تربیت
Tarbiat.Org

فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت(عج)
اصغر طاهرزاده

آثار غفلت از موعودِ موجود

توجه به‌خدا و توجه به امامت و توجه به امام ‌زمان (عج)، توجه به واقعیّات موجود است ولی توجه به واقعیّاتی موجود و متعالی. آری امام مهدیِ ما، موعودِ موجود است. فرهنگی كه گفت موعود هست ولی این موعود؛ الآن موجود نیست، ضربه خورد. تقریباً همه ادیان معتقد به موعود هستند، ولی این عقیده به تنهایی، بشر امروز را و امروز بشر را نجات نمی‌دهد! موعود خداوند غایت زندگی فردی و اجتماعی بشر است و غایت هر چیز در مرتبة خودش موجود است و افراد و جوامع باید تلاش كنند تا به آن دست بیابند. آری! واقعیتِ متعالیِ موجود، زمینه ظهور می‌خواهد نه آن كه بعداً موجود شود و بیاید. موعود ما الآن هست،(7) شما موانع را برطرف كنید تا او ظاهر شود ولی در هر حال و در عین غیبت، در حال تأثیر گذاری است، چون موجود است. بشر وقتی كه از موعودِ موجودش - كه خدا او را در زندگی بشر گذارده - غفلت كند در واقع از زندگی واقعی محروم می‌شود، و این‌ مسئله روشن است، آن‌هایی كه انسان را از واقعیّات متعالی جدا می‌كنند خودشان بزرگی‌های دروغین می‌سازند و به كمك تبلیغات، آن‌را به بشر تحمیل می‌كنند و می‌خواهند كه انسان‌ها از آنها تبعیت كنند. آن‌هایی كه ما را از افق بلند تاریخِ زندگیِ انسانِ معنوی فاصله می‌دهند آیا خودشان پیشنهادی جز پذیرفتن وضعیت موجود جهان را ‌دارند؟ پذیرفتن وضع موجود كه پذیرفتن زشتی‌ها و پلشتی‌هاست! آیا تسلیم ‌شدن در مقابل این قدرت‌های دروغین جهان، انحطاط انسان در همه ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیست؟ پس واقعیّات بزرگ و متعالی موجود در عالم را كه وعدة بزرگ الهی است، نباید فراموش كرد.
آنچه ممكن است از آن غفلت شود این است كه متوجه نیستیم همین كه تسلیم قدرت‌های غیرالهی به عنوان «واقعیت» شدیم فقط تسلیم نشده‌ایم، بلكه تمام فرهنگ زشت آن‌را فرهنگ حقیقی پنداشته‌ایم؛ به این دلیل است كه می‌گوییم این جهان در شرایطی كه در غفلت از موعودِ موجود است، از بین می‌رود. جهان بی‌موعود در همان لحظه شروعش، رو به نابودی است و جهانی كه موعود خودش را بشناسد و نظر خود را از او بر نگیرد، هر لحظه زنده است، زیرا انسان‌ها همین حالا دو شكل زندگی می‌كنند و آنكه موعودِ موجود ندارد، همین حالا گرفتاری در پوچی‌ها را زندگی پنداشته است.
پس واقعیّات بزرگ را نباید فراموش كرد، به همین جهت شما در دعای ندبه می‌گویید: «اَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِاِقامَةِ الْاَمْتِ وَ الْعِوَج» كجاست آن امیدی كه هر كجی و انحرافی را راست می‌كند. این توجه، توجه به واقعیتی بسیار فعّال و مؤثّر و جهت‌دهنده است، چه این توجه به حضور غائبانه او باشد و چه این توجه و امید به ظهور او در آینده. این قسمت از دعای ندبه موجب می‌شود تا از واقعیت‌های متعالی زندگی غافل نباشیم و تسلیم ظلمات آخرالزمان نگردیم.
همین حالا یك نگاهی داشته باشید به جوانی كه به معنای واقعی منتظِر است. ملاحظه كنید چه احساسی در زیر این آسمان دارد. وقتی دل انسان به وجود مبارك امام منتظَر (عج) به عنوان آرمانی‌ترین انسان و در اوج كمال انسانی، نظر كند، امامی كه هم اكنون هست، نه این كه بعداً می‌آید، چنین دلی با جلب نظر مبارك آن حضرت، هم اكنون در مبادی میل خود از كجی راست می‌گردد. اگر شما می‌بینید انتظار برای بعضی‌ها حیات‌بخش نیست برای این است كه یا اصلاً جایگاه موعود در زندگی فرد و اجتماع را نمی‌شناسند یا موجود بودنش را نمی‌فهمند. این هم كه انتظار نمی‌شود! انتظار حقیقی همین حالا مبادی میل انسان منتظِر را عوض می‌كند. همین كه نظر به وجود مبارك موعود بیاندازد و معنی او را بفهمد و روی این اعتقاد كار كند و جایگاهش را در هستی پیدا كند، كجی‌هایش راست می‌شود – اصلاً جنس امام موعود در همه هستی اقامة اَمْت و عوَج، یعنی راست ‌كردن هر كجی است - و چنین انسان منتظِری شایستگی برای سربازی در ركاب موعود بعد از پایان غیبت او را پیدا می‌كند. چنین دلی را زشتی‌ها و كجی‌های زمانه نمی‌رباید. آیا چنین انسانی را تهاجم فرهنگی می‌تواند بدزدد؟