تربیت
Tarbiat.Org

سوره کهف، راز زندگی‌های توحیدی
اصغر طاهرزاده

دستوری کارساز جهت نرم شدن دل

وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَیْناكَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً(28)
ای پیامبر! آنچه بر تو واجب است، به سربردن با فقرایی است که همواره پروردگار خود را می‌خوانند و در طلب وجه او هستند یعنی با خواندن اسمای حسنای او به درگاه او تقرب می‌جویند چون او را از طریق اسماءاش می‌توان خواند. به عبارت دیگر این‌ها می‌خواهند خود را در جایی قرار دهند که صفات الهی اقتضای آن را دارند. مثلاً آن قدر خود را ذلیل جلوه دهند که عزت و عظمت و کبریایی او اقتضای آن را دارد و آنچنان خود را در موقف جاهل و عاجز و ضعیف قرار دهند که علم و قدرت و قوت خدا آن را اقتضاء می‌کند و این است معنی «یُریدُونَ وَجْهَهُ». و دیدگانت را از این مؤمنین برندار و به خاطر زینت دنیا اینان را رها مکن و هیچ توجهی به توانگران کافرکیش نداشته باش و دنبال کسانی که عنادشان با خدا موجب تسلطِ غفلت از حق بر قلبشان شده، مباش! که خدا چنان کیفرشان داده که یاد خدا را از دلشان ببرد و نتیجه‌ی این غفلتِ قلب پیروی هوی و زیاده روی است و تو ای پیامبر از چنین کسی که دنبال هوای خود است و کارش تجاوز از حق است، پیروی مکن.
ای پیامبر! اساس کار را بر این بگذار که کار را با نیروهای مخلص جلو ببری آن‌هایی که جهت روح خود را به کلی به سوی حق قرار داده‌اند. آن‌چه ای پیغمبر بر تو واجب است به سربردن با آن‌هایی است که به دنبال زینت زندگی دنیا نیستند که منظور ادامه‌ی کار با آدم‌های ساده و بی پیرایه‌ای است که انگیزه‌ی خودنمایی و دنیاداری ندارند. رمز بقای دین در این نکته است و هرگز آدم هایی که خود را با امکانات دنیایی قدرتمند جلوه می‌دهند نمی‌توانند عامل پیشرفت دین باشند، هرگز دین با این نوع آدم‌ها حفظ نشده و نمی‌شود.
دین الهی آمده است تا ما بتوانیم روح مان را با خدا مرتبط کنیم و در تقرب به خدا موفق شویم و بقیه‌ی امور همه فرعِ این هدف است، حال اگر این موضوع فراموش شود بقیه‌ی امور چه فایده‌ای دارد؟ بدین لحاظ به رسولش دستور می‌دهد با افرادی باش که «یُریدُونَ وَجْهَهُ» وجه الهی را اراده کرده‌اند و تلاش دارند در این عالم - ماوراء ظاهر زندگی دنیایی- به حق نظر کنند. این‌ها کسانی هستند که متوجه مقصد و مقصود دین هستند، بقیه اگر وارد دین شوند سعی می‌کنند جهت دین‌داری را به سوی اهداف دیگری سوق دهند.
این که به ما فرموده‌اند: بعد از معرفت به خداوند، هیچ عملی در این دنیا بهتر از نماز نیست، به جهت آن است که در نماز، انسان در مسیری قرار می‌گیرد که آن مسیر، هدف دین‌داری است. نماز جاده‌ی ارتباط روح به مقام اسمای الهی است و این همه‌ی مقصد و مقصود انسان است. خداوند می‌گوید ای پیامبر با کسانی به سر ببر و کارها را جلو ببر که در طلب وجه الهی هستند و جهت روح خود را در راستای ارتباط با حق شکل داده‌اند و نه در جهت ارتباط با دنیا. به همین جهت تأکید می‌کند چشم از این افراد برندار به سوی کسانی که زندگی دنیایی را مدّ نظر دارند و در آخر با تأکید فراوان می‌فرماید: «وَ لاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا» به هیچ وجه از کسانی که قلبشان از ما غافل است چیزی و پیشنهادی نپذیر. کسانی که عنادشان با خدا موجب تسلط غفلت از یاد خدا بر قلبشان شده هیچ پیشنهاد درستی- حتی با ظاهر دلسوزانه- ندارند، باید بفهمند ما هیچ توصیه‌ای از این افراد را نمی‌پذیریم. چون این افراد فقط دنیا را می‌بینند و نظر به عالم غیب و معنویت ندارند تا ما را در راستای آن اهدافِ بلند کمک برسانند. مضافاً این‌که روشن می‌کند پیروی از هوس و افراط در آن از آثار غفلت قلب است به همین جهت در آخر آیه فرمود: «وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً» یعنی شاخصه‌ی اهل دنیا آن است که از هوس خود پیروی می‌کنند و به طور کلی انسان‌های افراط کاری هستند، به خصوص در موضوع هوس‌رانی.
