با توجه به اینکه ولایت، باطن نبوت است و با ظهور آخرین نبی، آخر الزمان شروع میشود، با ظهور آخرین ولیّ و ظهور تامّ ولایت، حجابی مثل «زمان فانی» که مانع ظهور کامل حقایق است از صحنه خارج میشود(30) و مخلوقات از آن جهت كه حجاب حقاند در میان نخواهند ماند و جنبهی خلقیِ عالَم به جنبهی ملكوتی عالَم تبدیل میشود، چون شرایط ظهورِ باطنیترین غیبها در میان است شرایطی که تا تحقق قیامت یک قدم بیشتر فاصله ندارد، قیامتی که قرآن در وصف آن میفرماید: «وَالْاَمرُ یَومَئذٍ لِلّه»(31) در آن روز همهچیز در قبضهی خداوند است و حق بهکلی ظاهر گردد و هر گونه حجابی مرتفع شود. آخرالزمان دروازهی ورود به چنین شرایطی است و به همین جهت به شرایطی که در قیامت واقع میشود بسیار نزدیک است. در قیامت زمانِ گذشته و آینده به صورتی که در دنیا هست موجود نیست، آنجا «یَوْمَ التَّلاق»(32) است و گذشته و آینده در آن جمع میشوند، آخرالزمان هم تا حدّی از چنین شرایطی برخوردار است. هر اندازه زمانه از دنیا و ظلمت آن فاصله بگیرد، زمان رقیقتر میشود و گذران که خاصیت زمان است جای خود را به ثبات و بقاء میدهد، عالَم تا حدّی شبیه قلب عرفا میگردد که فوق گذشته و آینده، در «حال» مستقر است. صورت کامل چنین قلبی؛ قلب نبی اکرم(ص) است که حضرت در توصیف آن فرمودند: «اَلْاَنَ قِیامَتِی قَائِم»(33) هم اکنون قیامت من قائم است.
با ظهور حضرت مهدی(عج) آنقدر عالَم شبیه قیامت میشود که حضرت با هر قومی با کتاب خودِ آن قوم صحبت میکند همچنان که قرآن در وصف قیامت میفرماید: «یَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُوْلَئِكَ یَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً»(34) قیامت روزى است كه هر گروهى را با امامشان فرا مىخوانیم پس هر كس كارنامهاش را به یمین او دهند آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمایى به آنها ستم نمىشود. تا این حدّ حق و باطل از هم متمایز میشود.