• پیش‌گفتار
• فصل اول: مشروعیت و مقبولیت
• 1. مشروعیت حكومت به چه معناست؟
• حكومت
• ضرورت حكومت
• مفهوم مشروعیت
• تلازم میان حق و تكلیف
• توضیحى درباره حق
• حق حاكمیت چرا و لزوم اطاعت به چه دلیل؟
• 2. ملاك مشروعیت حكومت چیست؟
• 1. نظریه قرارداد اجتماعى:
• 2. نظریه رضایت:
• 3. نظریه اراده عمومى:
• 4. نظریه عدالت:
• 5. نظریه سعادت یا ارزشهاى اخلاقى:
• 6. نظریه مرجعیت امر الهى یا حكومت الهى:
• 3. ملاك مشروعیت حكومت از دیدگاه اسلام چیست؟
• حكومت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بهترین نمونه حكومت دینى
• مشروعیت حكومت از دیدگاه اهل تسنن
• 4. نقش مردم در حكومت اسلامى چیست؟
• حكومت اسلامى در عصر غیبت
• 5. اگر مشروعیت حاكم اسلامى منوط به آراى مردم نیست، انتخابات چرا؟
• جایگاه حقیقى مردم در حكومت دینى
• 6. ملاك شما در ترجیح مشروعیت دینى بر مقبولیت مردمى چیست؟
• 7. اگر زمانى مقبولیت عامه حاكمیت ولى فقیه از دست برود، وظیفه حاكم اسلامى چیست؟
• احتمال عدم مقبولیت نظام اسلامى از سوى مردم، به دو صورت متصور است:
• 8. با توجه به تفكیك مشروعیت از مقبولیت، درنظام سیاسى اسلام و جایگاه مقبولیت مردمى در حكومت دینى، قید «جمهورى» نظام، چگونه تفسیر مى‌شود؟
• 9. آیا این احتمال وجود ندارد كه در صورت برگزارى انتخابات مجدّد مردم به جمهورى اسلامى رأى ندهند؟
• مشروعیت نظام و رأى مردم
• فصل دوم: دموكراسى و اسلام
• 1. آیا دموكراسى غربى، در جامعه اسلامى مى‌تواند اجرا شود؟
• دلیل ناسازگارى دموكراسى غربى با اسلام
• 2. چرا ادعا مى‌كنید دموكراسى با دین ناسازگار است؟
• معناى مورد قبول از دموكراسى
• فصل سوم: ولایت فقیه
• 1. مقصود از «حكومت دینى» چیست؟
• 2. مراد از حكومت ولایى چیست؟
• حكومت، حق الهى
• 3. چرا نظریه ولایت فقیه، تنها شكل حكومت دینى تلقّى مى‌شود؟
• دو ویژگى حكومت
• شرایط حاكم دینى
• 4. آیا پیشینه نظریه ولایت فقیه به زمان غیبت امام زمان(علیه السلام) مى رسد، یا اینكه ریشه هاى این نظریه در دوران حضور امامان معصوم(علیهم السلام) هم وجود داشته است؟
• حكومت خدا و منصوبین او
• ولایت فقیه در كلام معصوم(علیهم السلام)
• 5. ولایت فقیه را با دلیلى ساده و قابل فهم براى همگان اثبات كنید.
• نیازمندیهاى قانون (تفسیر ـ تطبیق ـ اجرا)
• شایسته‌ترین مجرى احكام اسلام
• 6. آیا اختیارات و وظائف ولى فقیه منحصر به امورى است كه در قانون اساسى آمده یا اینكه موارد مذكور صرفاً نمونه‌هایى از اختیارات رهبر است؟
• فایده قانونگذارى
• 7. آیا فقیه داراى ولایت مطلقه به اندازه ولایت انبیا و امامان(علیهم السلام) است؟
• معانى ولایت (تكوینى، تشریعى، مطلقه)
• دلیلى بر ولایت فقیه
• 8. با توجه به اینكه ولایت فقیه، مطلق است، آیا وى مى‌تواند اصول دین و احكام آن را تغییر دهد؟
• تزاحم احكام شرعى
• 9. اختیاراتى كه در قانون اساسى براى ولى‌فقیه برشمرده شده، مستلزم تخصصهاى متعدد است، ولى به صورت طبیعى، بودن این تخصصها در یك نفر مشكل است، پس چگونه ولىّ فقیه بر تمام امور كشور حاكم باشد؟
• مشاوره با متخصصان
• 10. اگر فتواى ولى فقیه با فقهاى دیگر اختلاف (تعارض) داشته باشد، چه باید كرد؟
• تقدّم فتواى ولى فقیه در مسائل اجتماعى
• 11. آیا مى‌توان از ولى فقیه انتقاد كرد؟
• نكاتى در شیوه انتقاد
• بهترین شیوه انتقاد
• 12. چرا ولایت فقیه ـ همانند ریاست جمهورى ـ دوره‌اى نباشد، تا از مضرات تمركز قدرت در دست یك نفر جلوگیرى كنیم؟
• نقطه ثبات در نظام سیاسى
• جلوگیرى از آفات نقطه ثبات
• خبرگان و شناسایى رهبر
• 13. اگر نظام ولایت فقیه بهترین نظام است، چرا برخى از مشكلات جامعه حل نشده، و جامعه پیشرفته‌اى نداریم؟
• اشاره‌اى به برخى مشكلات نظام
• 14. با توجه به معصوم نبودن ولى فقیه چرا به قداست وى معتقدید؟!
• قداست، روح دین
• 15. قداست ولى فقیه و مرجع دینى چه تأثیرى در جامعه دارد؟
• قداست، ضامن بقاى نظام
• فصل چهارم: خبرگان رهبرى
• 1. آیا انتخابات ریاست جمهورى و مجلس شوراى اسلامى ـ كه با رأى مستقیم مردم انجام مى‌شود ـ داراى ارزش و اعتبار بیشترى است؟
• شیوه عقلایى شناسایى متخصص
• 2. در قانون اساسى آمده است: اعضاى شوراى نگهبان از طرف رهبر تعیین مى‌شوند و آنها صلاحیت كاندیداهاى خبرگان رهبرى را تأیید مى كنند؛ بنابر این تعیین رهبر از سوى وى ـ با واسطه ـ انجام مى‌شود، و این یك نوع «دَوْر» است!
• اشكال دور در خبرگان رهبرى
• 3. چه ضرورتى دارد اعضاى خبرگان فقیه باشند؟
• بهترین راه شناسایى متخصص
• 4. چرا نمایندگان مجلس خبرگان، فقط فقیه انند و دیگر متخصصان و اندیشه‌گران بدان مجلس راه ندارند؟
• خبرگان، واجد مرتبه‌اى از شرایط رهبرى
• اسلامى بودن، عالى‌ترین عنصر نظام
• پاورقی

2. نظریه رضایت:

رضایت شهروندان معیار مشروعیت است؛ یعنى وقتى افراد جامعه به حكومتى راضى بودند اطاعت از دستورهاى حكومت بر آنان لازم است. رضایت افراد باعث مى‌شود آنان خود را به الزام سیاسى وارد كرده، حكومت حق دستور دادن بدانان را پیدا مى‌كند.
( صفحه 25 )