تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

پاورقی ها

1 - بحارالأنوار، ج‏23، ص 81
2 - مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» می‌فرمودند: «علاوه بر ولایت و اطاعت، مودّت لازم است. مودّت پشتوانه‌ است، اگر این مودّت نباشد همان بلایی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دوران‌های اول بر سر عده‌ای آمد، مودّت را کنار گذاشتند، به‌تدریج ولایت و اطاعت هم کنار گذاشته شد، مودّت خیلی مهم است. (22/9/1388)
3- سوره‌ی شوری، آیات 22 و 23.
4 - سوره‌ی انعام آیه‌ی 90.
5 - سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی 8.
6 - سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
7 - سوره‌ی واقعه، آیه‌ی 79.
8 - سوره‌ی انعام، آیه‌ی 90.
9 - سوره‌ی فرقان، آیه‌ی 57.
10 - الغدیر، ج 2 ، ص 307 .
11 - بحارالأنوار، ج ‏23، ص 241. تفسیر فرات: ص 144.
12 - موضوع اتحاد بین وِلایت و وَلایت را در بحث «جایگاه إشراقی انقلاب اسلامی» از سلسله مباحث مربوط به انقلاب اسلامی دنبال بفرمائید.
13 - سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
14 - عنایت داشته باشید که بحث از عالم خیال است و نه قوه‌ی خیل و این طور نیست که عالم خیال ساخته‌ی قوه‌ی خیال باشد، بلکه عالمی است که انسان از طریق نفس ناطقه‌ی خود با آن عالم مرتبط می‌شود و با صورت خیالی حقایق تماس حاصل می‌کند و از آن‌جایی که بعداً روشن خواهد شد اهل‌البیت(ع) دارای باطن و حقیقت نوری هستند و مرتبه‌ای از آن حقیقت نوری در عالم عقل و مرتبه‌ای در عالم خیال است، انسان از طریق عقلی و قلبی به آن ذوات مقدسه تجلیات نوری آن‌ها را در خیال خود پدید می‌آورند، و یا از طریق توجه به سیره و گفتار آن‌ها از طریق مرتبه‌ی خیال خود به مرتبه‌ی عالم خیال انوار اولیاء الهی منتقل می‌شود، و یا به عبارت دیگر مفتخر به تجلی نور آن‌ها در مرتبه‌ی خیال خود می‌شود و به جهت پاکی و طهارت آن نور، به آن‌ها دل می‌سپارد.
15 - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 31.
16 - مستدرك‏الوسائل، ج 5 ، ص 229.
17 - سوره‌ی اعراف ، آیه 180.
18 - سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
19 - سوره‌ی صاد، آیات 82 و83.
20 - سوره‌ی تحریم، آیه‌ی 6.
21 - نورٌ عَلى ‏نور، ج 1، ص 155. (كلمات مكنونه فیض، كلمه پنجاهم از امام صادق(ع)).
22 - مستدرك‏الوسائل، ج 5 ، ص 229.
23 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 31.
24 - كشف الیقین فی‌فضائل أمیرالمؤمنین(ع)، ص 464.
25 - نهج البلاغه، ص 283.
26 - بحارالأنوار، ج 70، ص 192.
27 - بحار الأنوار، ج‏64، ص 247.
28 - سوره‌ی حشر، آیه‌ی 21.
29 - بحار الأنوار، ج‏46، ص 202.
30 - الحكم الزاهرة با ترجمه‌ی انصارى، ص 145.
31 - الحكم الزاهرة با ترجمه‌ی انصارى، ص 144. ینابیع المودة، 22 الغدیر 10/ 279.
32 - سوره‌ی مائده، آیه‌ی 35.
33 - بحارالأنوار، ج 67، ص 271.
34 - بحارالأنوار، ج 58، ص 235.
35 - در مورد مقام ابن فارض به مقدمه‌ی عالمانه‌ی مرحوم استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی بر کتاب «مشارق‌الدراری» شرح تائیه‌ی ابن‌فارض رجوع فرمایید.
