تربیت
Tarbiat.Org

به سوی او
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

برداشت غلط از بى ارزشى دنیا

در گذشته و حال، در بین مسلمانان و پیروان سایر ادیان چنین نگرشى دیده مى‌شود كه براى بهره مندى از زندگى آخرت باید زندگى دنیا و لذایذ آن را به كلى كنار گذاشت و ترك كرد.
( صفحه 172)
تاریخ افراد متعددى را سراغ دارد كه گوشه عزلت گزیده‌اند و زندگى خود را به دور از مردم و جامعه، در غارى یا صومعه و دیرى با كمترین بهره از مواهب و لذایذ دنیا سپرى كرده‌اند. گرایش هاى صوفیانه نیز از جمله موارد همین طرز تفكر هستند. البته عده‌اى از آنها به دروغ و براى جلب نظر مردم این كار را مى‌كردند، اما همان هایى هم كه با قصد واقعى سیر و سلوك و پیمودن مسیر تكامل و قرب الى الله چنین مسلكى را پیشه كرده‌اند قطعاً كارى نادرست انجام داده و اشتباه كرده و مى‌كنند. خدا و قرآن هیچ‌گاه نگفته‌اند، دنیا را رها كنید، بلكه گفته‌اند دل به آن مبندید و فریفته آن نشوید. هدف این بوده كه ما را متوجه كنند كه لذت هایى بسیار بالاتر و بیشتر از لذت هاى دنیا در پیش روى انسان وجود دارد كه قابل مقایسه با لذت هاى دنیا نیست. صحبت از رها كردن دنیا نیست؛ بلكه بحث این است كه آن را هدف خود نسازیم، بلكه وسیله رسیدن به لذت هاى آخرت قرار دهیم. مى‌خواهند به انسان بیاموزند كه دنیا را مقصد تو قرار نداده ایم، بلكه دنیا براى این است كه با استفاده از آن، راه تقرب الى الله و تكامل و نیل به حیات واقعى آخرت را بپیمایى.
اگر معناى بهتر بودن آخرت از دنیا این است كه به طور كلى دنیا را رها كنیم، پس خداى متعال این همه نعمت ها را براى چه كسى آفریده است؟! قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ(275)بگو، زیورهایى را كه خدا براى بندگانش پدید آورده، و [نیز]روزى هاى پاكیزه را چه كسى حرام گردانیده است؟ خداوند خود مى‌فرماید این نعمت ها را براى استفاده شما آفریده ام، آن گاه ما از قرآنِ خدا استفاده كنیم كه باید تارك دنیا شد، گوشه عزلت گزید و نعمت هاى دنیا را بر خود حرام كرد؟! قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ(276) بگو، این [نعمت ها]در روز رستاخیز بطور ناب و خالص براى كسانى است كه ایمان آورده‌اند. اگر لذت خوردن، آشامیدن، ازدواج كردن و نظایر آنها چیزهاى بدى بود خداوند هیچ‌گاه آنها را در بهشت قرار نمى‌داد. بحث حرام كردنِ نعمت هاى دنیا بر خود نیست، صحبت از درست استفاده كردن است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ. وَ كُلُوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّباً(277) اى كسانى كه
( صفحه 173)
ایمان آورده اید، چیزهاى پاكیزه‌اى را كه خدا براى [استفاده]شما حلال كرده، حرام مشمارید و از حد مگذرید، كه خدا از حد گذرندگان را دوست نمى‌دارد و از آنچه خداوند روزى شما گردانیده، حلال و پاكیزه بخورید. از دنیا استفاده كنید، اما با تجاوز از حدود الهى، آخرت خود را به دنیا و لذت هاى آن مفروشید. دنیایى بد و نكوهیده و متاع غرور و فریب است كه مانع سیر معنوى انسان گردد؛ اما دنیایى كه مزرعه آخرت و پلى براى رسیدن به حیات جاودانى باشد هیچ اشكالى ندارد، بلكه لازم است. مگر ممكن است انسان در حد معقول و مشروع از نعمت هاى دنیا استفاده نكند و در عین حال بتواند كارى براى آخرت انجام دهد؟! انسان براى عبادت، درس خواندن، درس دادن، جهاد فى سبیل الله و انجام سایر وظایف شرعى خود نیاز به انرژى و نشاط دارد، كه جز از راه استفاده از نعمت ها و لذت هاى دنیا حاصل نمى‌شود.
جایى كه باید از دنیا و لذت آن اعراض كرد، آن جا است كه التذاذ دنیا و آخرت با هم تزاحم پیدا مى‌كنند؛ یعنى التذاذ دنیایىِ حرام یا مرجوحى است كه اگر بخواهیم به آن برسیم، عذاب آخرت را براى خود خریده‌ایم یا دست كم لذتى را در آخرت از دست خواهیم داد. اما جایى كه تعارض و تزاحمى در كار نیست، توصیه‌اى هم به ترك آن لذت نشده است. خود استفاده از نعمت ها و لذایذ دنیا یكى از راه هاى توجه به خدا و روى آودن به شكرگزارى به درگاه او است. انسان وقتى تشنه مى‌شود و لیوان آب گوارایى مى‌نوشد، آن گاه مى‌فهمد كه خداوند چه نعمت خوب و با بركتى در اختیار او نهاده؛ و از این رو انگیزه شكر در او پدید مى‌آید و زبان به سپاس خداوند باز كرده و مى‌گوید: الحمد لله.
البته همه لذت هاى دنیا لذت هاى مادى نیست. در همین دنیا لذت هایى وجود دارند كه اگر كسى مزه آنها را بچشد تمامى لذت هاى دیگر دنیا در نظرش بسیار حقیر و ناچیز جلوه خواهد كرد. یكى از بزرگان و مفاخر حوزه مى‌فرمودند: اگر سلاطین عالم كه بهترین وسایل لذت برایشان فراهم است، مى‌دانستند كه در نماز چه لذتى وجود دارد دست از سلطنت خود مى‌كشیدند و به عبادت روى مى‌آوردند! آرى، این لذت از بالاترین نعمت هاى الهى در این دنیا است. از همین رو، یكى از بزرگ ترین عقوبت هاى خداوند نسبت به برخى از بندگانش این است كه لذت و حلاوت عبادت را از دل آنها بر مى‌دارد. البته این عقوبت مربوط به كسانى است كه این لذت را چشیده‌اند و به سبب برخى غفلت ها به چنین مجازاتى گرفتار مى‌آیند؛ اما
( صفحه 174)
امثال بنده معلوم نیست اصلاً تا به حال چنین لذتى برایمان پیدا شده باشد تا بخواهند آن را بگیرند! چنین لذت هایى را خداوند روشنى چشم بندگان خاصش قرار مى‌دهد و به عنوان هدیه ویژه خود به آنها پیش كش مى‌كند: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن(278) هیچ كس نمى‌داند چه چیز از آنچه روشنى بخش دیدگان است براى آنها پنهان شده است. آرى، خداوند بندگانى دارد كه حاضر نیستند لذت یك لحظه عبادت او، راز و نیاز و مناجات و انس با او را با تمامى دنیا عوض كنند. از خداوند مى‌خواهیم كه گوشه‌اى از این توفیقات خاص خود را نصیب ما بندگان سراپا تقصیر خود نیز بفرماید؛ آمین.
( صفحه 175)