بسم الله الرحمن الرحیم
در سالگرد رحلت امام خمینی(رض) سؤال اصلی ما این است كه ذات انقلاب اسلامی چیست؟ برای پاسخگویی به این سؤال ابتدا باید ریشهی اصلی انقلاب اسلامی را که به اسلام متصل است مورد توجه قرار دهیم و متوجه باشیم هر دینی از جمله اسلام در واقع به كمك ما آمده است كه ما عالَم و آدم را درست و با چشمی فوق چشمِ تجربه و اندیشهی محدود بشری، نگاه كنیم. عالَم از چشم دین سراسر راز است، رازهایی كه خبر از حقایق عالیه میدهد و انقلاب اسلامی از آن جهت که شرایط امروزینِ رجوع به دین است، در ذات خود ما را به چنین نگاهی نسبت به عالم دعوت میكند، نگاهی كه مقابل نگاه دنیایِ پشتكرده به دین قرار گرفته است. نگاهی که به دین پشت کند بسیاری از امکاناتی را که در عالم هست ولی در ماوراء محدودهی حسّ است، نمییابد و در نتیجه بدون ارتباط و استفاده از آن امکانات میخواهد خود را اداره کند. بر این اساس است که عرض میکنم اگر كسی به واقع انقلاب اسلامی را درست بشناسد و بتواند به آن عالَمی که این انقلاب اشاره دارد نظر کند، متوجّه میشود بهكمك انقلاب اسلامی میتوان بسیاری از مشكلاتی را كه جامعهی جهانی امروز گرفتار آنها شده است، پشت سر گذاشت و به این باور میرسد که هرگز نمیتوان برای ادامهی زندگی از انقلاب اسلامی دست برداشت. زیرا بیآیندگی جهانی که خود را در محدودهی عالم ماده و امکانات آن متوقف کرده، روز به روز آشکارتر میگردد و روشن می شود که بسیاری از اقوام و ممالک در ارتباطی که با غرب دارند باید نگران فردای خود باشند.
سؤال دوم این است كه انقلاب اسلامی چه چیزهایی را نفی و چه چیزهایی را اثبات میكند؛ به عبارت دیگر به چه چیزهایی «آری» و به چه چیزهایی «نه» میگوید؟ وقتی روشن شود انقلاب اسلامی با مبنای اسلامی خود ریشه در فطرت انسانها دارد، متوجه میشویم به چیزهایی «نه» میگوید که تماماًَ با وجود انسان بیگانه است و به چیزهایی «آری» میگوید که با وجود انسان سازگار است، و در این راستا است که میتوان گفت انقلاب اسلامی جواب جان انسانها و موجب آرامش روح و حیات بشری است که جهنم اضطرابِ حاصل از فرهنگ مدرنیته، او را گرفتار کرده است.