حال كه اصل شریعت را پذیرفتی و آرامآرام تاب و تحمل تجلی انوار مقدس معنوی را پیدا كردی پس وارد وادی مودّت و محبّت شو تا شریعت الهی در تو شکوفا شود و اوج بگیرد و این است كه میگویند: «مودّت فیالقربی» را تمرین كن- تا نگویند دینداری، «محبّت» را که هنر بزرگ انسانیت است، نابود كرده است. راستی دینی كه به محبّت ختم نشود آیا به جای آنكه نجات دهنده باشد، آزار دهنده نخواهد بود؟ لذا حضرت باقر(ع) میفرمایند: «... هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ» مگر دین جز محبّت چیز دیگرى هست ؟ تا آنجا که میفرمایند: «الدِّینُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّین»؛(159) دین محبّت است و محبّت هم دین مىباشد. و نیز اهل سنت در روایات خود از قول علی(ع) نقل میکنند که فرمودند: «اصول الإسلام ثَلاثَةٌ، لا ینْفَعُ واحدٌ منها دون صاحبه الصلاة و الزّکوة و الموالاة»؛(160) اصول اسلام سهچیز است که هرکدام بدون دیگری نتیجهی خود را ندارد، نماز و زکات و محبّت.
ائمهی معصومین(ع) كسانی هستند كه در نمایاندن اسماء الهی مظهریت تامّ دارند و لذا باید به آنها دل سپرد تا سرمایهی محبّت حقیقی از یاد نرود، هر چند دشمنان محبّت تلاش میكنند این راز، پوشیده بماند، اما معلوم است كه به كلی نابود نمیشود.
فاجعهی كربلا را دشمنان محبّت به وجود آوردند تا برای همیشه از شر محبّت راحت شوند، اما دیدید كه محبّت نابود نشد و این یك قاعده است كه انتهای دینداری باید به محبّت ختم بشود، همچنانكه انتهای عالم به ظهور مظهر تامّ تمام محبّت حضرت صاحبالزّمان(عج) ختم میشود، تا عالم به بلوغ خود برسد، اهلالبیت(ع) باز میآیند تا نور حقیقت و عشق را در سراسر عالم منعكس نمایند.
امروز دوست در این خانه غایب است اما این بدین معنی نیست كه غیبت او منتهی به غلبهی مطلق كفر و کینه شود. از غیبت دوست نباید غافل بود و عهد خود را با او نباید فراموش كرد كه شمع در شب میدرخشد تا روز فرا رسد و مردم در سیاهی شب، روز را فراموش نكنند.
اگر محبّت به مظاهر تامّ الهی گُم شود، هیچ عهدی با خدا روی زمین نمیماند، حرف و ادعا میماند ولی عهد نمیماند. از طریق محبّت به مظاهر عالیهی انوار الهی است که تمام ابعاد انسان شکوفا میشود و در حالی از دنیا میرود که در اوج کمالات انسانی است.
ما عهد كردهایم كه به گِرد خویش نچرخیم، چون دوستی هست كه باید به گِرد او چرخید و او است که زمین را به آسمان پیوند میزند، زیرا كه اگر به گرد خویش بگردیم و عاشق خود شویم، هرچه بیشتر زمینی شدهایم.
توصیهی خدا كه فرمود: «قُل لا اَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْموَدَّةَ فِی الْقُرْبی» برای این است كه به گِرد دوست بگردیم.
عمده آن است كه پاكانی را پیدا كنیم كه دل را به طور مطلق در میدان ارتباط با خدا آوردهاند و خداوند با دل آنها حرف میزند و به ما توصیه کرده تا محبّتِ دلِ خود را خرج آنها كنیم تا به خداوند محبّت ورزیده باشیم و از آن طریق با ما گفتگو کند.
عرض شد كه خود خداوند میفرماید: من عدهای را پاك و خالص در عالم قرار دادهام تا تو ای انسان! مودّت و محبّت آنها را در جانت ایجاد كنی و از این طریق جواب دین الهی و رسول خدا(ص) را درست داده باشی و در نتیجه سیر تو یك سیر با ثمر باشد و به لقاء الهی ختم شود.