وقتی حساب برقرار میشود مشرکین مییابند هیچ عملی از آنها بیحساب نمانده زیرا «وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» هرچه را انجام دادهاند مییابند و آن خود عمل است و نتیجهی آن را پیامبران خدا به ما خبر میدهند که این عمل شما در دنیا، در قیامت اینگونه است و صورت قیامتی آن را برای ما توصیف میکنند و با توجه به این امر خداوند اصرار دارد که دائماً در هر عملی قیامت را مدّ نظر قرار دهیم و در این حال است که دنیا انسانها را فریب نمیدهد. خداوند با طرح قیامت وعدهی دور نداده بلکه میخواهد قلب ما را بیدار کند تا صورت قیامتی عملمان را همین حالا در اخلاق و عقاید خود ببینیم. میفرماید: «فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینََ مِمَّا فیهِ» ای پیغمبر! میبینی مجرمین را که چگونه از آنچه برای خود ثبت کردهاند نگرانند. ملاحظه کنید که رسول خدا(ص) همین حالا آن را میبیند، درست بر عکس مشرکین، چون مشرکین در دنیا فرو رفتهاند هیچ احساسی از صورت قیامتی اعمالشان ندارند، برخلاف مؤمنین که قرآن در موردشان میفرماید: «وَبَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»(13) و كسانى را كه ایمان آوردهاند و كارهاى شایسته انجام دادهاند مژده ده كه ایشان را باغ هایى خواهد بود كه از زیر آنها جویها روان است، هر گاه میوهاى از آن باغها رزق ایشان شود مىگویند این همان است كه پیش از این [نیز] رزق ما بوده و مانند آن [نعمت ها] به ایشان داده شود و در آنجا همسرانى پاكیزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند.
از آنجایی که میفرماید: مؤمنین وقتی به بهشت میروند میگویند اینها همانهایی هستند که از قبل به ما وعده داده بودند، معلوم میشود در قبل تصوری و احساسی از آن نعمتها را در دنیا داشتهاند.
این چه نظامی است که هیچ چیز را فروگذار نمیکند؟ چه کتابی است که دیروز و فردا را به امروز میآورد و همه در زمان حال، حاضر میشوند؟ مسلّم نظامی نیست که در آن تغییر و حرکت باشد تا نتوان در آن نظام، گذشته و آینده را جمع کرد. اگر حرکت نداشته باشد یعنی نقص ندارد چون حرکت در هر حال سیر از نقص به سوی کمال است، حرکت یعنی یافتن چیزی که شیء ندارد و از این لحاظ نظامی که در آن حرکت نیست و ثبات هست نظام کاملی است و در آن نظام هر موجودی به فعلیت خود رسیده و از موجودیت مادی خود خارج شده و به عبارت دیگر نظام، نظامی است نورانی و در آن هر موجودی تمام ابعاد خود را مییابد و با آن ابعاد یکجا به سر میبرد. به همین جهت میفرماید: «لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً» پروردگارت به احدی ظلم نمیکند، بلکه خودِ هر کس را تماماً و با همهی ابعاد به خودش میدهد، در این حال اصلاً جایی برای ظلم نمیماند. در سورهی آل عمران میفرماید: «وَوُفِّیَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ»(14) به هر کس همهی آنچه را کسب کرده است به صورتی تمام و کمال میدهیم و به آنها ظلمی نمیشود و از این لحاظ به تعبیر قرآن «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد»(15) در قیامت هر کس آنچه را انجام داده به عینه مییابد، چه آن عمل، عمل خیری باشد و چه عمل سویی. همهی اینها برای آن است که روشن شود چرا در آخر آیهی مورد بحث، فرمود: «وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً» پروردگار تو به احدی ظلم نمیکند.
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً (50)
آنگاه که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید. پس همه سجده کردند جز ابلیس که از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سر برتافت. آیا با این حال او و ذریّهاش را بهجای من اولیای خود میگیرید و حال آنکه آنها دشمن شمایند؟ ستمکاران – شیطان را – بد جانشینی – بهجای خدا- گرفتند.
در این آیه ماجرای میان خدا و ابلیس را یادآوری میکند، میگوید به یاد آر این واقعه را تا برای مردم روشن شود که ابلیس که از جن بود و همچنین ذرّیّهی او، دشمنان انسانند و خیر انسان را نمیخواهند پس سزاوار نیست فریب او را که لذات دنیا و شهوات و اِعراض از یاد خدا را برایشان زینت میدهد بخورند و نیز سزاوار نیست او را اطاعت کنند و به سوی باطلی که او دعوتشان میکند قدم نهند. نتیجه این که دشمن را نباید ولیّ و سرپرست گرفت و اطاعت کرد و آیا باز هم او را ولیّ خود میگیرید در حالی که دشمن شماست؟ چون عمل مشرکین در حقیقت همان بَدَل گرفتن شیاطین است و چقدر این کار زشت است و هیچ خردمندی مرتکب آن نمیشود.
ای پیغمبر بگو حادثهای سرنوشت ساز قبل از حضور در این جهان اتفاق افتاده است و آن حادثهای بود که میان خدا و ابلیس و تقابل شیطان با دستور خدا اتفاق افتاد. عمل مشرکین در حقیقت همان بَدَل گرفتنِ شیاطین بهجای خداست و چقدر این کار زشت است و هیچ خردمندی مرتکب آن نمیشود.
فرمود شیطانی در جای جای زندگی شما در صحنه است که موجود فاسقی است و در مقابل امر پروردگارش طغیان کرده، مراقب باشید تحت تأثیر او قرار نگیرید.