فرض بگیرید شما یك فرد از اهل سنت باشید و فقط هم بخواهید روح خود را با قرآن مأنوس كنید و از آن نور بگیرید، آیا جز این است كه قرآن از زبان پیامبر خدا(ص) به شما میفرماید: باید یك عدهای را دوست داشته باشی تا جواب رسالت پیامبر(ع) را درست بدهی؟ آیا در خودِ قرآن پای محبّت و مودّت به میان نمیآید، آن هم مودّت به انسانهای خاص. پس راه رسیدن به محبّت انسانهای کامل روشن است، هرکس خود را محروم کرد به جهت غفلت از خواستههای حقیقی دلش بود که محروم شد. اهل دنیا بدان جهت از محبّت اهل البیت(ع) محروم شدند که محبّت دلشان را خرج خانه و فرش و فرزند و همسر كردند، چه فرق میكند بین كسی كه فرش و خانه، محبّت قلبش را اشغال كرده با آن كسی كه دل خود را به هرکس، غیر از امام معصوم سپرده است؟ هیچكدام جواب محبّت نهایی قلب را، كه نیاز حقیقی انسان است ندادهاند. «كییركگور» آن دانشمند مسیحی كه میخواهد به عقل و قلب خود جفا نكند در انتقاد از مسیحیت موجود میگوید: «مسیحیت به ما میگوید اول احمق شوید و سپس مؤمن باشید». یعنی میخواهد بگوید ما برای جوابگوییِ صحیح به عقل و قلب خود به چیزِ دیگری غیر از مسیحیتِ موجود نیاز داریم، همان طوركه «یاسپرس» فیلسوف معاصر اروپایی می گوید: «با هیچ عقلی نمیشود این «اَبْ» و «اِبْن» و «رُوحُ القُدُس» را جفت و جوركرد.»
انسان برای ارتباط باخدا از طریق قلب، نیاز به امام معصوم دارد لذاست كه حضرت رضا(ع) در آن حدیث سلسلةالذهب كه میفرمایند، تمام توجه دل انسان فقط باید به خدا باشد و در توجه به خداست كه انسان از هر مشكل و بلایی نجات مییابد، عامل تحقق چنین موضوعی را ولایت امام معصوم قرار میدهند. میفرمایند: پدرانم از جدم رسول خدا(ص) نقل فرمودند و آن حضرت از جبرئیل شنید که او از خدا پیام آورد که: «کَلِمةُ لا الهَ اِلّا الله حِصْنی، فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِن عَذابی»؛ كلمهی «لا إله إلاّ الله» قلعهی محكم من است، هركس وارد قلعهی محكم من شد از عذاب من در امان میماند. ولی میبینید امام(ع) بعد از این فرمایش؛ چون راحله به راه افتاد ندا سر دادند «بِشُروطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها»؛(183) یعنی ورود به «كلمهی لا اله الاّ الله» شرطی دارد و مائیم آن شرط. به این معنی که توجه قلبی و انس با حق و حق را إله خود قراردادن، از طریق امام معصوم ممكن است به آن نحو كه وَلایت و وِلایت آنها را بپذیریم.
عمده آن است که بتوانیم روح خود را آماده کنیم تا با نظر به سیره و گفتار ائمهی معصومین(ع) به باطن نوری آن عزیزان منتقل شویم، همانطور که انسان با نظر به کعبه به باطن کعبه که بیت المعمور است،(184) منتقل میشود و لذا رسول خدا(ص) فرمودند: «مَثَلُ عَلِیٍّ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ النَّظَرُ إِلَیْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُّ إِلَیْهَا فَرِیضَة»؛(185) مَثَل على(ص) در بین شما مانند كعبهی مستور است كه نگاهكردن به آن عبادت و حرکت به سوی آن واجب است
امیدوارم این نكته را عزیزان به خوبی متوجه شده باشند كه اگر میخواهند دین الهی برای جانشان طعم داشته باشد، باید جهت محبّتیِ جان را رشد بدهند و این هم از طریق محبّت به امام معصوم عملی و پایدارخواهد شد، و خود خدا هم چنین توصیهای در مورد اجر رسالت و نبوت میفرماید و این نوع دینداری نهتنها انسان را خسته نمیكند، بلكه میل به ادامهدادن آن دائم در جان شما قوت میگیرد. إنشاءالله.