36 - دیوان ابن فارض، ص 219 . کتاب «روح مجرد»، از آیت‌الله حسینی تهرانی، ص 328.
37 - امالی صدوق، ص 73.
38 - برای بررسی بیشتر در مورد جایگاه صوات بر محمد و آل محمد(ع) و نقش آن در تعالی روح انسان به کتاب «صلوات بر پیامبر(ص)؛ عامل قدسی‌شدن روح» از همین مؤلف رجوع فرمایید.
39 - سوره‌ی مائده، آیه‌ی‌ 35.
40 - همان‌طور که هرکس خواست از تری و رطوبت بهره‌مند شود باید از عین‌تری که آب است آن تری را بگیرد.
41 - سوره‌ی فرقان، آیه‌ی 57.
42 - سوره‌ی شوری، آیه‌ی 23.
43 - سوره‌ی یونس، آیه‌ی 72.
44 - سوره‌ی سبأ، آیه‌ی 47.
45 - سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
46 - سوره‌ی شوری، آیه‌ی 23.
47 - در زیارت جامعه وقتی به امامان سلام می‌دهیم می‌گوییم: «السّلامُ علیکم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوَة» سلام بر شما که خانواده‌ی نبوت هستید. التفات بفرمایید؛ نمی‌گوییم شما فرزندان پیامبر هستید، بلکه متوجه‌ایم که آن‌ها در منزل نبوت یعنی جایگاه ارتباط با عالم غیب قرار دارند.
48 - سید حسین بروجردی، صراط مستقیم، ج 3، ص 374.
49 - الکافی، ج 3، ص 128.
50 - بحار الأنوار ، ج‏66 ، ص 235.
51 - احتجاج- ترجمه غفارى مازندرانى، ج ‏1، ص 154.
52 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 165.
53 - بحار الأنوار، ج‏23، ص 81.
54 - در مورد وَهمیات و بی‌ثمری آن به نوشتار «نگاه و حجاب» از همین نویسنده رجوع فرمائید.
55 - الكافی، ج ‏3، ص 231.
56 - در مورد خیال به عنوان بُعدی از ابعاد وجودی انسان و تفاوت آن با قوه‌ی خیال، می‌توانید به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» از همین مؤلف رجوع فرمائید.
57 - شرح فصوص(قیصرى)، مقدمه‌ی ‏قیصرى، ص 98.
58 - بر همین اساس در سفر معراجی که رسول خدا(ص) داشتند در منظر خود دوازده نور عرشی ملاحظه فرمودند که صورت مثالی ذوات مقدسه‌ی ائمه‌ی اطهار(ع) بود.(بحارالأنوار، ج 26، ص 237)
59 - در مورد انتقال از ظاهر به باطن می‌توانید حرکات و سکنات افراد را در نظر بگیرید که چگونه می‌توان فهمید آن فرد، انسانی عاقل یا حکیم است و یا فردی است که در درونش بی‌تفاوتی جریان دارد و یا عشق و شوق حکومت می‌کند. به گفته‌ی مولوی:
لطف شاهنشاه جان بی‌وطن

چون اثر کردست اندر گُل تن؟

لطف عقل خوش نهاد خوش‌نسب

چون همه تن را در آرد در ادب

عشق شِنگ بی‌قرار بی‌سکون

چون در آرد کل تن را در جنون؟


60- مفاتیح‌الجنان، زیارت امام رضا(ع).
61 - به همین جهت در متن قرآن موضوع اطاعت از رسول خدا(ص) و اولی‌الامر را پیش می‌کشد. (به تفسیر سوره‌ی نساء، آیه‌ی 59 در المیزان رجوع فرمایید).
62 - بحارالانوار، ج 26، ص 337، برای بررسی بیشتر در مورد حقیقت نوری اهل البیت(ع) می‌توانید به حدیث طولانی و ارزشمندی که در جلد 26 بحارالانوار ص 7 هست رجوع فرمائید و یا سلسله مباحث حقیقت نوری اهل البیت(ع) از همین نویسنده را دنبال کنید.
