پس از آن كه عقل متوجه وجود مقدس آن حضرت در هستی شد و قلب هم وقتی در خود جستجو كرد و متوجه شد كه در طلب اوست و چون طلب بدون معرفت هم ممكن نیست. لذا وقتی او را یافت، میشناسد و در اظهار صفات او میگوید: «وَ نَاصِرَ حَقِّهِ» سلام بر یاری كنندة حق خدا در بین بندگان خدا! یعنی آن حضرت كمك میكند تا با نمایش صفات كمالیه «الله» و جلب نظر مردم به حق، حقّ خدا در بین بندگانش محقق شود و مردم بتوانند خدابین شوند. چون با توجه به خلیفةالله بودن و ناصرِ حق بودنِ آن ذات مقدس به او سلام دادی و گفتی «السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ»، حال میگویی:
﴿السَّلامُ عَلَیْكَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ﴾
سلام بر تو ای حجّت خدا و ای كسی كه نمایانكننده احكام الهی هستی!
انسان كامل كه از یك طرف محلّ پذیرش اسماء الهی است ، و از طرف دیگر محلّ نمایش جامعیت اسماء حضرت «الله» است، حجّت خداست، یعنی نمایش «الله» است. اگر میخواهید به «الله» برسید و حق را با تمام اسماء عبادت كنید، باید به حجّت «الله» نظر كنید و از او امر خدا را بگیرید.
عرضه میداری: «السَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ الله»؛ چون به كسی باید سلام كرد كه حیّ و حاضر باشد و بتوان او را دید و مورد خطاب قرار داد. وقتی زیارتكننده در جمال مبارك او حق را به تماشا مینشیند، از طریق او متوجه انتظارات حق از بندگانش میشود، در واقع هم او كه نمایش تمامنمای «الله» است، از طرف «الله» برای بندگان خبر آورده كه راه رسیدن به معبودشان چگونه است یعنی او «دَلِیلَ إِرَادَتِهِ» است. پس چون خواستی او را بنگری بر جنبة «حجةالله»بودن و «دلیل إرادَتِهِ»بودن او نظر كن، او را خواهی یافت و لذا بر اساس همین دو صفت به آن حضرت سلام میكنی و میگویی: «السَّلامُ عَلَیْكَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ»