میدانید که عرفای بزرگ همه به ملاقات حضرت حق نایل شدهاند و هر کدام حق را درست مییابند و مینمایانند ولی از آنجایی که حضرت حق همیشه در ظرف زمانها و تاریخهای مختلف مطابق آن تاریخ جلوهی خاصی دارد، ما در جلوههایی که آن بزرگان مینمایانند اختلاف مییابیم. آنها همه درست میگویند و حقیقتاً همه به ملاقات خدا رفتهاند و گزارش ملاقات خود را مطابق تاریخ و زمانهی خویش به تاریخ بشریت تاباندهاند. حال باید دید امروز ما در کدام بستر میتوانیم به ملاقات خدا برویم و چگونه دوران خود را مطابق توحید الهی شکل دهیم تا خداوند نیز به ملاقات ما بیاید و خدایی را جستجو نکنیم که به ملاقات عرفای بزرگ در گذشته رفته است وگرنه تنها با مفهوم خدای آنها بهسر خواهیم برد.(52)
بحث در انوار مشترک ملاقاتهایی نیست که عرفا داشتهاند، در مورد پیامبران هم با همهی تفاوتی که هر کدام در دوران خود داشتهاند، میتوانیم بگوئیم: «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه»(بقره/285) پس بحث در جلوههای خاص این دوران است تا سرمایههای مشترک توحیدی را در صحنهی امروز تاریخمان به ظهور آوریم.
اگر همه چیز با حضور حق سنجیده میشود باید ببینیم امروز حضرت حق در چه فضایی از تفکر و رویکرد، حضور مییابد و ظهور میکند؟ آیا همهی شواهد نشان نمیدهد حضور توحید در این تاریخ در بستر شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی(ره) به عالیترین شکل ظهور کرده است؟(53)
عقل انتزاعی، موضوعات را غیر تاریخی مینگرد ولی با نظر به واقعیت تاریخی که در آن قرار داریم و با نظر به تقدیری که با حضور حضرت امام(ره) با آن روبهرو شدیم، در مییابیم امکان تاریخی ما آن چیزی است که ایشان متذکر آن هستند و ما میتوانیم در آن قرار گیریم و با همهی موانعِ تاریخی که در جلو خود داریم، چشم از آن برنداریم، از چیزی که ناگفتنی است ولی قابل شهود است و با نظر به آن به مرحلهی جدیدی از آگاهی و تفکر میرسیم.