ملاحظه فرمودید در مطالب قبل دو نکته مدّ نظر بود یکی این‌که در آیه‌ی 6 به پیغمبر(ص) می‌فرماید: ناراحت مباش که بعضی‌ها یا اکثراً دین نمی‌آورند، این قاعده‌ی دنیاست. دیگر این‌که فرمود: دین را عرضه کن و نگران مباش، وظیفه‌ی تو آن است که با مسلمانان متدین و ساده زیست امور را جلو ببری و آن‌ها را رها نکن و از صاحبان قدرت و ثروت که دل در گرو دنیا دارند پیروی مکن. آیا راز بقاء جامعه‌ی دینی همین دو نکته نیست؟
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً (29)
ای پیامبر! بگو حق تنها از طرف پروردگارتان به شما می‌رسد. پس هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کافرشود. ما برای ظالمین آتشی آماده کرده‌ایم که سراپرده‌های آن‌ها را احاطه می‌کند و اگر فریادرسی بخواهند به آبی چون مس گداخته که چهره‌ها را بریان می‌کند فریادرسی می‌شوند که بد نوشیدنی و بد جایگاهی است.
پس تا حال به پیامبر فرمود: اولاً: بر وضع کفار تأسف مخور. ثانیاً: آنچه بر تو وحی شده تلاوت کن. ثالثاً: نفس خویش را بردبار ساز تا با مؤمنین فقیر بسازد. و در نهایت می‌گوید: بگو حق از ناحیه‌ی پروردگارتان است و بیش از این کاری صورت مده، هرکه خواست ایمان می‌آورد و هرکه خواست کافر شود، و نفع ایمان و ضرر کفر به خودشان برمی گردد. این که ما تو را از تأسف به حال کفار نهی کردیم و این که گفتیم به تبلیغ اکتفا کن به این جهت است که «الحقّ منْ ربّکم» حق از ناحیه‌ی پروردگارتان است و ما برای دعوت تو تبعات و آثاری تهیه کرده‌ایم، هم برای مؤمنینِ آن‌ها و هم برای کافران. آنچه برای کافران که در واقع ظالم‌اند تهیه کرده‌ایم، آتشی است که خیمه‌اش آن‌ها را در بر می‌گیرد و اگر فریادرسی را طلب کنند با مسِ ذوب شده به فریادشان رسیده می‌شود که چهره‌ها را بریان و گداخته می‌نماید و این آثار که نصیب کافران می‌شود، بد شرابی و بد تکیه‌گاهی است.
خداوند به پیامبر می‌فرماید برای مردم روشن کن جایگاه این دین و این دستورات در عالم کجاست. می‌فرماید بگو چه بخواهید و چه نخواهید حق تنها از طرف پروردگارتان صادر می‌شود، حال خود دانید، زیرا با ایمان نیاوردن شما موضوع عوض نمی‌شود و حق، باطل نمی‌گردد. منتها این یک حقیقت است که برای ظالمین یعنی آن‌هایی که به دین خدا پشت کنند، عذابی چنین و چنان هست، پس این طور نیست که این‌ها بتوانند راحت هر کاری که می‌خواهند بکنند، ظالمان توسط آتش احاطه می‌شوند، در آن حدّی که اگر در آتش، طلب کمک کنند جوابشان را با آبی از مس مذاب می‌دهند که صورت‌هایشان را بریان می‌کند. بد نوشیدنی است که می‌نوشند و بد تکیه گاهی است که به آن امیدوارند.