63 - بحار الأنوار، ج‏58، ص 129.
64 - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص 210.
65 - متقی هندی، کنزالعمال، ج 7، ص 103.
66 - بنده بعضی از این افرادی که به دنبال این خانقاه‌بازی و شیخ‌بازی‌ها رفته‌اند می‌شناسم، بعضاً آمده‌اند با بنده صحبت کرده‌اند معلوم می‌شود بعد از بیست‌سال ارتباط با فلان فرقه و خانقاه از جهت توحیدی، هیچ‌چیز به‌دست نیاورده‌اند.
67 - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص 415.
68 - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص 182.
69 - بحارالأنوار، ج 43، ص 4.
70 - سوره‌ی شوری، آیه‌ی 23.
71 - بحار الأنوار، ج ‏75، ص 281.
72 - بحارالأنوار، ج ‏75، ص 281.
73 - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص 415.
74 - بحار الأنوار، ج‏24، ص 151.
75 - توحید صدوق، باب ما جاء فی‌الرُّؤْیَه، حدیث 21 ص 118.
76 - سوره اعراف، آیه 180.
77 - الكافی، ج‏1، ص 144.
78 - به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» از همین مؤلف رجوع شود.
79 - به کتاب «جایگاه و مقام واسطه فیض» و کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» از همین مؤلف رجوع شود.
80 - امام خمینی(رض) در تاریخ 3/ 12/ 67 . صحیفه امام، ج‏21، ص 281.
81 - امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «... إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏»؛ امرما مشکل همراه با دشواری‌هاست، آن را تحمل نمی‌کند مگر فرشته‌ای مقرب یا پیامبری مرسل یا بنده‌ای که خداوند قلب او را از طریق ایمان آزموده باشد.
82 - بحار الأنوار ، ج‏2، ص 92.
83 - سوره‌ی نساء، آیه‌ی 82.
84 - بحار الأنوار، ج‏75، ص 281.
85 - بحارالانوار، ج 74، ص 394.
86 - سوره‌ی شعراء، آیات 192 و 193 و 194.
87 - تفسیر زمخشری، ج4،ص220.
88 - سوره‌ی حجرات، آیه‌ی 14.
89 - بحار الأنوار ، ج‏66، ص 241.
90 - شیخ مفید، ارشاد، ج2، ص 91.
91 - الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص 91.
92 - شیخ مفید، الارشاد، ج 3، ص 92.
93 - حضرت باقر(ع) می‌فرمایند: «لَا یُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلَّانَا حَتَّى یُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا یُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى یُسَلِّمَ لَنَا وَ یَكُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ الْأَكْبَر» بنده‏اى ما را دوست ندارد و به ما ارادت نمی‌ورزد تا این‌كه خدا قلبش را پاكیزه كرده باشد و خدا قلب بنده‏اى را پاكیزه نكند تا این‌که آن قلب را در اختیار ما قرار دهد و تسلیم حکم ما شود و چون تسلیم حکم ما شد، خدا از حساب سخت‏ نگاهش دارد و از هراس بزرگ روز قیامت ایمنش سازد.
94 - بحار الأنوار، ج‏24، ص 151. تفسیر فرات: 158 فیه:[ على هداه‏] و الایة فى محمد. 17.
95 - بحارالأنوار ، ج ‏23، ص 233- زمخشری، تفسیر کشاف، ج 4، ص 220.
