ممکن است ابتدا این سؤال برای شما پیش بیاید که چطور میشود ما با توجهِ محبّتآمیز به اهلالبیت(ع) به شخصیت مطلوبی که به دنبال آن هستیم برسیم و آدم شویم؟ عرض بنده این است مگر بنا است شما خودتان را آدم کنید؟ مگر من میتوانم خودم را آدم کنم و میلها و اندیشههایم را در حد تعادل حقیقی قرار دهم؟ این امکان ندارد، اگر تا صد سال دیگر هم بنده با تکیه بر خودم بخواهم کاری بکنم همین هستم که فعلاً هستم. قاعدهای در این دنیا هست که باید طبق آن قاعده عملکرد و آن، اینکه باید آرامآرام توجه جان خود را به سوی وجود قدسی و معنوی و نورانی اهلالبیت(ع) سیر داد و البته لازمهی آن سیردادن، مجموعهای مقدمات معرفتی و اخلاقی است که دین الهی توصیه فرموده است، بقیهی کار از طرف آنها انجام میشود و تجلیات نور ولایت آنها است که کار اساسی را میکند و ما به نتیجه میرسیم، خودشان این راه را نشان ما دادند. البته این بدین معنی نیست که کار، کار راحتی است و نیاز به تلاش و مجاهده ندارد ولی چون مطلب بزرگ است کارهایی که منجر به آن نتیجه میشود، در مقابل نتیجهای که حاصل میشود چیزی به حساب نمیآید. آری اگر آرامآرام آنچه را ما باید بکنیم شروع کنیم، بهتدریج نتایجی که باید به دست آید، ظاهر میشود.
باید افتان و خیزان و به طور پیوسته جلو برویم تا به مرور حجابها رفع شود و صورت نهایی محبّت و مودّت ظاهر گردد، ولی با این همه همین که وارد دستگاه مودّت شدید به ورود ارزشمندی اقدام کردهاید، چیزی نمیگذرد ملاحظه میکنید به مرور چیزهایی را به دست میآورید که در ابتدا تصور آن ها را هم نمیکردید. آنها که این راه را رفتند چیزهایی یافتند که گفتنی نبود.
همینقدر تصور فرمائید انسان با ارتباط با دریای بیکران قلب معصوم وارد چه عالَمی میشود، آداب ارتباط را هم که خودشان به ما یاد دادند و خودشان هم که مالامال از میل توجه به ما هستند، پس راه رسیدن به مقصد نهایی از این بهتر در کجا یافت میشود؟ آنها خانوادهی کرم هستند، به این معنی که طالب ولایت خود را محروم نمیکنند.
عمده آن است که از نکات مطرح شده غفلت نکنیم تا مودّت به این خانواده جای خود را در قلبها باز کند و با امیدی که قلب پیدا میکند آن طلب محقق شود. آنچه موجب محرومیت بزرگ است غفلت از همین نکته است که حقایق متعالی مطهرهای در این عالم هست که با نظر به سیره و گفتار آنها در این دنیا، میتوان نسبت به آنها مودّت پیدا کرد تا در بستر شریعت محمدی(ص) به اوج کمالی که یک انسان میتواند به آن دست یابد، برسیم. و خود قرآن هم در رابطه با نتیجهی آن مودّت فرمود: «مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ»؛ آنچه در رابطه با اجر رسالت که عبارت باشد از مودّت اهلالبیت(ع) به شما توصیه کردیم برای نتیجهگیری خودِ شما است و موجب میشود تا میهمان عالم قدس شوید. وقتی میفرماید: «فَهُوَ لَکُمْ»؛ میخواهد خبر دهد راه ورود به دینداری برتر را به شما نشان دادم تا در میانهی راه نمانید.
وقتی تمام آداب شریعت را انجام دادیم هنوز وارد آن سطح از دینداری نشدهایم که احساس کنیم به مقصد رسیدهایم. تا در مرحلهی رعایت آداب شریعت هستیم، میشود دروغ نگوییم، نماز بخوانیم و دزدی نکنیم ولی وارد عالَمی که در آن عالَم دل شور و عشق امیرالمؤمنین(ع) را دارد شود، نشدهایم و به همان اندازه به آن نتایج عالیهای که میتوانستیم با دینداری خود به آنجاها دست یابیم، نرسیدهایم، این است که میفرماید آن مودّت «فَهُوَ لَکُم» برای خود شماست تا وارد مرحلهی عالیهی دینداری شوید و مزهی دینداری را به واقع بچشید.