سؤال: آیا اهل دنیا در این دنیا می‌توانند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند و تنها بعد از این دنیا خداوند در آخـرت آن‌ها را عـذاب می‌کند؟
جواب: این طرز تفکر به این دلیل است که انسان قیامت را دور می‌بیند در حالی که قیامت نزدیک است و دنیا در مقابل قیامت هیچ است، متأسفانه ذهن ما آن قدر با دنیا اُنس گرفته که قیامت را دور می‌داند. ذهن انسانِ کافر فاصله‌ی خود با قیامت را زیاد می‌داند و لذا متوجه حضور خود در قیامت نیست، در حالی که هم اکنون قیامت هست و انسان با هر عملی که انجام می‌دهد همین حالا نسبت او با قیامت شکل می‌گیرد و از آن متأثر می‌شود منتها وقتی پرده کنار رفت ارتباط او شدیدتر می‌شود و احساس او نسبت به نتایج اعمالش بسیار دقیق می‌گردد. مراقب باشید که شیطان قیامت را برای شما دور جلوه ندهد در حالی که رسول خدا(ص) می‌فرماید: «الْانَ قِیامَتِى‏ قَائِم‏» هم اکنون قیامت من قائم است.(8) چون حجابی بین رسول خدا(ص) و قیامت نیست وگرنه قیامتِ همه‌ی انسان‌ها هم اکنون هست و حجاب دنیا مانع چنین حضوری برای آن‌ها شده است.
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً (30)
جزای مؤمنین، آن‌هایی که عمل صالح انجام دهند ضایع نمی‌شود زیرا این‌ها نیکوکارند و ما هم کسی نیستیم که اجر نیکوکاران را ضایع بگذاریم. شاید این آیه نسبت به آیه‌ی قبلی اشعار دارد بر این که ایمان بدون عمل صالح، ظلم محسوب می‌شود.
با توجه به سرنوشت کفار در قیامت می‌فرماید نتیجه‌ی زندگی ایمانیِ اهل ایمان ضایع نمی‌گردد، مشروط بر این که اولاً: «آمَنُوا» یعنی عقیده‌شان درست باشد. ثانیاً: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» یعنی عملی مطابق آن عقیده داشته باشند.
خداوند در این آیه روشن می‌کند نظام عالم آن چنان نیست که پاداش کسانی که در راستای ایمانی صحیح، عمل نیکو انجام داده‌اند نادیده گرفته شود، هر چند ممکن است در دنیا به آن نحو که شایسته‌ی آن‌ها است پاداشی به آن‌ها داده نشود، این به جهت ظرفیت محدود دنیا و سنت امتحان است که باید در دنیا غلبه داشته باشد وگرنه آن طور نیست که مؤمنین در همین دنیا نیز از برکات روحیه‌ی ایمانی خود بی بهره باشند.
أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَى الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً (31)
مؤمنینِ دارای عمل صالح، در قیامت محل‌های قابل اقامت و زندگی دارند که در زیر آن‌ها نهرها جاری است و در آن جا‌ها با دستواره‌هایی از طلا و لباس‌های سبزِ ابریشمیِ نازک و ضخیم، زینت شده‌اند، بر تخت‌ها در آن باغ‌ها و با آن شرایطِ سراسر زینت، تکیه زده‌اند، چه اجر نیکو و چه تکیه‌گاه خوش و نیکویی است.
برای آن که تاحدی روشن شود پاداش اهل ایمان ضایع نمی‌شود تأکید می‌کند که برای آن‌ها بهشت‌هایی با آن خصوصیات هست. با توجه به این که آن خصوصیات سراسر صورت عقاید و اعمال اهل ایمان است و در واقع در آن شرایط آثار عقیده‌ی پاک و عمل صالح سراسر زندگی و اطراف مومنین را در برگرفته است.
«جَنَّاتُ عَدْنٍ» که در آیه‌ی فوق آن را محل مؤمنین می‌داند، یعنی جایی که بشود زندگی کرد. از آن جهت که دنیا محل زندگی نیست و جای رفتن است. در آخر آیه می‌فرماید: «حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً» خوب تکیه گاهی است، زیرا این‌ها در دنیا به حضرت حق که عین پایداری و بقاء است، تکیه کردند. از طرفی چون بهشت صورت عقیده‌ی توحیدی و عمل صالح است باید متوجه باشیم زینت‌ها در آن‌جا در صورتی روحانی ظهور می‌کنند تا روح را به آرامش و قرب ببرند چون همه چیز در بهشت صورت‌های اسمای الهی است. صاحبان کشف و شهود مبنای هر کدام از صورت‌های بهشتی را مطرح کرده‌اند.(9)