96 - در راستای عدم جمع بین دوستی آل محمّد(ع) و دوستی دشمنان آن‌ها در روایت داریم: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ» قَالَ، قَالَ: عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع) لَیْسَ عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ مِمَّنِ امْتُحِنَ قَلْبُهُ لِلْإِیمَانِ إِلَّا وَ هُوَ یَجِدُ مَوَدَّتَنَا عَلَى قَلْبِهِ فَهُوَ یَوَدُّنَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ مِمَّنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِ إِلَّا وَ هُوَ یَجِدُ بُغْضَنَا عَلَى قَلْبِهِ فَهُوَ یُبْغِضُنَا فَأَصْبَحْنَا نَفْرَحُ بِحُبِّ الْمُحِبِّ وَ نَعْرِفُ بُغْضَ الْمُبْغِضِ وَ أَصْبَحَ مُحِبُّنَا یَنْتَظِرُ رَحْمَةَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَكَأَنَّ أَبْوَابَ الرَّحْمَةِ قَدْ فُتِحَتْ‏ لَهُ وَ أَصْبَحَ مُبْغِضُنَا عَلَى شَفَا جُرُفٍ مِنَ النَّارِ فَكَأَنَّ ذَلِكَ الشَّفَا قَدِ انْهَارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّمَ فَهَنِیئاً لِأَهْلِ الرَّحْمَةِ رَحْمَتُهُمْ وَ تَعْساً لِأَهْلِ النَّارِ مَثْوَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِینَ وَ إِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ یُقَصِّرُ فِی حُبِّنَا لِخَیْرٍ جَعَلَهُ اللَّهُ عِنْدَهُ إِذْ لَا یَسْتَوِی مَنْ یُحِبُّنَا وَ مَنْ یُبْغِضُنَا وَ لَا یَجْتَمِعَانِ فِی قَلْبِ رَجُلٍ أَبَداً إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَجْعَلْ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ یُحِبُّ بِهَذَا وَ یُبْغِضُ بِهَذَا أَمَّا مُحِبُّنَا فَیُخْلِصُ الْحُبَّ لَنَا كَمَا یَخْلُصُ الذَّهَبُ بِالنَّارِ لَا كَدَرَ فِیهِ وَ مُبْغِضُنَا عَلَى تِلْكَ الْمَنْزِلَةِ نَحْنُ النُّجَبَاءُ وَ أَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَنَا وَصِیُّ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ مِنْ حِزْبِ الشَّیْطَانِ وَ الشَّیْطَانُ مِنْهُمْ فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ حُبَّنَا فَلْیَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَإِنْ شَارَكَ فِی حُبِّنَا عَدُوَّنَا فَلَیْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ وَ اللَّهُ عَدُوُّهُ وَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیكَائِیلُ وَ اللَّهُ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِین‏» از حضرت صادق(ع) در باره‌ی آیه‌ی: «و ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ» خدا دو قلب در نهاد یك فرد قرار نداده. از علی‌بن‌ابى‌طالب(ع) نقل كرد كه فرمود: هر بنده‏اى را كه خدا قلبش را آزمایش كند براى ایمان، محبت ما را در قلب خود مى‏یابد، ما را دوست می‌دارد و هر بنده‏اى را كه مورد خشم خدا باشد دشمنى با ما را در قلب خود مى‏یابد و با ما دشمنى می‌ورزد، ما به دوستى دوستان شادیم و دشمنى دشمنان را متوجه هستیم، دوست ما به رحمت خدا مى‏نگرد، درهاى رحمت خدا بروى او باز است و دشمن ما در پرتگاهى از آتش قرار گرفته كه در حال سقوط در آتش جهنم است. گوارا باد اهل رحمت را رحمت پروردگار، مرگ بر جهنمیان، جایگاه آنان جهنم است. خداوند می‌فرماید: «فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِینَ». و هرگز كسى كوتاهى در راه محبت ما ندارد به‌واسطه‌ی خیر و خوبى كه خدا در او قرار داده باشد زیرا دوست و دشمن ما با یك دیگر مساوى نیستند و محبت و دشمنى ما در قلب یك‌نفر جاى نمی‌گیرد زیرا براى یك‌فرد خدا دو قلب قرار نداده كه با یكى دوست بدارد و با دیگرى دشمن. دوست ما محبتش خالص است همان طور كه طلا را آتش پاك و خالص می‌كند و دشمن ما نیز همان طور است، مائیم نجبا و فرزندان ما فرزندان پیامبرند و من وصى اوصیایم و گروه ستم‌پیشه از طرفداران شیطانند و شیطان از آن‌ها است هركه می‌خواهد بداند ما را دوست دارد یا نه‏ به قلب خود نگاه كند اگر در محبت ما دشمن ما را شریك قرار می‌دهد از ما نیست و ما نیز با او ارتباطى نداریم. خداوند، جبرئیل و میكائیل با او دشمنند خدا دشمن كافران است‏.
