پیش از این، اشاره كردیم كه آنچه موجب تكامل انسان و رشد معنوى او مىشود، در سه بخش قابل دسته بندى است: دسته اول، امورى است كه مستقیماً به خداى متعال ارتباط دارد. دسته دوم، كارها و وظایفى است كه به خود انسان بازمى گردد. بخش سوم نیز مسایلى است كه مربوط به دیگر انسان ها و حتى گاه حیوانات و چیزهاى دیگر است. البته دسته دوم و سوم نیز به یك معنا به ارتباط انسان با خدا باز مىگردند؛ چراكه تكامل انسان چیزى جز نزدیك شدن به خدا نیست و این اعمال نیز از آن جهت كه انسان را به خدا نزدیك مىكنند، موجب كمال انسان مىگردند. بنابراین از یك نظر، همه اعمال و امورى كه موجب تكامل انسان مىشوند در واقع به ارتباط انسان با خدا مربوط مىشوند. با این همه، براى تسهیل در بحث و دسته بندى مطالب و بحث ها، مىتوان این سه دسته را از هم جدا كرد و گفت كه مجموعه ارزش هاى اخلاقى اسلام در سه بخش قابل بررسى است.
بر این اساس، بحث خود را بر روى افعال و امورى كه مستقیماً به خداى متعال ارتباط دارند متمركز كردیم. اشاره كردیم كه مادر همه ارزش ها و كمالات انسانى «ایمان به خدا» است. آن گاه پس از ایمان به خدا، نوبت به سایر افعال و امور مذكور مىرسد، كه از جمله آنها امورى هستند كه مستقیماً در ارتباط با خداى متعال قرار مىگیرند.
در بخش افعالى كه مستقیماً مخاطب و متعلَّق آنها خود خداى متعال است، مشخص تر، مؤثرتر و مفیدتر از همه، «نماز» است. با وجود اهمیت فوق العاده نماز، متأسفانه برخى از ما آنگونه كه باید و شاید بدان اهتمام نداریم و حق آن را ادا نمىكنیم. اصولاً یكى از پندارهایى كه در بین كسانى كه طالب كمالات معنوى و روحى هستند كم و بیش رواج دارد، این است كه
( صفحه 268)
مى پندارند براى این منظور، نسخه هایى سرّى و رمزآلود وجود دارد كه فقط برخى افراد از آن اطلاع دارند و بقیه از آن محرومند! شاید این تصور از فریبنده ترین دام هایى باشد كه شیطان بر سر راه طالبان كمال انسانى و معنویت مىگستراند. آیا به راستى معقول است كه خداى متعال این همه انبیا و اولیاى خود را براى تربیت و تكامل انسان ها بگمارد و آن گاه اصلى ترین و مهم ترین عنصر یا عناصر در این فرآیند را از اسرار قرار دهد كه فقط عدهاى معدود از آن مطلع باشند؟! همه این تلاش ها براى هدایت بشر بوده؛ آن گاه خداوند خود، رمز و راز اصلى گوهر هدایت و كمال را سر به مُهر و مكتوم بگذارد؟! قطعاً چنین گمانى نابخردانه و ناصحیح است. به عكس، حتماً باید این گونه باشد كه آنچه در تكامل انسان بیشتر از سایر امور تأثیر دارد، در كتاب هاى آسمانى و معارف وحیانى نیز بیشتر بر آن تأكید شده باشد. براین اساس ما باید در معارف وحیانى دقت كنیم و ببینیم بر كدام امور تأكید بیشترى شده، تا همت و توجه بیشترى به آنها معطوف داریم.