وقتی نگاه سلوکی به خود و به جامعه انداختیم و دانستیم هر فکری در هر جایی و در هر تاریخی ظهور نمیکند میپذیریم برای تحقق تمدن اسلامی سلوک خاصی باید در میان آید و اینجاست که عرض میکنم نسبت ما با حضرت امام (ره) رکن اصلی آن سلوکی است که امروز به آن نیاز داریم. در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(ره)» سعی شده این فکر مدّ نظر عزیزان قرار گیرد که حقیقت اسلام با رویکرد ما به جایگاه تاریخی حادثهها، خود را نشان میدهد و موجب بصیرت بزرگی برای فهم ما نسبت به تقدیر زمانه میشود. شما سلمان فارسی را در تاریخ نگاه کنید، ابتدا در ایران بود و متدین به دین زرتشت، بعد که گمشدهی خود را در دین زرتشت نمییابد، مسیحی میشود و به شام یعنی سوریهی امروز که مرکز مسیحیت آن زمان بوده، میرود، بعد در طلب حقیقتی ماوراء مسیحیت، از سوریه به طرف عربستان حرکت میکند که اسیر میشود و به عنوان غلام او را میفروشند تا آنکه پیامبر خدا(ص) بعد از هجرت به مدینه، طی مقدماتی او را خریداری میکنند و آزاد مینمایند. عرض بنده بر روی هوشیاری تاریخی سلمان است که جایگاه تاریخی اسلام را در آن زمان فهمیده بود که تقدیر عالم در آن زمان چه چیزی است و در همین رابطه اسلام و پیامبرِ اسلام را پیدا کرد. بنده و شما در حال حاضر نماز میخوانیم، حداقل نتیجهاش این است که موجب سعادت فردی ما میشود، به این معنا که این عمل و این اعتقاد نسبت ما را با حیلههای دشمنی به نام شیطان تغییر میدهد. شما از طریق نماز نسبتی با این عالم برقرار میکنید که در ذیل آن نسبت، دشمن شما به هر شکلی که بخواهد نمیتواند شما را به سوء عاقبت بکشاند و شما میتوانید از پل صراطِ پر از خطرِ دنیا عبور کنید. بنده معتقدم در رابطه با این قضیه، هر اندازه نسبت خود را با خداوند جدّیتر بگیریم بهتر میتوانیم با همدیگر صحبت کنیم و این نسبت را فقط محدود به امور فردی نکنیم تا بتوانیم حضوری خاص نسبت به حقیقت پیدا کنیم و تفکر خود را در همهی ابعاد اجتماعی شکوفا نماییم. زیرا همه معتقدیم دین اسلام برای ما حضوری خاص در عالم ایجاد میکند و این حضور منجر به تفکر و تصوری خاص از واقعیت میگردد. پس اگر با نگاه اسلامی در تاریخ خود حاضر شویم منشأ تصمیمات بزرگ خواهیم شد.
همهی حرف در نسبت ما با حضرت امام خمینی(ره) نهفته است و این نسبت باید بدون هر گونه تقلیدی کشف شود و از آنجایی که خروس خانگی تازه پس از طلوع فجر خواندن را آغاز میکند، اهل فکر با ظهور انقلاب اسلامی میتوانند تفکّر را شروع کنند و به استقبال ارادهی الهی در این دوران بروند.
فراتر از انقلاب اسلامی در این زمانه ممکن نیست ولی با فهم انقلاب اسلامی در ذیل شخصیت امام خمینی، به دَرْکِ حضوری مشیت الهی نایل خواهید شد و این بالاترین تفکّری است که امروز میتوان به آن دست یافت. مگر واقعیترین تفکر، تفکر بر واقعیترین واقعیات نیست؟ هر چند ظاهر بینان همیشه از دیدن آن محروماند و مستکبران سعی در ندیدن آن دارند.