تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه رزق انسان در هستی
اصغر طاهرزاده

پنج غنیمت در زندگی

امام باقر(ع) به جابربن‌یزیدجعفی نصیحت می‌كنند كه «یا جابِر! اِغْتَنِمْ مِنْ اَهْلِ زَمانِكَ خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار: «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسی حاضر بودی و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدی و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودی و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یُقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ و اگر نظر دادی و نظرت را نپذیرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛(6) و اگر خواستگاری كردی و جواب ردّ دادند. این پنج حالت را غنیمت بشمار، نه این‌كه از آن‌ها ناراحت شوی، چون امام(ع) می‌خواهند كه ارزش‌های اهل دنیا برای ما ملاكِ‌ كمال و خواری قرار نگیرد. مگر تو در این دنیا نیامده‌ای كه عبودیت خود را تقویت كنی، سراسر این دنیا امتحان است برای اظهار عبودیت. اگر گفتند: فلانی فقیر است، بگو: الحمدلله، ولی اگر ثروتمند بودی، باید بدنت بلرزد كه در آن شرایط چطوری مسئولیتم را انجام دهم تا از امتحان الهی سرفراز خارج شوم و خللی در عبودیتم وارد نشود. امام(ع) در قسمت پنجمِ نصیحت خود می‌فرماید: اگر خواستگاری كسی رفتی و دست ردّ به سینه‌ات زدند این را غنیمت بشمار، چون مصلحتی در آن است، سرّی پشت قضیه است. حالا ما آزاد و راحت می‌شویم از این تصورات كه اگر ازدواج نكنیم مسائل جنسی‌مان چه می‌شود. آیا ارضای مسائل جنسی‌ در زندگی اصل است و یا فرع؟ می‌فرمایند وقتی تو وظیفه‌ات را انجام دادی و خواستگاری‌ هم كردی ولی تو را ردّ كردند، به چیزی دسترسی پیدا می‌كنی كه به نحو دیگری از مزاحمت مسائل جنسی‌ات راحت می‌شوی و می‌توانی به سیر روحانی خود ادامه دهی. خود خداوند در قرآن فرمود: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛(7) یعنی آن‌هایی كه امكان ازدواج برایشان نیست، عفّت خود را نگهدارند تا خداوند به نحوی آن‌ها را با فضل خود غنی گرداند. خدا نوری به قلب تو می‌اندازد كه دیگر این مشكل را نداری. جوانی كه برای خدا و برای حفظ عفّت به خواستگاری می‌رود، اگر او را بپذیرند، عفّتش حفظ می‌شود، اگر نپذیرند باز خداوند به نحو دیگر عفّتش را حفظ می‌كند. امام‌باقر(ع) می‌خواهند ما متوجه شویم قواعدی در این عالم جاری است كه محرومیت‌های دنیایی، حقیقتاً محرومیت نیست. لذا می‌فرمایند: آنها را غنیمت بشمار. پس نمی‌شود گفت فقر نشانة حقارت و ثروت نشانة بزرگی است. اشتباه از این‌جاست كه وقتی پروردگار ما، ما را امتحان می‌كند، وقتی به ما نعمت می‌دهد، می‌گوییم: «اَكْرَمَنِ»؛ مرا گرامی داشت و وقتی ثروت ما را محدود می‌كند، می‌گوییم: «اَهانَنِ»؛ یعنی به من بی‌محلی كرد و مرا سبك شمرد، می‌فرماید: «كَلاّ!»؛ یعنی این چنین نیست، یعنی این بینش كه غنا نشانة شرافت، و فقر نشانة خواری است، غلط است. اگر توانستید دو آیه اوّل را به دو آیه بعد وصل كنید، دل من راضی می‌شود، چون بعد از این دو آیه كه عرض شد، خداوند جایگاه ثروتمندی در دنیا را تحلیل می‌كند و می‌فرماید: «بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیم وَ لا تَحاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْكین»؛ یعنی چون نگاهتان به ثروت و فقر غلط است. ثروت را در مسیر صحیح كه عبارت باشد از تكریم یتیم و اطعام مسكین، مصرف نمی‌كنید، فرهنگتان به دست آوردن ثروتِ سرگردان است. اگر ثروت در فرهنگ دینی وارد زندگی انسان‌ها شود، آن ثروت جهت‌دار است و در مسیر خاص قرار می‌گیرد و در نتیجه نه فرد ثروتمند فاسد می‌شود و نه جامعه، ولی اگر همان ثروت در فرهنگ غیر دینی، وارد جامعه شود آن ثروت، سرگردان می‌شود و شخص ثروتمند را به غرور و كبر می‌كشاند و جامعه را هم گرفتار تفاوت طبقاتی می‌كند.