بشریت برای یافتن حقیقت به کجا میخواهد رجوع کند؟ بنده واقعاً تعجب میکنم چطور یک عدهای میخواهند به حقایق عالم غیب متصل بشوند، بدون این که معتقد باشند کسانی باید باشند که معدن تنزیل عالم غیب هستند در حالی که همینطور که هر تری باید به عین تری ختم شود، تأویلِ هر تنزیلی باید به کسی ختم بشود که معدن تنزیل و معنی تأویل است و اصل هر آیه و سوره را میشناسد «وَ فِی أَبْیَاتِنَا هَبَطَ جَبْرَئِیلُ» و در خانههای ما جبرائیل نازل میشود. «وَ نَحْنُ مَحَالُّ قُدْسِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مَصَابِیحُ الحِكْمَةِ وَ نَحْنُ مَفَاتِیحُ الرَّحْمَةِ» مائیم مکانهای حلول قدس خداوند و مائیم چراغهای حکمت و کلیدهای رحمت. «وَ نَحْنُ یَنَابِیعُ النِّعْمَةِ وَ نَحْنُ شَرَفُ الْأُمَّةِ» و چشمههای نعمت و شرف امت مائیم «وَ نَحْنُ سَادَةُ الْأَئِمَّةِ» رهبری و سیادت مسئولان و پیشوایان جامعه بر عهدهی ما است.
«وَ نَحْنُ نَوَامِیسُ الْعَصْرِ» مائیم صاحبان سرّ خدا در زمانه. نوامیس یعنی ثابتات یعنی حقایق پایدار. میفرمایند: در هر عصر و زمانهای آن چیزی که نمیلرزد و پایدار میماند و تحت تأثیر روزمرّگیها از اصول عدول نمیکند، مائیم. جامعههای غیر الهی، امروز یک حرف میزنند و فردا حرف دیگر. چون نوامیس هستی را نمیشناسند، با توجه به این امر حضرت خبر میدهند نوامیس عالم و زمان مائیم. «وَ أَحْبَارُ الدَّهْرِ» و برگزیدگان و اندیشمندان روزگار مائیم. «وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ نَحْنُ سَاسَةُ الْبِلَادِ» و سرور بندگان و سیاستمداران جوامع، مائیم. دنیای ظلمانی غرب کاری کرده که معنی سیاست حقیقی گم شده است. بشریت اهداف عالیهی خود و اینکه سیاست به معنی تجهیز جامعه به سوی هدف متعالی است را، فراموش کرده است. در جامعهی اسلامی سیاست به وسیلهی کسانی اِعمال میشود که اهداف عالیهی جوامع را میشناسند و میدانند چگونه نیازهای حقیقی مردم برطرف میشود و لذا میفرمایند: «وَ نَحْنُ الْكُفَاةُ» و مائیم مایهی بینیازی جامعه «وَ الْوُلَاةُ وَ الْحُمَاةُ» و آن سرپرستان و حامیان جامعه. «وَ السُّقَاةُ وَ الرُّعَاةُ وَ طَرِیقُ النَّجَاةِ» و سیرابکنندگان و امیران و راه نجات «وَ نَحْنُ السَّبِیلُ وَ السَّلْسَبِیلُ» مائیم راه رسیدن به مقصد و چشمهی سیراب کننده که از آن طریق جامعه به سیرابی میرسد و احساس آرامش میکند.