تربیت
Tarbiat.Org

عالم انسان دینی
اصغر طاهرزاده

عالم دینی و کشف جایگاه احکام الهی

اگر کسی عالَمش؛ عالَم دین گشت و متوجه شد انسان در عالَم دین به وحدتِ شخصیت و مقام جمع روحی دست می‌یابد و یک نوع بقاء و استقرار در قلب او ظاهر می‌شود، دغدغه‌هایش نیز بر اساس عالَم خاصی که دارد، جهت‌دار می‌شود. می‌داند چه کار باید بکند و چه‌کاری باید نکند. انسانی که به معنی واقعی کلمه عالَم ندارد نمی‌داند چه‌کار باید بکند، چون در جستجوی چیزی نیست، لذا هر کاری که به ذهنش رسید انجام می‌دهد و به اصطلاح، زندگی‌اش هر دم به کاری می‌شود. ولی کسی که عالَم دینی دارد، می‌داند چه چیزی او را از عالَمش بیرون می‌آورد و چه چیزی باعث استقرار و استحکام او در عالَمش می‌شود. نقل می‌کنند شخصی در مجلس آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) غیبت کرده بود، پس از آن‌ آقا سریعاً جلسه را ترک کرده و بعدها فرموده بودند غیبت فلانی، من را چهل روز به زحمت انداخت. چرا؟ چون ایشان در اثر آن غیبت در جان خود آن حالت بقاء را مکدّر یافتند. آری وقتی انسان عالَم داشته باشد هم زشتی گناه را احساس می‌کند و هم از آن متنفر است. در همین رابطه بود که عرض کردم کسی که عالَم دینی پیدا کرد به راحتی فرهنگ‌های منحرف را می‌شناسد و به همین جهت علماء ما هرگز تن به فرهنگ مدرنیته ندادند، چون متوجه می‌شدند چگونه فرهنگ مدرنیته حتی اگر هیچ فسادی را اشاعه ندهد، روح آن فرهنگ بی‌عالَمی است و عامل نابودکننده‌ی عالَم دینی است.
از این نکته نیز غفلت نفرمایید که بدون واردشدن در عالَم دینی نمی‌توان جایگاه بسیاری از احکام دین را درست درک کرد. صدها کتاب و نوشته هم که مطالعه کنید بدون ورود به عالَم دینی، آن ‌نتیجه‌ای که می‌خواهید نمی‌گیرید. با مطالعه‌ی کتاب‌ها اطلاعاتی از دین پیدا کرده‌اید اما آن احساس حقیقی و درک حضوری که باید حاصل آید، پیش نمی‌آید. یکی از مشکلات امروز دنیا در رابطه با فهم دین همین است که می‌خواهد چیزی را بفهمد که فهم آن نیاز به یک نحو حضور و شهود دارد. به اصطلاح می‌خواهد بدون این که در عالَم دینی بازی‌گری کند به تماشاگری صِرف بپردازد و احساس بازی‌گران آن عالَم را بفهمد. حالا حساب کنید چنین افرادی در قضاوت‌های خود نسبت به دین چه اندازه به خطا می‌افتند، در کتاب‌های قطورشان چقدر بیراهه اظهار نظر می‌کنند. شما مطمئن باشید مستشرقین که با نگاه ناظر - و نه عامل- در مورد دین و دین‌داری و حیات مؤمنین اظهار نظر می‌کنند، حتی یک حرف از دین را نمی‌فهمند، چه رسد بخواهند نظر بدهند. همین‌طور است دینی که در دانشگاه‌های ما آموزش داده می‌شود، این آموزش‌ها بیشتر در فضای ناظر و تماشاگری است و در سیر جوانان ما به سوی عالَم دینی ناتوان است. از آن ضعیف‌تر دینی است که تلویزیون تبلیغ می‌کند، در عین القاء تذکرات دینی و دادن اطلاعات دینی، در وارد کردن مخاطبین به عالَم دینی خود بسیار ناتوان است. دین را باید از علمای بالله که خود در عالَم دینی به‌سر می‌برند، اخذ کرد، آن هم در فضایی خاص که آن فضا را در مسجد و حرم می‌توان یافت.
یکی از چیزهائی که عالَم دینی را برای انسان محقق می‌کند و آن را برای انسان حفظ می‌نماید نظر به «عالَم دینی» است. آری؛ توجه به حضور دینی خود «عالَم‌ساز» است. یکی دیگر از عوامل ایجاد و حفظ عالَم دینی عبادت است. از نحوه‌ی عباداتی که به ما دستور داده‌اند روشن می‌شود که هدف از انجام آن‌ها ورود به عالَم دینی بوده است، لذا ملاحظه می‌فرمایید که تکرار عبادات به شما اطلاعات جدید نمی‌دهد بلکه حضور شما را در عالَم دینی استحکام می‌بخشد. اینجاست که باز باید تأکید کنم اگر کسی نخواهد وارد عالَم دینی شود عبادات برای او تأثیر و نقش آنچنانی نخواهد داشت.