باب فقد العلماء
1- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ یَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَحَبَّ إِلَى إِبْلِیسَ مِنْ مَوْتِ فَقِیهٍ
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:46 روایة: 1 @*@
ترجمه :
1- امام صادق علیه السلام فرمود: مرگ هیچ كس نزد شیطان محبوبتر از مرگ عالم نیست.
2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقِیهُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:46 روایة: 2 @*@
ترجمه :
2- و فرمود چون مؤمن عالمى بمیرد، رخنهئى در اسلام افتد كه چیزى آن را نبندند
شرح :
صدرالمتألهین فرماید «در اینجا اشكالى هست و آن این است ممكن است فقیهى بمیرد و به جاى او یك یا چند فقیه دیگر آیند كه رخنه اسلام بوجود آنها بسته شود (در صورتى كه در روایت فرمود: چیزى این رخنه را نبدند) و ممكن است از این اشكال جواب داد به اینكه الف و لام در «المؤمن الفقیه» جنسى باشد و ثابت است كه ارتفاع طبیعت به رفع تمام افراد آن است هچنین است حكم مردن زیرا كه آن عدم است ». بنابر جواب ایشان معنى روایت این است اگر تمام فقها مردند رخنه جبران ناپذیرى در اسلام افتاده است در صورتى كه انصافاً چنین احتمال بسیار ضعیف و از سیاق عبارت به دور است، در این باره با بعضى از فضلاء معاصر گفتگو مىكردم، آنها با اقرار به ضعف آن احتمال مىگفتند اگر عالمى جانشین عالم دیگر شود او خود وجودى مستقل است و رخنه مرگ فقیه سابق را جبران نكرده است، گفتم بنابراین معنى روایت این است كه فقیه سابق براى اسلام اثرى داشت با مرگ او آن اثر از بین رفت پس اینكه توضیح واضح است و از دائره احادیث و روایات به دور مىباشد، آنچه به نظر قاصر من مىرسد این است كه چیزهائى كه سبب بقاء و تقویت اسلام است مانند مسجد و مدرسه مؤذن و سرباز حافظ مرز در تأثیر تقویت اسلام به پاى فقیه نرسد یعنى هر یك از آنها از بین برود دیگرى جانشین آن شود آن رخنه را جبران كند جز وجود فقیه كه رخنه مرگش را جبران آنها نكند این روایت تنها در مقام بیان این معنى است و نظرى به صورت وجود فقیهى سابق ندارد زیرا كه واضح است كه در آنصورت جبران رخنه حتمى است مثلاً مهندسى با سنگ و آهن و سیمان سدى مىسازد ولى براى استحكام بیشتر سد فلز و ماده نفیسى هم پیدا مىكند و در آن بكار مىبرد اگر آن به نگهبانان سد بگوید: فلزى در این سد بكار بردم كه اگر از بین رفت چیزى جاى آن را نمىگیرد، معنى سخنش این است كه مصالح ساختمانى دیگر جاى آن را نمىگیرد مگر اینكه دوباره خود آن پیدا شود.
3- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِكَةُ وَ بِقَاعُ الْأَرْضِ الَّتِی كَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَیْهَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ الَّتِی كَانَ یُصْعَدُ فِیهَا بِأَعْمَالِهِ وَ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ لِأَنَّ الْمُؤْمِنِینَ الْفُقَهَاءَ حُصُونُ الْإِسْلَامِ كَحِصْنِ سُورِ الْمَدِینَةِ لَهَا
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:47 روایة: 3 @*@
ترجمه :
3 امام هفتم علیه السلام فرمود چون مؤمن بمیرد فرشتگان و صومعههاى زمینى كه خدا را در آن عبادت مىكرده و درهاى آسمانیكه اعمالش از آنها بالا میرفته بر او گریه كنند و در اسلام رخنهئى افتد كه چیزى آنرا نبندد زیرا مؤمنین دانشمند دژهاى اطراف شهر.
4- وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ أَحَدٍ یَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَحَبَّ إِلَى إِبْلِیسَ مِنْ مَوْتِ فَقِیهٍ
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:47 روایة: 4 @*@
ترجمه :
4- امام صادق علیهالسلام فرمود: مرگ هیچیك از مؤمنین نزد شیطان محبوبتر از مرگ عالم نیست.
5- عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبِی كَانَ یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَقْبِضُ الْعِلْمَ بَعْدَ مَا یُهْبِطُهُ وَ لَكِنْ یَمُوتُ الْعَالِمُ فَیَذْهَبُ بِمَا یَعْلَمُ فَتَلِیهِمُ الْجُفَاةُ فَیَضِلُّونَ وَ یُضِلُّونَ وَ لَا خَیْرَ فِی شَیْءٍ لَیْسَ لَهُ أَصْلٌ
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:47 روایة 5@*@
ترجمه :
5 امام صادق علیهالسلام فرمود: پدرم مىفرمود: خداوند پس از آنكه علم را فرو فرستاد بر نمىگرداند، لیكن عالم كه بمیرد علمش برود جاى خود را بمردم خشك و خشنى دهد كه گمراهند و گمراه كننده و چیزیكه بتون و ریشه ندارد خیر ندارد. (مجلسى علیه الرحمه «تلیهم» را از ماده ولایت گرفته و چون بنظر درست نیامد از ماده ولى گرفتیم).
6- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ إِنَّهُ یُسَخِّی نَفْسِی فِی سُرْعَةِ الْمَوْتِ وَ الْقَتْلِ فِینَا قَوْلُ اللَّهِ أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ هُوَ ذَهَابُ الْعُلَمَاءِ
@@اصول كافى جلد 1 صفحه:48 روایة: 6 @*@
ترجمه :
6- زین العابدین علیهالسلام مىفرمود: زود مردن و كشته شدن ما خانواده را گفتار خدا بر من گوارا مىكند (41 سوره13) «مگر نمىبینند كه ما بر زمین در آئیم و از اطرافش كاهش دهیم» كاهش اطراف زمین همان از دست رفتن علماست.