کمال و جمال، بالذات در خدا است و بالعرض در ائمهی معصومین(ع) است و لذا با مودّت به معصومین(ع) عملاً به خدا نزدیک میشویم، چون انسانهای معصوم(ع) آینهی تمام نمای کمالات خداوند هستند، خودی ندارند که خود را نشان دهند. پس میتوان گفت در جان هر انسانی دوستی خدا بالاصاله و دوستی معصومین(ع) بالتبع است. اولاً: ذات انسان از آن جهت که تمام کمالش نزد خدا است، آنچنان است که عین دوستداشتن خداوند است و همهی کمالات او نزد خدا است ثانیاً: از آن جایی که دلدادن به خداوند بدون نظر به مظاهر اسماء الهی یعنی اهلالبیت عصمت و طهارت(ع)، دلدادن بدون مصداق، و انتزاعی است، پس محبّت به اهل البیت(ع) جواب دادن به ذات انسانی خودمان است که عین دوستداشتنِ خداوند است و از جهتی محبّت به آن ها نزدیکی به «منِ برتر» هرکس می باشد و لذا هرکس به دنبال مرتبهی عالی خود باشد حتماً به اهل البیت(ع) محبّت میورزد، همانطور که دوست دارد خودش راستگو و عالم و پرهیزکار باشد و دائماً خود را در حضور با حق احساس کند، مصداق کامل این کمالات را که امام معصوم است، دوست دارد و از این جهت امامان معصوم(ع) مقصد جان هر انسانی میباشند. در زیارت جامعه با توجه به همین نکته است که خطاب به آن ذوات مقدس عرض میکنی «مَنْ أَحبّكُمْ فَقَدْ أَحبّ اللَّهَ» هرکس شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته است. از طرفی روشن شد از طریق محبّت است که حجابها بین انسان و حقایق عالم برطرف میشود و جان انسان آماده میشود تا خداوند او را عالِم به حقایق دین الهی بگرداند و از مهالک دنیایی مصون بدارد، که در زیارت جامعه بدان متذکر میشوی و خطاب به آن ذوات مقدس عرض میکنی: «بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا» از طریق دوستی و محبّت به شما خداوند ما را به حقایق دینمان آگاه نمود و آنچه را موجب فساد دنیایمان میشد اصلاح کرد.
حضرت سیدالشهدا در دعای عرفه در محضر حضرت حق عرض میکنند: «إِلَهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثَارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ» خدایا! توجه من به آثار تو سبب میشود شهود و وصالم ضعیف شود. مبنای نالهها و اشکهای ائمه (ع) همه برای حفظ اتصال و جلوگیری از ضعیفشدن آن اتصال است، چون آنها همواره وصال تامّ و تمام را طلب میکنند. امام خمینی(رض) کتاب آدابالصلاة را طی نامهای که در اول کتاب آمده به احمد آقا(ره) تقدیم میکنند و میفرمایند: «پسرم شنیدهایم که پیامبر(ص) هر روز هفتاد بار استغفار میکردند. پسرم! استغفار پیامبر(ص) به جهت دیدن خدای واحد است در کثرت.» این نوع دیدنِ خدای واحد در کثرت برای پیامبر(ص) استغفار میخواهد، چون خدا را بیحجاب ندیدهاند، بلکه در آیاتش دیدهاند. مقام معصومین(ع) طوری است که این نحوه رؤیت و شهود را برای خود کم میدانند، همانطور که امام حسین(ع) رؤیت حق در آیاتش را یک نحوه دوری احساس میکنند و آن را برای خود یک نحوه عدم ارتباط میدانند. حال چه کسی هست که این چنین مقامی را نخواهد، کدامیک از ما طالب آن مقام که خدا را به تمامه رو در روی قلب خود بیاید، نیست؟ مقامی که امامان معصوم(ع) همواره خود را در آن مقام محقق کردهاند. این است معنی این که عرض میکنم همه بالذات طالب اماماند و امام نیاز حقیقی و طلب حقیقی هر کس است، آن بزرگواران «خودِ برتر» ما هستند. موقعی ما به آن خود خواهیم رسید که این خودِ مادون را نخواهیم، در آن صورت عملاً اماممان را خواستهایم و یک نوع یگانگی بین آن خودِ برتر و ائمهی معصومین(ع) در شما ظاهر میشود، پس این که خداوند فرمود آن مودّتی که از شما خواسته شد «فَهُوَ لَکُمْ» اصلاً برای خود شماست، معنی روشنی خواهد داشت و در همین راستا خداوند میفرماید مودّتِ خود را به این خانواده بدهید، چون آنها «خودِ برتر» ما هستند، از این طریق خود را در افقی برتر قرار می دهیم و از آن افق به زندگی مینگریم.