تربیت
Tarbiat.Org

مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت(ع)
اصغر طاهرزاده

نیاز انسان‌ها به نمونه‌های عالی تربیتی

وقتی می‌گوییم انسان باید تربیت شود با این سؤال روبرو می‌شویم که چگونه باید تربیت شود؟ همه می‌خواهند تربیت بشوند، مگر تمام دنیا هم‌اکنون نمی‌گویند ما می‌خواهیم تربیت بشویم، ولی چون قهرمانان خود را درست انتخاب نکرده‌اند عکس آن چه می‌جویند، می‌یابند؟ وقتی این مسئله مطرح می‌شود که ما باید تکامل پیدا کنیم، این سؤال پیش می‌آید که در چه راهی؟ آیا اگر مدارج عالی دانشگاهی را طی کنیم یا قهرمان المپیک بشویم، کامل شده‌ایم و در راه تکامل خود قدم گذاشته‌ایم؟ ملاحظه می‌فرمایید به راحتی نمی‌توان جواب اطمینان‌بخشی به این سؤال داد. پس مسلّم خداوند چنین نیازی را بی‌جواب نمی‌گذارد و انسان‌های کاملی را که شخصیت آن‌ها متذکر مقصد حقیقی انسان باشد در منظر او قرار می دهد، زیرا شریعت به عنوان تئوری هدایت بشر به سوی کمال، به تنهایی جواب کامل چنین نیازی نیست.(61) وقتی مطرح کنیم که ما به عنوان پیرو یک مکتبِ بزرگ مثل مکتب اسلام، باید خود را بسازیم و بشویم آنچه باید بشویم، این سؤال پیش می‌آید که مثل چه کسی؟ از این جهت است که خداوند نمونه‌های اعلای بشری یعنی ائمه‌ی معصومین(ع) را در منظر ما قرار داد و در قرآن بر طهارت آن‌ها نیز تأکید فرمود.
خداوند کسانی را پروراند تا افق‌های عالی انسان را تعیین ‌فرمایند و به بشریت از این موضوع خبر داد و به خودِ اهل‌البیت(ع) نیز فرمود: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ فقط خداوند شما اهل البیت را اراده کرده از همه‌ی پلیدی‌ها پاک گرداند، آن هم پاک‌کردنی مطلق، چون در آخر آیه فرمود: «وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا». طهارت بقیه‌ی مردم از طریق تبعیت از شریعت انجام می‌شود ولی طهارت اهل البیت(ع) تکوینی است و با اراده‌ی خاص الهی انجام شده تا آن‌ها ملاک طهارت برای بقیه باشند. آری ائمه‌ی معصومین(ع) هم باید از طریق تبعیت از دستورات شریعت این طهارت را حفظ کنند، چون در عینی که طهارت آن‌ها تکوینی است، اختیار آن‌ها از آن‌ها سلب نشده ‌است و آن‌ها هم در زندگی خود نشان دادند به خوبی آن طهارت را حفظ کردند و با عبادات طاقت‌فرسا مانع ورود گناه در زندگی خود شدند. هنر هر انسانی آن است که چنین کسانی را بیابد تا راه سعادت خود را گم نکند. کسی که در کنار آب بنشیند و دائماً بگوید چرا خدا ما را سیراب نکرد، از تشنگی می‌میرد ولی آن‌کس که بگوید حالا که من نیاز به آب دارم سعی می‌کنم آن عین تری که موجب سیرابی من می‌شود را پیدا ‌کنم و تشنگی‌ام را رفع کنم؛ از آب بهره‌ی کافی را برده است.
خدا برای تشنگی انسان عین تری را خلق کرد، بر اساس همان قاعده برای رسیدن انسان‌ها به انسانیت، اهل البیت(ع) را که عینُ الانسان‌اند خلق کرد. ما برای رسیدن به انسانیت نیاز داریم که با عین انسانیت مرتبط باشیم، همان‌طور که برای رفع تشنگی نیاز به عین تری داریم. تا عینُ‌‌الانسان در منظر ما قرار نگیرد نمی‌توانیم به انسانیت خود دست یابیم. عینُ‌‌الانسان یعنی انسانی که تمام جنبه های کمالی‌اش فعلیت یافته باشد که به آن انسانِ معصوم می‌گویند، اما نه انسان معصومی که عصمت او اکتسابی و تدریجی باشد که از نقص به سوی کمال سیر کرده باشد، بلکه باید از ابتدا مظهر کامل انسانیت باشد تا آن‌هایی هم که می‌خواهند به عصمت اکتسابی برسند از آن‌ کمک بگیرند. خداوند در آیه‌ی تطهیر به ما خبر می‌دهد که اهل‌البیت(ع) را برای ما پرورانده چون نیاز به انسان‌های معصومی داریم که سراسر وجودشان درستی باشد. آدم عاقل وقتی انسان‌های معصوم را پیدا کرد می‌گوید حالا که با ارتباط کامل با وجود مقدس آن ذوات عالیه‌ی مطهّره می‌توانم آدم بشوم، برای یک لحظه هم دامن آن‌ها را رها نمی‌کنم. آیا راه درست این است که بنشینم و بگویم چرا خدا من را معصوم نکرد؟ یا راه درست این است که دامن آن‌ها را بگیرم و بگویم:
دیر آمدی ای نگار سرمست

زودت ندهیم دامن از دست

به گفته‌ی مولوی:
الله، الله زود بشتاب و بجو

چون‌که‌بحرِرحمت‌است‌این،نیست‌جو

الله، الله چون به فضلت راه داد

سر به خاک پای او باید نهاد

خودکه‌را آمد چنین‌دولت به دست

قطره‌ را بحری تقاضاگر شده است

چون تقاضا می‌کند دریا تو را

پس چه استادی و درماندی هَلا؟

این همان توسل واقعی است که با مدّ نظر قرار دادن اهل‌البیت(ع) و تلاش برای ارتباط با آن‌ ذوات مقدسه، از آلودگی‌های خود به‌در آییم و به مقصد متعالی انسانی خود برسیم. در جای خود بحث مفیدی است که در مورد جایگاه اهل‌البیت(ع) در هستی، هرکس موظف است به عظمت خدا در این امر فکر کند که چگونه برای رساندن انسان‌ها به مقام عالیه‌ی انسانی، انسان‌های شایسته‌ای را پرورانده، بدون این‌که قدرت انتخاب آن‌ها را از آ‌ن‌ها بگیرد، آن‌ ذوات مقدسه عصمت خود را حفظ کردند و خودشان علاوه بر این‌که به عنوان انسان، عامل حفظ طهارت خودشان هستند، نمونه‌ی کامل طهارتی هستند که بشر به آن نیاز دارد، آن‌‌ها موظف‌اند آن عصمت موهبتی و تکوینی را با تلاش زیاد و عبادات طاقت‌فرسا حفظ کنند و ما موظفیم به آن بزرگواران نزدیک شویم تا به عصمت اکتسابی دست بیابیم. حیف انسان است که تشنه‌ی انسانیت است و به عین‌الانسان رجوع نکند.