تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

راه ارتباط با حقیقت ولایت

اولین سؤال این است که بعد از علم به وجود قدسی انسان‌های کامل، چگونه به ولایت آن‌ها برسیم و بتوانیم از تجلّی انوار باطنی وجود آن‌ها در باطن خود بهره‌مند شویم، به عبدالله بن جندب می‌فرمایند بیخودی خودتان را گرفتار این گروه و آن دسته نکنید، راه‌کار روشن است. بعد می‌فرمایند: «بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فِی الدُّنْیَا- وَ مُوَاسَاةِ الْإِخْوَانِ فِی اللَّهِ - وَ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ یَظْلِمُ النَّاس»؛(72) به پرهیزکاری و تلاش در خودسازی و تقویت روحیه‌ی ایثار نسبت به برادران دینی و کنترل خود در این‌که اگر کوچک‌ترین ظلمی به کسی روا دارید، به آن نتیجه می‌رسید. چون همان‌طور که مستحضرید این ولایت دو طرفی است، یک آمادگی‌هایی ما باید در خودمان ایجاد کنیم، و یک الطافی هم آن ذوات مقدس می‌فرمایند، از طرف آن‌ها ما نگران نیستیم، نگرانی از جانب خودمان است که شرایط تجلی نور ولایت را در جان خود محقق بکنیم و به آن محبّتی که اوج دینداری است دست نیابیم، زیرا:
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

از یک طرف باید به وجود این ذوات مقدس و چگونگی حضور آن‌ها در عالم، معرفت پیدا کنیم، و از طرف دیگر باید راه ارتباط با حقیقت نوری آن‌ها را بیابیم. حضرت صادق(ع) در رابطه با چگونگی ارتباط با آن مقام‌های قدسی ما را متوجه صفاتی می‌کنند که در آن روایت ملاحظه فرمودید. اگر عنایت فرمائید توصیه‌هایی که حضرت می‌فرمایند ساده نیست و باید با یک برنامه‌ریزی اساسی آن‌ها را وارد زندگی خود نماییم، ولی وقتی متوجه نتیجه‌ی فوق‌العاده‌ی آن شویم به‌راحتی به آن دستورات دل می‌دهیم. ولایت انسان کامل آن‌قدر بزرگ است که مواساة اخوان با همه‌ی سختی که دارد، آسان می‌شود. آنچه را به عهده‌ی ما گذاردند اگر انجام گیرد بقیه‌ را آن‌ها به عهده گرفته‌اند. عمده آن است که با معرفت به مقام ائمه(ع)، عزم محبّت به آن‌ها را در خود به وجود آوریم و شرایط روحی و اخلاقی خود را آماده کنیم، تا تجلی نور ولایت بر قلب ما ظهور کند و اُنس با آن مقامات قدسی شروع شود. گفت:
اول قدم آن است که او را یابی

آخر قدم آن است که با او باشی

وقتی دل متوجه‌ی مقام ائمه‌ی معصومین(ع) شد و مؤانست با آن ذوات قدسی شکل گرفت دیگر راه تجلیات ناب نور انسان کامل بر باطن انسان باز می‌شود که زبان در وصف چنین ارتباطی الکن است و ثمرات آن قابل تصور نیست، چون عالَمِ چنین ارتباطی، عالم علم حصولی نیست که الفاظ بتوانند وصف کنند. ارتباط با آدمیت محض که صاحبّ مقام «عَلَّمَ آدَمَ الْاَسماءَ کُلَّها» است، مقصد و مقصود باطنی‌ترین بُعد از ابعاد انسان است. این همان راه محبّت است که خدا می‌داند چه برکات عجیبی در آن نهفته است و همه سرگشته‌ی آن هستند، تا خود را در معرض نور آن‌ها قرار بدهند و دائماً از آن نور بهره‌مند شوند و آدم؛ آدم بشود. چقدر مایه‌ی تأسف است که بعضی‌ها این راه را با این همه برکت و بزرگی که دارد با یک سلسله ادعاها و سطحی‌نگری‌ها در حجاب برده‌اند و مانع شده‌اند که مردم حقیقت آن را پیدا کنند. وقتی بحث ولایت اهل‌البیت(ع) مطرح است به این معنی است که آن‌ها به مبادی جان ما و باطن وجود ما توجه می‌کنند، یعنی نور انسان کامل بر قلب‌ها تجلی می‌کند. اگر نسبت به تجلی نور انسان کامل کمی فکر شود حرف‌ها و رازهای زیادی در آن هست و روشن می‌شود از طریق آن تجلی، دل انسان الهی می‌گردد، دل با کتاب و درس الهی نمی‌شود، با نظر ولایی امامان معصوم(ع) دل با همه‌ی گرایش‌هایش الهی می‌گردد، مثل خود آن ذوات مقدس، منتهی در حد نازله. در همین رابطه می‌فرمایند: «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَنَحْنُ شُفَعَاؤُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَا ابْنَ بَكْرٍ مَنْ أَحَبَّنَا فِی اللَّهِ حُشِرَ مَعَنَا وَ أَدْخَلْنَاهُ مَعَنَا»؛(73) هركس ما اهل بیت را دوست بدارد، در قیامت او را شفاعت می‌كنیم، و كسى كه ما را دوست بدارد با ما محشور مى‏شود و با ما وارد بهشت مى‏گردد.
در روایت داریم که خَیْثَمَه می‌گوید: خدمت حضرت باقر(ع) رسیدم حضرت فرمودند: «یَا خَیْثَمَةُ إِنَّ شِیعَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یُقْذَفُ فِی قُلُوبِهِمُ الْحُبُّ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُلْهَمُونَ حُبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ یُحِبُّنَا وَ یَحْتَمِلُ مَا یَأْتِیهِ مِنْ فَضْلِنَا وَ لَمْ یَرَنَا وَ لَمْ یَسْمَعْ كَلَامَنَا لِمَا یُرِیدُ اللَّهُ بِهِ مِنَ الْخَیْرِ...‏»؛(74) ای خیثمه! حبّ ما اهل‌البیت در دل‌های شیعیان ما القاء می‌شود و محبت ما به آن‌ها الهام می‌گردد، ما را دوست می‌دارند و فضائل ما را تحمل می‌کنند، در حالی‌که نه ما را دیده‌اند و نه کلام ما را شنیده‌اند. این برکات از آن‌روست که خداوند اراده کرده است که به آنان خیر برساند.
در مورد جایگاه حبّ اهل‌البیت(ع) باید دقیق و با حوصله کار شود زیرا معارف ارزشمندی در آن نهفته است. متأسفانه در طول تاریخ به شیعه اجازه ندادند تا در فضای مناسب حرف‌های خود را بزند. در حال حاضر نور شهدا و اثر خون شهدا زمینه‌ساز شده است که شیعه آرام‌آرام بتواند حرف‌هایش را بزند و موضوع حبّ اهل‌البیت(ع) جای خود را پیدا کند. از خود بپرسید آیا برکتی زیر این آسمان از این بالاتر هست که امام معصوم به انسان نظر کند و نور آن کمال عالیه در مرتبه‌ای نازله با جان انسان متحد گردد و یک نحوه یگانگی با ذات مقدس پیش آید در حدّی که انسان با آن‌ها محشور شود؟