97 - بحارالأنوار ، ج ‏23، ص 233.
98 - مسكن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد، شهید ثانى‏، ص 17.
99 - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج ‏2، ص 234.
100 - بحار الأنوار، ج ‏66، ص 247.
101 - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 31.
102 - موضوع واسطه‌‌بودنِ انسان کامل برای رسیدن هرکس به انسانیت، موضوعی است که آن را می‌توانید در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» و کتاب «جایگاه و معنی واسطه‌ی فیض» از همین مؤلف دنبال بفرمائید.
103 - سوره‌ی انعام، آیه‌ی 9.
104 - بحارالأنوار، ج‏68 ، ص 23.
105 - سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 180.
106 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 31.
107 - اصول کافی، ج 2، ص 233.
108 - بحارالانوار، ج 43، ص 4.
109 - غزالی، احیاءالعلوم، ج 13، ص 23.
110 - بحار الأنوار، ج ‏64 ، ص 165.
111 - علل الشرائع، ج‏ 1، ص 57.
112 - سوره‌ی شوری، آیه‌ی 23.
113 - نهج‏البلاغه، خطبه‌ی 2 - بحارالانوار، ج 23، ص 117.
114 - مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
115 - زیارتنامه‌ی حضرت معصومه(س).
116 - زیارت جامعه‌ی کبیره.
117 - بحارالأنوار، ج ‏65، ص 379.
118 - حضرت سجاد(ع)، دعای مکارم الاخلاق.
119 - الکافی، ج 3، ص 128.
120 - الكافی، ج ‏1، ص 194.
121 - شیخ صدوق: فضائل الشیعة، ص 7.
122 - الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص 144. ینابیع المودة/ 22 الغدیر 10/ 279.
123 - شیخ صدوق‏، فضائل الشیعة، ص 5.
124 - سوره‌ی طه، آیه‌ی 14.
125 - الخصال، ج 1، ص 79.
126 - فلاح السائل، ص 127. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 208.
127 - سید حسین بروجردی، تفسیر صراط مستقیم، ج 3، ص 374.
128 - الكافی، ج ‏1، ص 144.
129 - بحار الأنوار، ج ‏43، ص 281.
130 - بحار الأنوار، ج‏24، ص 151.
131 - ‏«ترجمه‌ی خصائص الحسینیه»، ص 47.
132 - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحبّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّی أُحبّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَیْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَیْنَا الْمُحبّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَیْتُ رُوحَكَ فِیمَنْ عُرِضَ فَأَیْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ یُرَاجِعْه(الكافی، ج‏1، ص 438)
133 - سوره‌ی انعام، آیه‌ی 140.
134 - سوره‌ی انعام، آیه‌ی 117.
135 - زیارت جامعه‌ی کبیره.
136 - حضرت صادق(ع) می‌فرمایند: «فَطَرَاللّهُ الْخَلْقَ عَلَی التُّوحید» خداوند خلق را بر اساس توحید و نظر به حقیقت یگانه‌ی خودش خلق کرده است.(شیخ صدوق، اعتقادات امامیه، ج 2، ص 62).
137 - دیلمی، ارشاد القلوب، ج 2، ص 415.
138 - کلیات شمس تبریزی، غزل شماره 2224.
139 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 189.
140 - سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 46.
141 - الإحتجاج على أهل اللجاج، ج ‏1، ص 227.
