تربیت
Tarbiat.Org

اسماء حسنا، دریچه‌های نظر به حق(شرحی بر دعای سحر)
اصغر طاهرزاده

عادت‌های مشکل زا

عموماً عادت‌های ما در رابطه با نظر به حقایق دو مشکل ایجاد می‌کنند. یکی این‌که می‌خواهیم حقایق را با ساحت عقلِ استدلالی پیدا کنیم که مسلّم در این ساحت حقیقت به حجاب می‌رود. می‌گوییم به این دلیل نور هست که این دیوار را می‌بینم در حالی‌که شما از این طریق نور را ندیدید بلکه به نور فکر کردید، بدون آن‌که نفس ناطقه‌ی شما با نور مرتبط شود. مشکل دیگر گرفتارشدن در ساحت حسّ است. وقتی می‌پرسید نور کو؟ به این معنا است که می‌خواهید از ساحت حسّ باصره نور را ببینید در حالی‌که باصره فقط حدود را درک می‌کند. وقتی می‌پرسید کو دیوار؟ از موضوعی سؤال کرده‌اید که شکل و حدود دارد و چشم به کمک قوه‌ی باصره آن شکل را - که نور به آن می‌خورد و منعکس می‌شود- می‌بیند، در حالی‌که نور مثل دیوار نیست، به همین جهت وقتی نفس ناطقه به آن نظر کرد می‌تواند آن را بیابد. این نشان می‌دهد شما یک استعداد دیگری غیر از قوه‌ی باصره دارید که آن استعداد می‌تواند ذات روشنایی را ببیند. وقتی به خود رجوع کنید به واقع نور را می‌بینید نه این‌که از آن مطلع شوید. با این‌که نور را می‌بینید اگر از بنده بپرسید نور کو؟ بنده نمی‌توانم آن را نشان دهم چون شما می‌خواهید از ساحتی که در آن ساحت نور پیدا نیست نور را دنبال ‌کنید و از من در آن ساحت سراغ نور را می‌گیرید. به نفس ناطقه‌ی خود رجوع نکردید تا نور را بنگرید، به حسّ باصره‌ی خود نظر کردید و در نتیجه نور را نیافتید - حسّ باصره محدودیت‌ها را به کمک نور می‌بیند، نه خودِ نور را - شما یک بُعد دیگری دارید که از طریق آن بُعد نور را می‌یابید.
روشن‌ترین چیز برای هرکس منِ او است. همین‌که بخواهد آن را در ساحتی بنگرد که اشیاء را می‌نگرد خواهد گفت: «منِ مَن کو؟» در حالی‌که منِ او نزد اوست که می‌گوید: من کو؟ عادتِ دیدن از طریق حسّ و عقلِ استدلالی، آن «من» را در حجاب می‌برد. همین‌که در حضور باشید من با تمام ادراکاتش در صحنه است و از آن‌ها بهره می‌گیرد حتی از ادراکاتی که نسبت به خود دارد و به کمک آن‌ها خود را درک می‌کند. اگر به وجودِ خود نظر کرد و فقط رجوع کرد - نه این‌که فکر کند- منِ او در حضور است و او همان حضور خواهد بود. در رابطه با نظر به خدا - خدایی که از نفس ناطقه‌ی هرکس برایش حاضرتر است- نیز موضوع از این قرار است. همین‌که انسان خود را در حضور آورد با خدا روبه‌رو است و با نور عظمت مرتبط است. وقتی انسان توانست با حقیقت مرتبط شود مصداق‌ها و مظاهرِ آن حقیقت به‌خوبی شناخته می‌شوند. یعنی با چشم حق به مظاهر می‌نگرد و راه ارتباط کامل با حقیقت را می‌یابد. در همین رابطه حضرت صادق(ع) نسبت به آیه‌ی «وَ لِلّهِ الأَسماءُ الْحُسنی فَادعُوهُ بِها» فرمودند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»(82) سوگند به خدا ما همان اسماء حسنایی هستیم که از بندگان هیچ عملی پذیرفته نمی‌شود مگر با معرفت به ما. اگر کسی توانست خدا را در اسماء حسنایش پیدا کند و نه در ذات، و متوجه شد تفصیل اسماء حسنا در جمال اهل‌البیت(ع) به نمایش آمده، همان گرایشی که به خدا دارد او را به محبت فوق‌العاده نسبت به اهل‌البیت (ع)می‌رساند.