تربیت
Tarbiat.Org

آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
اصغر طاهرزاده

تنها یك راه !

انسان فقط از دریچه «خودش» می‏تواند همه حقیقت را ببیند. در همین رابطه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:
«لَا تَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإِنَّ الْجَاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِكُلِّ شَیْ‏ءٍ»(128)
به خود جاهل مباش زیرا که جهل به خود جهل به همه‌چیز است.
وقتی معلوم شد نشناختن درست خود برابر است با نشناختن همه‌‌چیز، حالا اگر انسان برای خودش، یک خودِ دروغینی باشد، در این صورت بدون آن‌که خود بداند به همه‌چیز جاهل است و همه‌چیز را دروغین می‏بیند، و اگر خودش را درست بشناسد، همه چیز را راست می‏بیند. انسانی كه خود را گم کرد، خودش برای خودش دروغ می‏شود، لذا از پنجرة بسته وجود خود هیچ‌چیزِ بیرون خود را درست نمی‏بیند.
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَجْهَلُ نَفْسَهُ كَیْفَ یَعْرِفُ رَبَّهُ»(129) در تعجبم از کسی که به خود جاهل است چگونه می‌تواند پروردگار خود را بشناسد. و نیز می‌فرمایند: «اَعظمُ الْجهلِ جَهْلُ الانْسانِ اَمْرَ نَفْسِه».(130) بالاترین جهل و نادانی، جهل انسان به خودش است. در مقدمه عرض شد؛ «اگر خودت را درست ببینی از پنجره «خودت» می‏توانی ملكوت را ببینی» و دیدن ملكوت یعنی دیدن حقیقت و جنبة باطنی هرچیز. بنابراین تنها راهِ یافتنِ حقیقت، یافتن «خود» است و به همین علت هم راه بسیار دقیقی است، چون باید انسان بتواند با جنبة مجرد خود روبه‌رو شود، جنبه‌ای که فوق اسم و رسم و جنس است. گفت:
وه! چه بی‌رنگ و بی‌نشان که منم
کی بدانم مرا چنان که منم
در اوج بی‌رنگی و بی‌نشانی، خودِ ما فقط خود ما هستیم، نه چیز دیگر. حالا اگر خودمان را نبینیم، چیز دیگری را به جای خودمان، خودمان تصور می‌کنیم، ولی اگر بتوانیم خودمان را درست ببینیم مسلّم چیز دیگر را جای خودمان نمی‌بینیم و لذا می‌توانیم با خودمان مرتبط باشیم و از خودْ پنجره‌ای به سوی عالم معنی و معنویت بگشاییم. زیرا که امام علی(ع) فرموده‌اند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه جاهَدَها وَ مَنْ جَهِلَ نَفْسَها اَهْمَلَها»(131) هرکس خود را شناخت آن را به تلاش می‌گیرد تا به سوی نورانیت بکشاند و هرکس به خود جاهل بود، خود را رها می‌کند تا در پستی‌ها غرق شود. از جلسه چهارم تا هشتم این سلسله بحث‌ها سعی در بیان همین نكته بود. و دقت و تأمل بسیاری لازم است تا برای ما روشن شود باید خود را دید، و این‌که متوجه شوی خودت، فقط هستی. اگر بعد از تأمل در بحث‌های گذشته باز سؤال كردی من چیستم؟ تأمل در بحث‌های گذشته را دوباره شروع كن. اگر من بگویم خودت فقط هستی و شما در ذهنتان این سؤال آمد كه چه هستم، باز این سؤال نشان می‏دهد كه هنوز درس را متوجه نشده‏اید چون به جای نظر به هستی، باز به دنبال چیستی می‌گردی.