142 - سوره‌ی بقره ،آیه‌ی 189.
143 - سوره‌ی اعراف، آیه‌ی 46.
144 - از راه راست منحرف شدند- سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 74.
145 - بحارالانوار، ج 24، ص 101.
146 - در باره‌ی جایگاه صلوات بر محمّد و آل محمّد و نقش آن در تعالی انسان به کتاب «صلوات بر پیامبر(ص) عامل قدسی شدن روح» از همین مؤلف رجوع فرمائید.
147 - بحارالأنوار، ج ‏71، ص 369.
148 - قَالَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) یَقُولُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) «أَ لَا أَسُرُّكَ أَ لَا أَمْنَحُكَ أَ لَا أُبَشِّرُكَ فَقَالَ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ بَشِّرْنِی قَالَ فَإِنِّی خُلِقْتُ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ طِینَةٍ وَاحِدَةٍ فَفَضَلَتْ مِنْهَا فَضْلَةٌ فَخَلَقَ اللَّهُ مِنْهَا شِیعَتَنَا...»(الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص 44) جابر بن عبداللَّه انصارى گفت از رسول خدا(ص) شنیدم به على(ع) می‌فرمود می‌خواهى خوشحالت كنم، می‌خواهى عطیه به تو بدهم، می‌خواهى مژده به تو بدهم؟ عرض كرد آرى مرا مژده بده. فرمود من و تو از یك طینت آفریده شدیم و شیعیان ما را خدا از مازاد طینت ما خلق كرد.
149 - رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) می‌فرماید: «...أَنْتَ صَاحبّ شَجَرَةِ طُوبَى فِی الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِی دَارِكَ وَ أَغْصَانُهَا فِی دُورِ شِیعَتِكَ وَ مُحبّیك» (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏1، ص 44‏) توئى صاحب درخت طوبى در بهشت كه ریشه‌ی آن در خانه تو است و شاخ‌هاى آن در خانه‏هاى شیعیان و دوستان تو است.
150 - شرح مقدمه‌ی قیصرى، آشتیانی، ص 1225.
151 - سوره‌ی توبه، آیه‌ی 128.
152 - فتوحات مکّی، ج 2، ص 559.
153 - عصبانیت.
154 - « نَحْنُ حُجَجُ‌اللهِ عَلی خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَیْنا» ، تفسیر اطیب‌البیان»، ج13، ص223.
155 - بحارالأنوار، ج ‏27، ص 82 .
156 - طرائف الحكم، ترجمه ‏ج ‏2، ص 448.
157 - محمد باقر ساعدى‏ ، فضائل پنج تن(ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ‏2، ص 300.
158 - کلیات شمس، غزل 1689.
159 - بحارالأنوار، ج ‏66، ص 238.
160 - الغدیر، ج 1، ص 674 - اخرج عن فرائدالسمطین، ج 1، ص 79.
161 - فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 27، ص 166.
162 - بحار الأنوار، ج‏23، ص 308.
163 - بحارالانوار، ج 24، ص 193.
164 - الكافی، ج ‏1، ص 39.
165 - مولانا محمد بلخی، کلیات شمس تبریزی، ص 1249.
166 - سوره‌ی مائده، آیه‌ی 54.
167 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 165.
168 - سوره شوری، آیه 23.
169 - تفسیر زمخشری، ج 4، ص 220.
170 - فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 27، ص 166.
171 - سوره‌ی یوسف، آیه‌ی 106.
172 - تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 284.
173 - سوره‌ی قصص، آیه‌ی 88.
174 - كنز جامع الفوائد: 219. بحار الأنوار ، ج‏24، ص 193.
175 - بحار الأنوار، ج‏24، ص 14.
176 - بحارالانوار، ج 23، ص 308.
177 - زیارت جامعه‌ی کبیره.
178 - الكافی، ج‏1، ص 417.
179 - معانی الأخبار، ص 35.
