با ظهور حضرت بقیت الله اعظم(عج) همه چیز غیر از آن خواهد بود که در دنیای مدرنیته هست. حضرت امیرالمؤمنین(ع)در توصیف آن عالَم میفرمایند: «لَتَعْطِفَنَّ هَذِهِ الدُّنْیَا عَلَى أَهْلِ الْبَیْتِ كَمَا تَعْطِفُ الضَّرُوسُ عَلَى وَلَدِهَا»(60) دنیا به ما رو مىآورد مانند مادهی شتر كه به فرزند خود روى مىآورد، آن مادهی شترى كه كمال حمایت را از فرزند خود دارد.
این روایت حکایت از شرایطی دارد که عالَم، عالَم لطف خواهد شد و خدا با اسم لطف با بشر روبهرو میشود مثل روز عید فطر برای نمازگزاران یا مثل رویارویی خدا با حجاج در مكه و منی و عرفات، با این تفاوت که در آخرالزمان و در عالم بقیت الله غلبه با لطف خدا است ولی در عالم موجود که حجابِ بین انسانها و خدا غلیظ شده غلبه با قهر الهی است، چون انسانها در عالمی بهسر میبرند که از بقیت الله جدا هستند و همه چیز طوری به صحنه آمده كه انسانها را از لطف خدا دور كند. اکثراً گرفتار زمان فانیاند و از «وقت» محمدی(ص) دور شدهاند، در بیشتر مناسبات، قهر و عدم وحدت حکمفرما است، انسانِ منتظر میتواند دریچههای عالَمِ لطفِ بقیت اللّهی را بر روی خود و جامعه بگشاید، مشروط بر آنکه در انتظار حقیقتی قرار گیرد و امام زمان خود را بشناسد.
در عالم بقیت اللّهی و شرایط انتظارِ بقیت الله به این دلیل خدایِ لطف به سراغ انسان میآید که انسان حقیقتاً به حق رجوع کرده و از زمانزدگی که عین عدم است، فاصله گرفته و به مقام بقاء که عین قرارگرفتن در ذیل سایهی رحمت الهی است، رجوع کرده. هر چقدر انسان به زمان فانی نزدیک شود در بیابانِ دوری از خدا گرفتار خواهد شد و جایی برای تجلی نور لطف و رحمت خدا باقی نمیماند.
خداوند در قرآن در وصف قیامت میفرماید: «وَالأمْرُ یَومَئِذٍ ِلله»(61) یعنی امر در آن روز از آنِ خداست. از خودتان نمیپرسید مگر هماکنون امر از آن غیر خداست كه میفرماید فردا امر از آنِ خداست؟ آری همیشه امر از آن خدا است ولی در دنیا خداوند بعضی امور را به واسطهها و اسباب و ارادهی انسانها واگذار میکند اما در قیامت واسطهها و اسبابدر میان نیست و خداوند در وصف آن عالم میفرماید: «وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ»(62) وسیلهها از انسانها منقطع و برداشته میشود. با توجه به این نكته است که گفته میشود مقام این عالم، مقام دوری از خداست و هر اندازه حضور خدا شدیدتر شود و حجاب واسطهها و اسبابو منیتها رقیقتر گردد، حضور خداوند بیشتر میشود و عالَمِ بُعد به عالمِ قرب تبدیل میگردد. حضرت حق در قیامت ندا میکند «لِمَنِ الْمُلْكُ الْیوم؟» امروز ملک از آن کیست؟ خودِ خداوند جواب میدهد «لِلّهِ الواحِدِ القَهّار»(63) از آنِ خدای واحد قهار است. به این معنی که در آن شرایط موجودیتی برای کسی نمیماند تا جواب دهد و با تجلی واحد قهار هرگونه واسطهای از میان میرود، برعکسِ این دنیا که اجازه داده انسانها با ارادههای خود عمل کنند ولی باید بدانید به همان اندازه که به خود تکیه کنند از خدا دور میشوند. بر این مبناست که میتوان گفت این دنیا از جهتی، مقامش مقام دوری از خداست و ظرفیت ظهور مالکیت مطلق خدا را ندارد و این در حالی است که در نظام بقیت اللهی انسانها خود را به حاکمیت خدا میسپارند و با حاکمیت امام معصوم(عج)، خدا حکومت میکند و از این جهت آن عالم یک نحوه نزدیکی به عالم قیامت دارد و درجهی وجودیِ حضور الله در آن عالم نزدیک به درجهی وجودی قیامت است و به اعتباری میتوان گفت آن عالم مرز بین دنیا و قیامت میباشد.
