وقتی محبّت به میان نباشد نهتنهاآن جامعیتی را که ما در عباداتِ خود طلب میکنیم بهدست نمیآید حتی اگر حال خوشی آمد، به جای تواضعِ بیشتر عُجب و خودبینی را به همراه دارد. در همین رابطه مولوی میگوید که انسان در اثر عشق بهکلی از هر حرص و عیب پاک میشود و این از طریق جذبهای که خداوند در جان ما قرار داده تا به مظاهر جامع اسماء الهی عشق بورزیم، عملی میشود که در واقع آثاری از محبّت خداوند است به بندهاش که چنین راهی را در جلو او میگذارد. هر اندازه جذبه و محبّت به امامان معصوم(ع) شدیدتر شود، مشکلها در مسیر بندگی سریعتر برطرف میگردد و فاصلهها به شدت کاهش می یابد و منازلی را که انسان باید طی کند تا به منزل محبوب برسد راحتتر طی میکند. گفت:
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
انسان در مسیر محبّت به اهل البیت(ع) صید شاهدی میشود که حقیقتاً مطلوب و مطبوع جان اوست تا آنجا که از همهی پلیدیها متنفر میگردد. ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل میکند: «لَوِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّار»؛(51) اگر مردم بعد از نبى(ص) بر حبّ علیبنابیطالب(ع) اجتماع میکردند هرگز خداوند آتش را خلق نمیکرد.
وقتی خداوند وجود مقدس حضرت محمد مصطفی(ص) را اینگونه معرفی میکند که: «عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ» خبر از آن میدهد که بندگی او را خداوند تصدیق کرده و او مظهر عبودیت خداوند است و هرکس خواست راه بندگی را بیاموزد و به معبود خود برسد، باید به او نظر کند. یک «عَبْدُهُ» ما میگوییم و یک «عَبدُهُ» هم خدا میگوید، به قول خواجه عبدالله انصاری: «الهی اگر یک بار گویی بندهی من، از عرش بگذرد خندهی من». حالا خدا به پیامبر گفته است: او عَبد پروردگارش است، این یک چیز عظیمی است. عالیترین قلهای که انسان به آن نایل میشود همین است و پیمودن این راه برای ما، نظرکردن به بندههای واقعی خداوند است، حال هر چیزی که عبودیت من را در من رشد ندهد مرا از مقصد اصلی خود باز داشته و یکی از ابزارهای شیطان است، شیطان اگر نتوانست انسان را از دینداری منصرف کند از وادی محبّت به اولیاء الهی محرومش میکند و نمیگذارد وارد وادی محبّت شود، در نتیجه اگر از حسادت آزاد شویم تلاش میکند گرفتار کبر گردیم و الی آخر، ولی در کورهی عشقِ به انسانهای معصوم(ع) که خودشان در جامعیت بندگی قرار دارند همهی عیبها به کلی پاک میشود. زیرا عشق جامعیت میآورد، انسان در آن وادی متوجه میشود چقدر خوب از دست تکبر و حسد و سایر رذائلش خلاص میشود، اصلاً خودی برایش نمیماند تا بخواهد به آن نظر کند و گرفتار کثرت معبود شود، وارد وادی محبّت شده و هرکس وارد چنین جمعی شد اهل محبّت به خداوند است که قرآن در موردشان میفرماید: و كسانى كه ایمان آوردهاند به خدا محبّت بیشترى دارند.(52)