180 - شیخ صدوق‏، معانی الأخبار، ص: 32
181 - بحارالأنوار، ج ‏23، ص: 230- عقبات‌الانوار فی امامة الأئمة الأطهار، ج 17، ص 252
182 - نهج البلاغه، ص477.
183 - امالی شیخ صدوق، ص 235.
184 - بحارالانوار، ج 55، ص 8 .
185 - علامه حلّى‏، كشف الیقین فی فضائل أمیرالمؤمنین(ع)، ص: 298. ابن المغازی،المناقب، ص 107.
186 - سوره‌ی حجرات، آیه‌ی 14.
187 - الكافی، ج ‏2، ص 83.
188 - اصول كافى، ج 4، ص 53، « كتاب الایمان و الكفر»،« باب من اذى المسلمین و احتقرهم»، حدیث 7.
189 - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 31.
190 - زمخشری، تفسیر کشاف، ج 4، ص 220.
191 - سوره‌ی إسراء، آیه‌ی 23.
192 - بحارالانوار، ج 70، ص 192.
193 - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 31.
194 - زمخشری، تفسیر کشاف، ج 4، ص 220.
195 - الفین، ترجمه‌ی وجدانى، ص 963
196 - سوره‌ی مائده، آیه‌ی 54
197 - سوره‌ی صاد، آیات 79 تا 83 .
198 - حضرت صادق(ع) می‌فرمایند: هرکس در آستانه‌ی مرگ قرار می‌گیرد ابلیس یکی از شیطان‌‌هایش را می‌فرستد تا او را به کفر و شک نسبت به دین گرفتار کند «حتّی تَخْرُجُ نَفْسُه» تا این‌که نفس او از بدنش خارج شود (الکافی، ج 3، ص 123) و این آخرین فرصت برای شیطان است تا اغوای خود را بر بندگان إعمال نماید، از آن به بعد برزخ شروع می‌شود و انسان می‌ماند و اعمالی که انجام داده است.
199 - «مخلِص»؛ اسم فاعل باب افعال، به معنی تصفیه‌كننده‌ی چیزی از ناخالصی است، و «مخلَص» اسم مفعول از همان باب به معنی تصفیه و خالص‌شده است.
200 - سوره یوسف، آیه 24.
201 - در سوره صافات، آیات 159 و 160.
202 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 30
203 - دفتر دوم مثنوی، بیت شماره 361 و 362.
204- نهج البلاغه، خطبه‌ی 193.
205 - تحف العقول عن آل الرسول(ص) ص 439.
206 - «...إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا» (سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33)
207 - سید حسین بروجردی، تفسیر صراط مستقیم، ج 3، ص 474.
208 - سوره‌ی انسان، آیه‌ی 30.
209 - بحارالأنوار، ج ‏26، ص 256.
210 - سوره صافات، آیات 159 و 160.
211 - إحیاء علوم الدین، ج 14، ص 61 .
212 - قرآن از زبان ملائکه می‌فرماید: «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ»؛(سوره‌ی صافات، آیه‌ی 164) نیست برای ما مگر مقامی معلوم. یعنی ملائکه هر کدام یک بُعدی از کمالات و اسماء الهی را دارند و لذا انتخاب برای آن‌ها معنی ندارد، چون در مقابل چند بُعد قرار ندارند تا بخواهند بُعدی را بر بُعدی ترجیح دهند.
213 - در بررسی موضوع هدایت ائمه(ع) و «یهْدی إلی الْحق» رجوع شود به بحث «امام(ع) و ایصال الی‌المطلوب» از کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» از همین مؤلف.
214 - تحف‌العقول، ص 443.
215 - سوره‌ی نساء، آیه‌ی 59.
216 - بحارالانوار، ج 26، ص 14.
217 - بحارالأنوار، ج 26، ص 12
218 - الفین، ترجمه‌ی وجدانى، ص 963.
219 - الفین، ترجمه‌ی وجدانى، ص 963.
