تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

سلطان دل‌ها و قبول‌شدن نماز

بعد از آن‌که در مکتب مودّتِ انسان‌های معصوم وارد شدیم، و از آن منظر با خداوند مرتبط گشتیم و خواستیم از طریق نماز که عامل یاد خداست آن ارتباط را فعلیت ببخشیم، نماز غوغا می‌کند. بزرگان دین از ما تعجب می‌کنند چرا تلاش نمی‌کنیم از نمازمان آن بهره‌ای را که می‌توان به‌دست آورد، به دست آوریم، عده‌ای به دنبال ذکر یا اذکاری هستند تا از آن طریق به سیر و سلوک خود ادامه دهند، آیا به دستور رب العالمین عنایت ندارند که می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری‏»؛(124) نماز را اقامه کن برای این که در ذکر من وارد شوی. و نماز بیش از سایر اذکار می‌تواند حالت «ذکر» را داشته باشد و عامل اتصال قلب انسان به خدا گردد زیرا نماز ذکر جامع است و اصل همه‌ی اسماء الهی در آن مدّ نظر قرار می‌گیرد، به همین جهت رسول خدا(ع) می‌فرمایند: «وَ قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلاة»؛(125) روشنی چشم من در نماز است. نماز آینه‌ی نمایش حقیقت هر انسان است. لذا پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: « أَوَّلُ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیْهِ رُدَّ عَلَیْهِ سَائِرُ عَمَلِه‏»(126) اولین چیزی که از بنده در روز قیامت محاسبه می‌شود نماز است، اگر از او قبول شد، سایر اعمال او قبول می‌شود و اگر قبول نشد سایر اعمال او نیز مورد قبول قرار نمی‌گیرد و ردّ می‌شود. چون حقیقت انسان عبودیت اوست که عبارت است از یاد خدا. حال اگر بخواهد یاد پروردگار در میان باشد باید دل در صحنه باشد، به اندازه‌ای که دل در صحنه باشد، یاد پروردگار در صحنه است و برای آن که دل در صحنه باشد باید توجه به معصومین(ع) که سلطان دل‌ها هستند در میان باشد. آن‌هایی که قلب محض هستند و هیچ میلی از هیچ بُعدی از ابعاد آن‌ها در عمل آن‌ها دخالت ندارند و خودشان فرمودند: «اِنَّ قُلُوبَنا اَوْعِیةُ مَشِیةِ اللّهِ فَاِذا شاءَ شِئْنا»؛(127) قلب‌های ما ظرف اراده و خواست خداست، چون او بخواهد ما نیز همان را می‌خواهیم. مولوی در رابطه با آن که باید دل را در محضر خدا آورد و آن دل باید دلی باشد که قلب عالم است که همان قلب وجود مقدس صاحبّ الامر(عج) است می‌گوید:
صد جوال زر بیاری ای غنی

حق بگوید، دل بیار، ای منحنی

گر ز تو راضی است دل، من راضی‌ام

ور به تو مُعْرِض بود، اِعراضی‌ام

ننگرم در تو، در آن دل بنگرم

تحفه آن را آر، ای جان در برم

با تو او چون است؟ هستم من چنان

زیر پای مادران باشد جنان

مادر و بابا و اَصل خلق، اوست

ای‌خنک‌آن‌کس که دل‌داند زپوست

تو بگویی نَک دل آوردم به تو

گویدت این دل نیرزد یک تِسو

آن دلی آور که قلب عالم است

جانِ جانِ جانِ جانِ آدم است

از برای آن دلِ پر نور و بَر

هست آن سلطان دل‌ها منتظَر

در همین رابطه و با توجه به چنین معرفتی است که از خدا می‌خواهید به حقیقت وجود مقدس امام زمان(عج) که سلطان دل‌ها است «وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَه»؛ نماز ما را قبول بفرما، برای آن که مقامی که مقام زندگی با دل است همان مقام امام زمان(عج) است. او صاحبّ دل اصلی است و در تمام ابعاد با خدا مرتبط است و از منظر ارتباط با او دل انسان می‌تواند با خدا مرتبط باشد.
صاحب دل، آینه‌ی شش رو بود

حق در او از شش جهت نازل بود