در عالم غیب و معنا اکنون روح اولیاء الهی و نیز انوار ملائکةالله و روح انسانهای وارسته چون شهدا و حضرت امام خمینی(رض) و علامهی طباطبائی(ره) و امثالهم حاضر است، به عبارت دیگر به جز روح آنهایی که گرفتار گناهان خود هستند، روح بقیه در عالم غیب حاضر و فعّال است و نفس شما در صورتی که محجوب قیل و قال دنیا نباشد و آمادگیهای لازم را در خود ایجاد کند، میتواند با آنها مرتبط شود و از نور آنها بهرهمند گردد. ما گرفتار زمان و مکان هستیم، آنها در عالم بیزمان و بیمکان حاضرند و شما به اندازهای که از زمان و مکان آزاد شوید خود را در آن عالم مییابید. اهل دنیا چون مردند، گرفتار گناهانشان هستند و لذا در حدّی که إذن دارند میتوانند به ما سر بزنند و شما آنها را در خواب -که کمی از حواس خود آزادید- مییابید، ولی موقعیت اولیاء الهی فرق میکند، اگر ما با فاصلهگرفتن از دنیا وسعت پیدا کنیم میتوانیم با آنها مأنوس شویم. حال چه اُنس شمّی و بویایی و چه اُنس سمعی و یا بصری و چه اُنس نوری و معنوی به وسیله قلب، بستگی دارد که شما ظرفیت و طلب کدام را داشته باشید. بعضیها ارادهی کلیشان این نیست که بخواهند با صورت علامهی طباطبائی(ره) مأنوس باشند، نظر به نور فکری ایشان دارند، درنتیجه روحشان بر اساس ارادهی غالبی که بر آنها حاکم است عمل میکند و لذا اُنس نوری و قلبی نصیبشان میشود. البته جمع آن هم ممکن است، که هم اُنسِ صوری واقع شود و هم اُنس معنوی.(16) در هر صورت آنجا ارادهی غالب عمل میکند، دیگر دست شما نیست، همانطورکه در خواب شما دست خودتان نیستید دست ملکاتتان هستید. ملکهی غالب، کار خود را میکند و سیر مناسب خود را دارد.