تربیت
Tarbiat.Org

زیارت آل یس - نظر به مقصد جان هر انسان
اصغر طاهرزاده

عالی‌ترین معرفت، معرفت به امام(ع)

از جمله موضوعاتی كه در معارف دینی جایگاه بسیار بلندی دارد، امام‌شناسی یا معرفت به مقام امام است و درست به همان اندازه كه جایگاه آن بلند است، دست‌یابی به آن آسان نیست، ولی از آن طرف هم بركات شناخت امام نامحدود است. عمده آن است كه ما تصور نكنیم شناخت حقایق، كاری آسان و با اندك تأمل به‌دست‌آمدنی است. مگر خداشناسی آسان است كه امام‌شناسی آسان باشد؟! این انتظار غلطی است كه بدون تلاش لازم بخواهیم به معارف بلند دست پیدا كنیم. اگر مسئله ساده بود، نمی‌فرمودند: هدف از خلقت جن و انس، به دست آوردن معرفت است.
بسیار كم‌اند كسانی‌كه خدا را لااقل در آن حدّی كه خداست، بشناسند و بپرستند. البته فعلاً بحث در رابطه با چگونگی شناخت خدا نیست، عرض بنده این است كه بعضی‌ها آنچه می‌پرستند در حقیقت خدا نیست. امام‌خمینی(ره) می‌فرمودند: آیت‌الله‌حجّت(ره) فرموده بودند: «فلانی كافر عادلی است.» از ایشان پرسیده بودند: حاج آقا! اگر كافر است، چگونه عادل است؟ و اگر عادل است، چگونه كافر است؟ فرموده بودند: كافر است، چون خدایی كه او می‌پرستد، خدای واقعی نیست، یك چیزی در ذهن خود ساخته است و می‌پرستد، امّا عادل است، چون نمی‌خواهد حقّ بقیه را غصب كند. بعضی‌ها خدا را نمی‌پرستند و به‌واقع خدا ندارند و در حدّی هم كه می‌توانند خدا را بیابند، فكر نمی‌كنند. اعمال هركس به اندازه معرفتش قبول می‌شود، حالا اگر كسی عقلش را به كار نبرد و متوجه حقایق عالیه نشود، باید حساب خود را خودش در این دنیا بكند كه چه انتظاری در قبولی و نتیجة اعمالش باید داشته باشد. كسی كه در حدّ شناختن صحیح خدا، فرصت برای خود ایجاد نكرد و در آن راستا تفكر ننمود، هنوز به مرز انسانیت نرسیده است. خداشناسی كار می‌خواهد، زحمت می‌خواهد، فراغت می‌‌طلبد و بلكه واجب‌ترین امر است. البته عرض بنده این نیست كه همه ما باید فیلسوف یا متكلم بشویم، ائمه(ع) نه فیلسوف بودند و نه متكلم، ولی با قلب زلالی كه داشتند و با رعایت كامل موازین شرعی، خداوند بر قلب آن‌ها تجلی نمود، آن هم تجلی كامل و تمام.
عزیزان می‌دانید كه خداشناسی از نماز، روزه و حج و...، از همه این‌ها واجب‌تر و مهم‌تر است. مسئله اوّل رساله‌های عملیه را مطالعه بفرمایید، می‌فرمایند: عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد. لذا است كه روایات ما متذكر می‌شوند: اگر كسی اصول دین را قبول نداشته باشد، اصلاً عباداتش باطل است. مرحوم نراقی(ره) در معراج‌السعاده می‌فرمایند: واجب‌ترین كار برای هر انسانی شناخت خداوند است. البته هركس به مقدار وسعش باید تلاش كند. اما همه باید خدا را بشناسند، آن وقت، خداشناسی كه واجب‌ترین واجب‌هاست، برای روح و ذات و جان انسان بسیار لازم و مفید است. به نظر شما آیا كسانی كه خدا را قبول ندارند، از آن جهت است كه خیلی متفكرند و لذا متوجه شده‌اند خدا نیست، یا در این رابطه اصلاً فكر نكرده‌اند؟ این مسلم است كه هرجا خداشناسی هست، تفكر مطرح است و هر جا بی‌فكری و لاابالی‌گری هست، بی‌خدایی در صحنه است. شما یك نفر را پیدا نمی‌كنید كه واقعاً از سر تفكر بگوید: به این دلیل خدا نیست. كسانی كه منكر خدا هستند، به اندازه یك آدم معمولی هم فكر نكرده‌اند؛ كه چون این مسئله روشن است از آن می‌گذریم.