تربیت
Tarbiat.Org

انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی
اصغر طاهرزاده

ظهور توحید محمدی(ص)در قرن چهاردهم

اگر چشم انسان به این نکته باز شد که سنت توحید در عالم، یعنی جریان بقای حق در همه‌ی هستی، او با روبه‌روشدن با هر پدیده‌ای، آن پدیده را در عالم به حضور حق ربط می‌دهد و از آن پیام می‌گیرد، و در مقابل، هراندازه که حق شدیدتر به صحنه بیاید، باطل شدیدتر از صحنه محو می‌شود. امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«صَبِیحَةَ وُلِدَ النَّبِیُّ (ص)لَیْسَ مِنْهَا صَنَمٌ إِلَّا وَ هُوَ مُنْكَبٌّ عَلَی وَجْهِهِ وَ ارْتَجَسَ فِی تِلْكَ اللَّیْلَةِ إِیوَانُ كِسْرَی وَ سَقَطَتْ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ شُرْفَةً وَ غَاضَتْ بُحَیْرَةُ سَاوَةَ وَ فَاضَ وَادِی السَّمَاوَةِ وَ خَمَدَتْ‏ نِیرَانُ فَارِسَ»؛(56)
در صبح روز ولادت پیغمبر(ص)همه‌ی بت‌ها سرنگون شدند و به رو بر خاك افتادند، در آن شب طاق كسری شكست برداشت و چهارده كنگره از آن فروریخت و دریاچه‌ی ساوه خشك شد و وادی ساوه پر از آب گشت و آتشكده‌ی فارس -كه هزارسال فروزان بود- خاموش گردید.
امام خمینی(رض) در این رابطه می‌فرمایند: «اینكه چهارده كنگره از كنگره‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمى‏آید كه یعنى ‏در قرن چهاردهم این كار مى‏شود، یا چهارده قرن بعد این كار مى‏شود؟ به نظر شاید بیاید این، محتمل هست كه این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مى‏رود و بحمد اللَّه رفت از بین. بتها همه به رو افتادند، این بتها هم خواهند از بین رفت، حالا چه بتهایى كه تراشیده بودند از سنگ یا بتهایى كه خود ملتها یا بعض از ملتها مى‏تراشند با آدم...‏».(57)
حضرت امام خمینی(رض) می‌بینند که سقوط چهارده کنگره، چهارده منزلِ سقوط کفر است تا توحید جای آن‌ بیاید و چهاردهمین سقوط مقارن است با ظهور توحید محمدی(ص).
وجود مقدس پیامبر(ص)یعنی تجسم بانگ توحید. و معلوم است که جریان توحید، یعنی جریان بقاء، اگر با تولد پیامبرِ توحید بت‌ها سقوط می‌کنند می توان نتیجه گرفت که با ظهور توحید هر چیزی که توحیدی نیست سقوط خواهد کرد. در همین راستا با تولد وجود مقدس حضرت، آتشکده‌ی فارس خاموش می‌شود، یعنی خاموش‌شدن شوری که در عین شورانگیزبودن توحیدی نیست. خاموش‌شدن گرمایی که ریشه‌ی آن شرک است، با سقوط چهارده کنگره، چهارده جریان شرک پشت سر گذاشته می‌شود تا ظهور توحید محمدی(ص)با یک شکوفایی خاص ظاهر بشود.
وقتی متوجه شدیم توحید، حقیقت جاری در همه‌ی هستی است، تاریخ در منظر ما عبارت می‌شود از آینه‌ی ظهور حق و نفی شرک، دیگر قیامت و دنیا ندارد، حق است که همواره در همه‌ی زمان‌ها و در هر شرایطی در صحنه‌ها باقی و حاضر است. اگر با ظهور پیام رسانِ توحیدِ ناب، دیگر به ادامه حضور شورانگیز کفر اجازه ماندن داده نمی‌شود و می‌رود که روز به روز چهره‌های متفاوت کفر بی‌رنگ و خاموش شود پس باید متوجه آینده‌داری این انقلاب بود، این توحید طوری است که می‌خواهد جای خود را همه جایی کند، توحیدِ حق همه‌جایی است، اما ظهور همه جایی آن بستگی به زمان دارد، همان‌طور که اگر حق بخواهد بر قلب ما ظهور کند، مشروط به زمینه است. درست است که قبل از تولد نبی اکرم(ص)خدا بود اما ظهور پیامبر(ص)ظهور همه‌جایی حق است، و چهارده کنگره که سقوط می‌کند یعنی چهارده مرحله‌ی سقوطِ شرک باید قدم به قدم جلو برود تا این تولدِ توحیدی، شکوفایی خاص پیدا کند. این‌جاست که امام خمینی(رض) می‌فرمایند این‌که چهارده کنگره از قصر ظلم خراب شده است به نظر می‌آید که این کار در قرن چهاردهم از ظهور دین اسلام شروع می‌شود. به تعبیر ایشان به نظر می‌آید دین پیامبر(ص)در چهاردهمین قرن، جای خود را باز می‌کند. شبکه تلویزیونی CNN می‌گوید که اسلام بعد از 14 قرن شاهد یک دوران شکوفایی است. باز خبرگزاری إنسای ایتالیایی می‌گوید: «اسلام نه فقط از صحنه بیرون نرفته بلکه در نقاط مختلف جهان از مرزهای جغرافیایی عبور کرده است و به یک نظام قانونمند و پر‌طرفدار برای زندگی در دوران بحران‌زده‌ی کنونی تبدیل شده است»(58) نظام سیاسی دنیا اقرار دارد که «رنسانس اسلامی تازه شروع شده است» البته ما با وجود ایمان به قواعد و سنن ثابت در عالم، نمی‌خواهیم به این سخنان تکیه کنیم، اگر توحید علوی را درست درک کنیم آن وقت می‌فهمیم معنی زندگی چیست، و در آن صورت می‌توانیم حادثه‌ها و صحنه‌هایی که در طول زندگی روبه‌روی ما قرار می‌گیرند، درست تفسیر کنیم، در آن صورت است که از هیبت ظاهری حکومت‌های گرفتار شرک، بازی نمی‌خوریم.