تربیت
Tarbiat.Org

فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت(عج)
اصغر طاهرزاده

چشم دوختن به افقی برتر

از روزی كه درِ خانة اهل‌البیت را بستند، حاكمان روم و حاكمان بغداد همه یك پیشنهاد داشتند و آن این‌كه ما را بپذیرید و به دور ما بگردید و اگر هم باید انتظار چیزی را بكشید انتظارتان همین باشد كه ما زندگی حیوانی شما را رونق بیشتر ببخشیم و بس. نهایتاً ما را به لذت مشغول می‌كنند تا از هدایت و فتح حقایق غیبی دم نزنیم. ولی هدایتگران معصوم به ما آموختند كه بگویید:
«اَیْنَ صاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَةِ الْهُدی» این جمله یعنی این‌كه وقتی كسانی ما را به پاسداری فرهنگ ستم مشغول كرده‌اند و ما را نگهبان روزگار سیاهِ هر چه بیشتر زمینی شدنِ خود نمود‌ه‌اند، روح بیدار انسان فرهیخته در یك بیدار باش، بر خلاف همه این القائات، ندا سر می‌دهد كه چه نشسته‌اید؟ به افق برتر و اصیل و پاك و به صاحب روز پیروزی حق بر باطل، چشم بدوزید و بگویید: «أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا، اَیْنَ الطّالِبُ بِذُحُوْلِ الْاَنْبِیاءِ وَ اَبْناءِ الْاَنْبِیا»؛ یعنی؛ كجاست آن‌كس كه پریشانی‌های خلق را اصلاح و دل‌ها را خشنود می‌سازد، كجاست آن‌كس كه ظلم و ستمِ امت بر پیغمبران و اولاد پیامبران را دادخواهی می‌كند. معنی اصلی فلسفه‌وجودی امام (عج) در این قسمت به‌خوبی نهفته ‌است: می‌گویی كجاست اصلاح‌كنندة امور امت و خواهان انتقام انبیاء و فرزندان انبیاء؟ یعنی انبیاء آمدند و در مزرعة حیات بشر بذر پاشیدند، ولی موفق به خوشه‌چینی نهایی نشدند. و در راه تحقق توحید كشته شدند ولی راه خود را منقطع نمی‌دانستند، و موحدان تاریخ منتظر بودند تا انتقام‌گیرنده‌چون آن‌ها به صحنه بیاید و انتقامشان را بگیرد. آیا گمان كرده‌اید سیر تاریخیِ حضور انبیاء، یك حركت كور و بی‌ثمر بود؟ آیا این عالی‌ترین فیض خدا بر بشریت، یعنی حضور انبیاء در لحظه‌لحظة تاریخ بشر، یك حادثه گذشتنی است و یا یك حضور دائمی است كه صورت نهایی دارد؟ یك درخت در عین حالی كه رشد می‌كند خبر از این می‌دهد كه من تا رسیدن به میوه هنوز جا دارم كه حركت كنم. انبیا یك لحظه ما را تنها نگذاشتند و انبیا فیض خدا بر بستر زندگی زمینی بشر بودند. در زندگی باید به آن صورت و افق نهایی نگریست و امروز هم اگر ‌پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) زنده بود به حضرت مهدی (عج) می‌نگریست.(13)
اگر در روایاتی كه از طریق ائمه معصومین (ع) به ما رسیده دقت كنید می‌بینیم كه همه انبیاء و اولیاء به ظهور نهایت حركت توحیدی خود نظر دارند. حضرت امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «قائم ما كه بیاید»(14)، حضرت ‌امام‌صادق (ع) می‌فرمایند: «قائم ما كه بیاید»(15). همه پیامبران می‌فرمایند: «مهدی ما كه بیاید»....
نگاه به نهایی‌ترین مرحله تاریخ، شرط صحیح نگاه كردن به پرتو حكم خدا در همة تاریخ است.
آیا نباید منتظر برآیند كارهای انبیاء و اولیا بود؟ آیا خون حسین (ع) و اصحاب بزرگ او یك درخشش بزرگ را در انتهای تاریخ به نمایش نخواهد گذاشت؟ مگر یك مادر برای تولد فرزندش نباید صبر كند تا فرزند آمادة تولد گردد؟ مگر نه این است كه او بعداز نه ماه، فرزند به دنیا می‌آورد؟ مگر مادرِ روزگار در حیات دائمی خود اجازه می‌‌دهد كه نطفه‌هایی كه بهترین بندگان خدا یعنی پیامبران و اولیاء معصومین (ع) در زمین كاشته‌اند بی‌ثمر بماند؟ نگاه كن به واقعی‌ترین صحنه تاریخ یعنی به مهدی موعود (عج) و بگو:
«اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتولِ بِكَرْبَلا» یعنی؛ كجاست آن‌كس كه انتقام خون‌های ریخته‌شده در كربلا را خواهد گرفت. این یك اعتقاد بزرگ توحیدی است كه خون شهدای كربلا منشأ ظهور حضرت مهدی (عج) می‌شود و آن حضرت انتقام آن خون‌ها را از فرهنگی كه به قتل حسین و اصحاب او مبادرت ورزید می‌گیرد. اگر نتوانیم این نكته را به خوبی در عقیدة خود جای دهیم، یا خدا را نمی‌شناسیم یا امام‌حسین (ع) را، یا حضرت حجت (عج) را. امام‌حسین (ع) خوب می‌داند این خونی كه در كربلا برزمین ریخت در ثمره نهایی تاریخی خود غوغا می‌كند؛ حسین (ع) قدر خودش را می‌داند و به ‌همین جهت خون‌ها را به آسمان می‌پاشید و راوی می‌گوید: به خدا قسم یك قطره از آن خون‌هایی كه به آسمان پاشید به زمین برنگشت، یعنی این خون‌ها، زمینی نیست كه پس از مدتی فراموش شود، بلكه منشأ تحولی بزرگ خواهد شد و زمینة ظهور حجت خدا را فراهم می‌كند و لذا بر اساس همین عقیده می‌گویی: كجاست آن گوهر نتیجة كار همة انبیاء و اولیاء كه عملاً خون‌های شهدای كربلا را به ثمر خواهد رسانید؟
«أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَیْهِ وَ افْتَرَی أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَی أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْكُبْرَی»
كجاست آنكه خدا بر متعدیان و مفتریان و ستمكارانش او را مظفر و منصور می‏گرداند
كجاست آنكه دعای خلق پریشان و مضطر را اجابت می‏كند كجاست امام قائم و صدر نشین عالم دارای نیكوكاری و تقوی
كجاست فرزند پیغمبر محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و فرزند علی مرتضی (ع) و فرزند خدیجه بلند مقام و فرزند فاطمه زهرا (س) بزرگ‌ترین زنان عالم.
عنایت داشته باشید در این قسمت‌های از دعا چه سخنانی را بر زبان می‌رانید. در واقع با گفتن این جملات اظهار می‌دارید ما در بستر سنن جاری حضرت رب‌العالمین در حال انجام نقش خود هستیم و هیچ حركتی در این عالم سرگردان و بی‌حساب نیست و هركس در شرایط تاریخی خود می‌تواند از جنبة ظلمانی روزگار خود فاصله بگیرد و به جنبة مثبت و نورانی تاریخ خود بپیوندد و یك لحظه نظر خود را از نور نهایی برنگرداند.