورد تأیید است كه البته اینگونه احزاب، اگر در رقابتهاى سیاسى هم وارد شوند، به طور طبیعى برنده مىشوند. براى نظام باشد و در هدایت فكرى و زمینههاى سیاسى و عقیدتى فعالیت نمایید. ولى برخى احزاب مانند احزاب كنونىِ غرب در واقع باشگاههایى براى كسب قدرت هستند و سعى مىكنند از هر طریق، از جمله زد و بند سیاسى به قدرت برسند كه ما اینگونه تحزّب را تأیید نمىكنیم اما اگر كسانى با همین نگاه، دنبال تشكیل حزب باشند، جلوى آنها را نمىگیریم.(138)
زیرا حزب به آن معنا که در فرهنگ غرب مطرح است یعنی همراهی و همقدمی گوسفندوار همه از دفتر تشکیلات، یعنی کمّیّت به جای کیفیّت، یعنی گله به جای چوپان. حزب بر اساس شعاری که اعضاء با آن تحریک شده تشکیل میشود و یک جمع ایدئولوژیزده است که امور کشور را از پایین و بر اساس منافع خود مینگرد در نتیجه مسائل را نیمهکاره و بر اساس گرایش گروهی خود حل میکند. معلوم است که تا ما مسائل خود را از بالا و بر اساس اهداف کلّی انقلاب اسلامی ننگریم، از دست مدرنیته و احزابِ آنچنانی رها نشدهایم و هنوز با تقلید از روش دشمن میخواهیم از دست دشمن رها شویم.