تربیت
Tarbiat.Org

آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
اصغر طاهرزاده

انسان در ظلمت خود

امیرالمؤمنین (ع)قیامتِ افرادی را كه از پذیرش خود سر باز زده‌اند و گرفتار ناکجاآباد شده‌اند چنین ترسیم می‏فرماید كه:
«وَ هَلْ زوَّدَتْهُمْ اِلَّا السَّغَبَ؟ اَوْ اَحَلَّتْهُمْ اِلاَّ الضَّنَكَ؟ اَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ اِلاَّ الظُّلْمَةَ؟»؛(146)
آیا این افراد جز گرسنگی و نیازمندی در آخرت توشه‌ای دارند؟ آیا در جایگاهی جز تنگی و سختی فرود می‏آیند؟ آیا روشنائی جز ظلمت و تاریكی برای خود دارند؟
خودِ دور شده از خودِ حقیقی، به جهت بازی خیالات و آرزوهای دنیایی، خودی است كه در بالقوّگی‌های استعدادهای خود متوقف شده و به فعلیّت‌هایش دست نیافته است، او می‏توانست از دریچه خود همه چیز را ببیند، حالا خودِ دورشده از حقیقت را با خود دارد، پس چیزی نمی‏یابد، حتی خود را. در توصیف این انسان است كه امام می‏فرمایند: «در ظلمت قرار می‌گیرد» این انسان خودش را در مقابل دنیا از دست داده است، چون با خدا، یعنی با نور هستی آشتی نیست، و این بزرگ‌ترین خطر، یا بگو تنها خطر واقعی است. انسانِ دنیا زده حتی نام خود را -به مفهوم الهی آن- فراموش می‏كند. شهامت ندارد خود را كه تنها راه نورانی بین خود و خالق اوست باور كند، خود بودن را امری بیش از اندازه ماجراجویانه و غیرمعمول می‏یابد. مانند دیگران بودن برای او آسان‌تر و اَمن‌تر است، در حالی‌که نسخه تقلیدی‌بودن، نمره و عددی در میان جمعیت‌بودن، در میان جمعیت و با آرزوی آن‌ها به‌سربردن، كاری آسان است ولی بی‌ثمر است.
انسانی كه در آرزوهای دنیایی، خودی خودش را به سراب تبدیل کرده، و از حقیقت خود درآمده، انسان بالقوّه‌ای است كه هرگز ارادة بالفعل‌شدن در خود پدید نیاورده و به خود نیامده است، حالا «بی‌خود» است ولی به دنبال خود می‏گردد، گمشدن خود را دارد ولی خود را ندارد، می‏توانست كمالات بی‌نهایتی به‌دست آورد ولی حالا هیچ چیز از آن‌ها را ندارد. باید از طریق آشتی با خود به حداقل آن چیزی كه می‏توانست دست بیابد، دست می‏یافت. ولی با خود آشتی نبود، و خود را نپذیرفت و با خود آرام نبود، حالا با نفسی روبه‌روست كه فاقد واقعیت است، مثل آن شخصی كه دنبال سایة پرنده‌ای راه افتاد، و تمام كارش همین شد، بالاخره شب فرا رسید و تاریكی او را احاطه كرد، بدون هیچ نتیجه‌ای، دنیا هم همین طوری ما را دنبال خود می‏برد، و بعد با ظلمت خود و استعدادهای به ثمرنرسیدة خود روبه‌رو می‏شویم.
آری! باید با پذیرش و شناخت خود، از خودْ پنجره‌ای به عالَم الهی بسازیم و از طریق آن پنجره به عوالم وسیع و گسترده غیب سفر كنیم و خود را به ثمر رسانیم، و روشن است که ایمان به خدا و عبادت او، راهِ یافتن آن پنجره و روش سیر و سفر به عالم قدس است. که گفت:
گر تو خواهی حرّی و دل زندگی
بندگی كن ، بندگی كن، بندگی
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»