شیطان میخواهد كاری كند كه ما در راستای تقدیر الهی و اینكه مصلحت دیده ما را در تنگی رزق بپروراند، ما خود را فقیر احساس كنیم. كسانی كه با شیطان بیشتر رفیق هستند، اگر بیشتر از بقیّه هم ثروتمند باشند، بیشتر احساس فقر میكنند. قرآن میفرماید: «اَلشَّیْطَانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَ فَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»(78) یعنی؛ شیطان شما را از فقر میترساند و به فحشاء امر میكند، و خدا به شما وعده مغفرت و فضل و گشایش میدهد، خداوند در عالم حضوری گسترده و عالمانه دارد.
طبق آیة فوق احساس فقر مالی ریشه در وسوسة شیطان دارد، حال خواه انسان ثروتمند باشد، خواه نباشد، با اینكه آمریكا وضعیت اقتصادیاش از بسیاری از كشورها بهتر است، ولی میبینید كه احساس فقر بیشتری میكند و نگران است كه نكند بدبخت شود و برای نجات از این فقر وَهمی كه شیطان بر جان آنها انداخته، بیشتر از بقیه دست و پا میزنند، چون شیطان یارانش را از فقر میترساند، در حالیكه خداوند رزق مورد نیاز هر كس را مقدّر فرموده و انسانها میتوانند با اندك فعالیت راه رسیدن آن رزق را فراهم كنند و بیشترین وقت خود را در راه معارف الهی و عبادت در پیشگاه خداوند، و خدمت به خلق برای رضایت خالق بگذرانند، لذا در آیه بعد میفرماید: ای آدمها! برای اینكه تشتّت شخصیتی پیدا نكنید و به تعادل شخصیت و یگانگی روح برسید و بتوانید با حق، یگانه شوید و با یگانه ارتباط برقرار كنید: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْأً كَبِیرًا»(79) یعنی؛ فرزندانتان را از ترس فقر، نكشید، ما آنها و شما را رزق میدهیم و این كار شما انحرافی بزرگ است. چون نمی دانند اینكه از فقر نگرانند شیطان بازیشان داده است و كارشان را به جایی رسانده كه برای فرار از فقر به جنایتی بزرگ- یعنی قتل فرزند- دست میزنند. این آیه فوقالعاده روشنگر است تا انسانها بدانند اگر متوجّه مسئلة رزق مقدّر نباشند تا كجاها به انحراف كشیده میشوند، به طوری كه نه تنها تمام عمر خود را در راه كسب رزق از بین میبرند، بلكه در حدّ كشتن كودكان بیگناه جلو میروند.
فكر نكنید قتل این كودك باعث میشود یك نانخور از خانواده كم شود، اصلاً بنا نبوده نانخوردن این كودك یا این همسر به دست شما باشد، خداوند خودش خلقشان كرده، خودش هم رزقشان را میدهد، منتها ممكن است از طریق شما آن رزق را به بندگانش برساند، حالا اگر تو فكر كردی خودت باید رزقشان را بدهی و احساس سنگینی بر دوش خود كردی، نگرانی از فقر گریبانت را میگیرد، ولی اگر خود را واسطه دیدی و واسطة خوبی برای رساندن رزق به كودكانت شدی، به بركت رزقی كه از طریق شما برای آنها میفرستند، بركات اضافهتری هم به شما میرسد، اینجاست كه رسول خدا(ص) میفرمایند: «اَنْفِقی وَ لا تُحْصی فَیُحْصی اللهُ عَلَیْكَ، وَ لا تُوعی فَیُوعیاللهُ عَلَیْكَ»(80) یعنی؛ خرج كن و حساب نكن، كه خدا بر تو حساب نكند، و بخل مورز تا خدا بر تو بخل نورزد. حضرت در این فرمایش میخواهند ما را متوجّه كنند كه فكر نكن تأمین رزق همسر و فرزندت را بر دوش تو گذاشتهاند كه بخواهی حساب تأمین رزق را بكنی و لذا سخت بگیری. میفرمایند: خداوند حساب این زندگی را كرده است، وگرنه نباید از این جمله حضرت برداشت كنیم كه به نام بخل نورزیدن، ریخت و پاش كنیم، چون خودشان در جای دیگر میفرمایند: «اِنَّ مِنَ السَّرْفِ اَنْ تَأْْكُلَ كُلَّ مَا اشْتَهَیْتَ»(81) یعنی؛ از انواع اسراف این كه هر چه میخواهی بخوری، و یا میفرمایند: «اَلْإِقْتِصادُ نِصْفُ الْعَیْشِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ نِصْفُ الدّین»(82) یعنی؛ اقتصاد و میانهروی، نصف زندگی است و حُسن خلق، نصف ایمان است. بناست شما خدا را بندگی كنید. خیلی چیز عجیبی است! اگر كارهایمان را به بندگی ربط بدهیم و در راستای بندگیِ خدا شغل خود را انتخاب كنیم، خداوند هر طور مصلحت دانست رزق ما را تأمین میفرماید. چه موقع كشاورزی تحقیر و یا معلّمی و یا خانهداری تحقیر شد؟ موقعی كه خود اینها زندگی به حساب نیامد، بلكه وسیلة پول درآوردن شد تا به كمك پولی كه از طریق آنها بهدست میآید برویم زندگی كنیم، چقدر زیبا بود و هست وقتی كه شغل ما بستر زندگی ما باشد و نه صرفاً منبع درآمد، در آن حالت خود آن شغل مطلوب است. بنده نباید معلّمی كنم تا پول درآورم و با آن زندگی بكنم، بلكه همین معلّمی، زندگی است، آری حقوقم را هم میگیرم، آن دیگر رزقی است كه خدا از این طریق میدهد. شما الآن اینجا نشستهاید تا زندگی كرده باشید، كسی هم به شما پول نمیدهد، برای همین هم خسته نمیشوید، آنطور كه یك كارمند اداره در اداره هست، اینجا ننشستهاید.