تربیت
Tarbiat.Org

حکومت جهانی مهدی(عج)
آیت الله ناصر مکارم شیرازی

وحدت دین

شك نیست كه اختلافات مذهبى با یك نظام توحیدى در تمام زمینه ها، سازگار نیست; زیرا همین اختلاف براى بر هم زدن هر نوع وحدت كافى است.
بعكس، یكى از عوامل مهم وحدت، وحدت دین و مذهب است كه مى تواند مافوق همه اختلاف ها باشد، و نژادها و زبان ها و ملّیّتها و فرهنگ هاى گوناگون را در خود گردآورى و از آنها جامعه واحدى بسازد كه همگان در آن همچون برادران و خواهران باشند كه: «انّما المؤمنون اخوه»
به همین دلیل، یكى از برنامه هاى اساسى آن مصلح و انقلابى بزرگ، توحید صفوف در سایه توحید مذهب، است.
ولى نباید تردید به خود راه داد كه این توحید نه ممكن است اجبارى باشد; و نه اگر امكان اجبار در آن بود، منطقى بود اجبارى شود.
مذهب با قلب و روح آدمى سر و كار دارد و مى دانیم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بیرون است; و دست كسى به حریم آن دراز نمى شود.
بعلاوه، روش و سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) ـ چنانكه قرآن هم گواهى مى دهد ـ بر اجبار نبوده كه: «لااكراه فى الدّین»
لذا، همواره اسلام، اهل كتاب را به عنوان یك اقلّیّت سالم پذیرفته و از آن ها مادام كه دست به تحریكاتى نزنند حمایت كرده است.
با توجّه به این كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همه وسایل پیشرفته ارتباط جمعى، در اختیار او و پیروان رشید او است، و با توجّه به این كه اسلام راستین با حذف پیرایه ها كشش و جاذبه اى فوق العاده اى دارد، بخوبى مى توان پیش بینى كرد كه اسلام با تبلیغ منطقى و پیگیر، از طرف اكثریّت قاطع مردم جهان پذیرفته خواهد شد; و وحدت ادیان از طریق اسلام پیشرو، عملى مى گردد.
این حقیقت را كه از راه دلیل عقلى بالا در یافتیم، در روایات اسلامى نیز به روشنى دیده مى شود.
«مفضّل» در ضمن حدیثى طولانى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل مى كند:
«... فواللّه یا مفضّل لیرفع عن الملل و الادیان الاختلاف و یكون الدّین كلّه واحداً كما قال اللّه عزّوجلّ اِنَّ الدّین عنداللّه الاسلام...(75);... به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از میان ادیان برداشته مى شود و همه به صورت یك آئین در مى آید; همان گونه كه خداوند عزّوجلّ مى گوید: دین در نزد خدا تنها اسلام است...»
در تفسیر بعضى از آیات قرآن كه اشاره به قیام مهدى(علیه السلام) مى كند نیز سابقاً نظیر همین مطلب را خواندیم.
و به این ترتیب، آئین توحید و اسلام در همه خانه ها، در درون زندگى همه انسانها، و در تمام دلها وارد مى شود.
ولى با اینهمه نمى توان گفت كه اقلّیّتهاى كوچكى از پیروان ادیان آسمانى دیگر مطلقاً وجود نخواهد داشت چرا كه انسان داراى آزادى اراده است و اجبارى در چنین نظام حكومتى در كار نیست; و امكان دارد افرادى بر اثر اشتباه یا تعصّب بر عقیده پیشین باقى بمانند، هر چند اكثریّت گرایش به نظام توحیدى اسلام خواهند كرد، و این یك امر طبیعى است.
ولى به هر حال، اگر چنین اقلّیّتى هم وجود داشته باشد، به صورت یك اقلّیّت سالم و با حفظ شرایط «اهل ذمّه» مورد حمایت آن حكومت اسلامى خواهند بود.