یکی از شاخصههای قیامت آن است که خداوند در آن عالم ندا سر میدهد «وَامْتازُوا الْیَوْمَ اَیُّهَاالْـمُجْرِمُون»(64) ای مجرمین، امروز از مؤمنین فاصله بگیرید. و این نشان میدهد در قیامت نظامی حاکم میشود كه نفاق نمیتواند حضور داشته باشد و از آن جهت که نظام بقیت اللّهی نیز نظامی است كه در آن نفاق رو سیاه است و مرز بین اشقیا و سُعدا کاملاً جدا است، شبیه قیامت است و به این معنی حضرت گردن شیطان را میزنند.(65) شیطان امکان اخلال در نظام بقیت اللّهی را ندارد، همانطور که شیطان در برزخ و قیامت فرصت اغوای بندگان را ندارد و از این جهت آخرالزمان یکی از «اَشْراطُ السّاعَة» یعنی از شرطهای تحقق قیامت میباشد، هرچند ممكن است میلیونها سال طول بكشد تا قیامت محقق شود.
آخرالزمان به معنی شكوفائی نهایی همهی حیات دنیایی با خصوصیات خاص خود میباشد. خداوند در وصف قیامت در قرآن میفرماید: «وَیَوْمَ یَقُولُ كُن فَیَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّوَرِ»(66) قیامت روزی است که خداوند میگوید: بشو و میشود و این سخن او حق و محقق شدنی است، روزی که در صور دمیده می شود مُلک از آن خدا است. یعنی در آن شرایط صورت لطف خدا همهی عالم را فرا میگیرد. حال عدهای که به جهت زندگی باطلِ دنیایی نمیتوانند خود را با آن «وقت» و حال تطبیق دهند خودشان برای خود مشکل ایجاد کردهاند. عالم بقیت اللّهی عالم نزدیکی به قیامت است یعنی عالَم نزدیکی به خدایی که بدون اسباب و با «کُنْ» کارها را انجام میدهد، حال اگر کسی در عالَم بقیت اللّهی زندگی نکرد، گرفتار واسطهها است و در عالَم دوری از خدا به سر میبرد، چنین کسی نماز شب خواندنش هم ادامهی همان دوری از خدا است که با غفلت از عالم بقیت الله برای خود ایجاد کرده است.
آنکس که در ظلمات آخرالزمان به عشق و انتظارِ نظام بقیت اللّهی زندگی میکند روزنهای از فضای نورانیِ عالم بقیت اللّهی در زندگی خود باز نموده و از نسیم جانفزای آن عالم بهرهمند میگردد. در آن حال و «وقت»، فارغ از گذران آینده و گذشته بهسر میبرد. مگر قیامت تماماً عالَم آزادی از زمان نیست؟ و مگر آخرالزمان شرط نزدیکی به قیامت نمیباشد؟ و مگر ظهور كامل حضرت بقیت الله، در آخرالزمان محقق نمیشود؟ پس چگونه آنکس که «وقت» ندارد میتواند در آخرالزمان در نور بقیت اللّهی بهسر برد، در حالی که از ظلمتِ سرعت و شتاب، به نور بقاء سیر نکردهاست؟