تربیت
Tarbiat.Org

امام و مقام تعلیم به ملائکه
اصغر طاهرزاده

توحید انسان کامل

جبرائیل در عین آن که در مقام وحدانی است و کثرت در ذات او راه ندارد ولی وحدت او به معنی جامعیت اسماء نیست که توانسته باشد مانند انسان‌های کامل اسماء متضادی مثل اول و آخر و ظاهر و باطن را در خود به وحدت برساند و لذا سیر او در توحید، مرز خاصِّ خود را دارد ولی توحید انسان کامل طوری است که امکان قربِ بیشتری را به او می‌دهد.
سعی بر این است که روشن شود معنی عدمِ امکانِ صعودِ بیشتر ِحضرت جبرائیل در عالم غیب به چه معنی است. در روایت دیگری جبرائیل(ع) می‌گوید: «لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ‏»(94) اگر بند انگشتی نزدیک‌تر شوم آتش می‌گیرم. یا در روایت دیگری از رسول خدا(ص) هست که جبرائیل به حضرت عرض می‌کند: «إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ الرَّبِّ لَسَبْعِینَ حِجَاباً مِنْ نَارٍ أَوْ نُورٍ لَوْ رَأَیْتُ أَدْنَاهَا لَاحْتَرَقْت»(95)‏ میان من و پروردگارم هفتاد حجاب از نور و نار هست، اگر نزدیک‌ترین آن‌ها را ببینم آتش می‌گیرم. همه‌ی این روایات خبر از آن می‌دهد که مرتبه‌ی وجودی حقایق، همان هویت آن‌ها است و امکان صعودِ بیشتر رسول خدا(ص) در عالم نور حکایت از آن دارد که هویت رسول خدا(ص) تا کجاها وسعت دارد و انسان‌ها با هدایتِ چنین پیامبری به چه مراتب عالیه‌ای نزدیک می‌شوند.
بعضی مواقع انسان‌ها وسعت خود را فراموش می‌کنند، روایات معراجی متذکر انسان‌ها است که ظرفیت وجودی‌شان تا کجا است. ملاصدرا معتقد است ابن سینا در فلسفه ظرفیت وجودی زیادتری را از آن‌چه گفته است داشته و با اشتغال به علم طب آن طور که باید استعداد خود را در فلسفه توسعه نداده است در حالی که سایرین می‌توانستند آنچه را او در طب انجام داد، انجام دهند. به گفته‌ی ملاصدرا حیف نبود ابن‌سینا وقت خود را صرف دیدن قاروره کند؟ در حالی‌که هنوز هم حوزه‌های علمیه‌ی ما با آن‌همه عظمت که در مکتب فلسفی ملاصدرا هست باز نیازمند اندیشه‌ی شیخ الرئیس هستند.
معنی شناخت وسعت انسان آن است که نظرها را به مقامی فوق مقام ملائکه‌ی مقرب بیندازیم، مقامی که انوار جبرائیل را پشت سر می‌گذارد و به حقایق بالاتر می‌رسد. با این که در میانه‌ی این مسیر إن‌شاءالله از مدد‌های جبرائیل(ع) بهره‌مند خواهید شد و با نسیم بال‌های او سرمست می‌شوید، همان بال ملائکه که در روایت آمده، صورت ظهور جسمانی حقایقی است که هر ملک با خود دارد. در مورد جبرائیل آن بال‌ها جلوه‌ی اسم علیم الهی است و با تجلی آن نور به آن صورت، جان را منور به نور علم می‌کند، نه این‌که بادش به شما بخورد مثل بادی که از طریق هوا پیش می‌آید. اَجنحه‌ی ملائکه مظاهر آن اسمایی می‌باشند که آن‌ها حامل آن هستند. گاهی جبرائیل - که مقام ظهور اسم علیم خداوند برای رسول خدا(ص) با تمام ابعادِ علم الهی است- به صورتی ظهور می‌کند که رسول خدا(ص) در توصیف آن می‌فرمایند: «رأیتُهُ فِی السِّدرةِ وَ له سِتَّمِأة جَناح»(96) جبرائیل را در سدره دیدم و او دارای ششصد بال بود. یعنی تمام علومی که ممکن بود در عالم ظاهر شود از طریق جبرائیل به من رسید. فراموش نفرمائید وقتی ملائکه با کسی تماس می‌گیرند قلب آن شخص عین حقیقت آن ملک می‌شود. چون دیدن او دیدن باطنی است و اتحاد روحانی با جان انسان به‌وجود می‌آورد. حضرت(ص) در ادامه‌ی روایت، گزارش خود در مورد معراج را شرح می‌دهند که به جلسه‌ی آینده موکول می‌کنیم.
خدا إن‌شاالله به نور خودش قلب ما را آماده کند تا از این معارف عالی بهره‌ی لازم را ببریم.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»