تربیت
Tarbiat.Org

عالم انسان دینی
اصغر طاهرزاده

تفاوت حوزه با دانشگاه

عالَم حوزه‌ی علمیه غیر از عالَم دانشگاه است، به همین جهت هرگز نباید نگاه عالَم حوزوی را از دست بدهیم وگرنه شرایط ایجاد عالم دینی از دست می‌رود. در حوزه طلبه‌ای تربیت می‌شود که با خود است، لذا اندیشه‌اش عمیق است و اضطراب ندارد، نه استاد و نه طلبه هیچ‌کدام اضطراب ندارند. طلبه اگر روحاً دانشگاهی شد دیگر نه بهره‌ی درستی از دین می‌گیرد و نه می‌تواند بهره‌ی درستی به مخاطبین خود بدهد. برای فهم دین بیش از جمع اطلاعات، حالت آرامش و طمأنینه نیاز است. حوزه اگر دانشگاه‌زده شد و حکمت و وقار خود را از دست داد فردا دیگر مجتهد به معنی واقعی آن نداریم که از افق عالَم دینی به همه‌چیز بنگرد و نظر دهد. ممکن است کسی اطلاعات کاملی از دین داشته باشد ولی مجتهد نباشد. اجتهاد؛ ملکه‌ای است که خداوند پس از آزادشدن فرد از زمان‌زدگی بر او اِشراق می‌کند. کسی که روحش آرام نیست و با عالَم غیب تناسب ندارد، اِشراقی از غیب نمی‌گیرد، بیشتر مجبور است فکر کند تا چیزی به‌دست آورد. کلیه‌ی علمای تعلیم و تربیت، اعم از مجتهدان، مفسّران، معلمان و مادران اگر عالَم پیدا کردند، به سکینه و آرامش می‌رسند و در چنان حالتِ بقاء و استحکامی آماده‌ی پذیرش اِشراقات عالَم غیب می‌شوند، و در آن صورت مترَبّی را به‌واقع و به معنی جامع آن تربیت می‌کنند و در مسیر صحیح قرار می‌دهند و ابعاد وجودش را به بصیرت می‌کشانند.
انسانی که در عالَم دینی مستقر نیست، در واقع بی‌عالَم است و به همین جهت همواره حسرت بقیه را می‌خورد و می‌خواهد مثل بقیه باشد، چون می‌داند آنچه دارد پوچی است و نتیجه می‌گیرد آنچه من می‌خواهم همان است که نزد بقیه است، و حسرت‌خوردن از عالَم دیگران او را آزار می‌دهد. در حالی‌که اگر در عالَم دینی که مقصد حقیقی هر انسانی است، مستقر شد چیزی بیرون از آن نمی‌خواهد تا حسرت حالات بقیه برای او مطرح باشد و در همین راستا انسانی که در عالَم دینی مستقر است از غرب‌زدگی و اشراف‌زدگی آزاد است، چون هیچ‌کدام از این عالَم‌ها را نمی‌خواهد و رنگ و لعاب آن‌ها او را جذب نمی‌کند.