220 - الفین، ترجمه‌ی وجدانى، ص 964.
221 - شرح زیارت جامعه‌ی کبیره فضای دیگری را می‌طلبد که فعلاً بحث متوجه آن فضا نیست.
222 - بحارالأنوار، ج 2، ص 92.
223 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 31.
224 - بحار الأنوار، ج‏1، ص 97
225 - بحارالأنوار، ج‏2، ص 172.
226 - بحارالأنوار، ج‏47، ص 68.
227 - بحارالأنوار، ج‏23، ص 81
228 - الكافی، ج‏1، ص 145
229 - بحارالأنوار، ج‏27، ص 82
230 - كنز جامع الفوائد: 219. بحار الأنوار ، ج‏24، ص 193
231 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 30.
232 - معانی الأخبار، ص 35
233 - سوره‌ی بقره، آیه‌ی 30.
234 - صاحب تفسیر کشّاف یعنی زمخشری از قول پیامبر(ص) نقل می‌کند: «أَنَّهُ قَالَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِیمَانِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْكَرٌ وَ نَكِیرٌ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ یُزَفُّ إِلَى الْجَنَّةِ كَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) فُتِحَ لَهُ فِی قَبْرِهِ بَابَانِ إِلَى الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ مَزَارَ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ عَلَى السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَكْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ یَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّة»؛ هركس بر محبت آل محمّد از دنیا برود شهید مرده. متوجه باشید هركس بر محبت آل محمّد بمیرد آمرزیده است. توجه كنید هركس بر محبت آل محمّد بمیرد با توبه از دنیا رفته، هركس بر محبت آل محمّد بمیرد با ایمان كامل از دنیا رفته و هر كس بر محبت آل محمّد بمیرد ملك الموت به او بشارت بهشت می‌دهد و پس از او نكیر و منكر، هركس بر محبت آل محمّد بمیرد چنان با جلال او را به بهشت می‌برند مانند عروسى‏كه به خانه‌ی شوهر می‌رود، هركس بر محبت آل محمّد بمیرد دربى از قبرش به بهشت گشوده مى‏شود. توجه كنید هركس بر محبت آل محمّد بمیرد خداوند قبر او را جایگاه زیارت ملائكه رحمت قرار می‌دهد، هركس بر محبت آل محمّد بمیرد بر راه و روش پیامبر و جماعت مؤمنین مرده، هركس با كینه‌ی آل محمّد بمیرد روز قیامت كه مى‏آید بر پیشانى او نوشته است: مأیوس از رحمت خداست. هركس بر بغض آل محمّد بمیرد كافر از دنیا رفته، و هر كس بر بغض آل محمّد بمیرد بوى بهشت را استشمام نخواهد كرد.
235 - بحارالأنوار، ج‏24، ص 317
236 - احمد ابوکف، «آل بیت‌النّبی(ص) و آله فی مصر»، ص233، انتشارات دارالمعارف، قاهره
237 - إرشادالقلوب إلى الصواب، ج‏2، ص 415.
238 - معانی‌الاخبار، ص 35.
239 - الکافی، ج 1، ص 417.
240 - بحارالأنوار، ج‏25، ص 24.
241 - من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص 613.
242 - عنایت داشته باشید که مخلَص بودن مقام است و مقوله‌ای است وجودی و تشکیکی؛ و شدید و اَشد در آن جاری است و لذا اگر صفات مطرح در امثال زیارات برای اهل البیت(ع) به نحو اَشد مطرح است برای سایر انبیاء به نحو شدید مطرح است و در آنجا نیز موضوع تشکیکی بودن جاری است.
243 - سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 61.
244 - به بحارالأنوار، ج 10، ص 350، باب 19، مناظرات حضرت رضا(ع) با ادیان مختلف رجوع شود.
245 - سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
246 - بحث آیه‌ی مباهله و آیه‌ی تطهیر را به‌طور مفصل در المیزان یا در نوشتار نبوت و امامت دنبال بفرمایید.