آیه
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحْیِ الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٍ
الَّذِی جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَآ أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ
ترجمه
آیا انسان ندید (و نیاندیشید) که ما او را از نطفهای (بی مقدار) آفریدیم؟ پس اینک ستیزه جویی آشکار شده است.
و برای ما مثلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛ گفت: چه کسی این استخوانها را در حالی که پوسیده است زنده خواهد کرد؟
(به او) بگو: همان کسی که بار اول آن را آفرید، (بار دیگر) آن را زنده خواهد کرد و او بر هر آفریدهای آگاه است.
(اوست) آن که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید پس هرگاه بخواهیداز آن آتش میافروزید.
نکته ها
یکی از مشرکان، قطعه استخوان پوسیدهای را در برابر پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله کرد و بر زمین ریخت و گفت: چه کسی این استخوانهای پوسیده را زنده میکند؟ این آیات در پاسخ این شبهه و سؤال نازل شد.** تفسیر نورالثقلین.***
مقصود از درخت در این آیه، دو نوع چوب آتش زنه به نام مَرخ و عَفار است که عربها با زدن یکی به دیگری جرقه تولید میکردند، درست مانند کبریتهای امروزی.**تفسیر راهنما.***
تهیه آتش از درخت سبز، مثالی است که عوام میفهمند ودانشمندان نیز به خاطر ذخیره شدن انرژی در درخت، راه علمی آن را به دست میآورند. «من الشجر الاخضر نارا»
پیام ها
1- اگر انسان به یاد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنکشی نمیکند. «أولمیر الانسان»
2- توجّه به آفرینش انسان از نطفه، ایمان به معاد را در انسان تقویت میکند. «من نطفة»
3- بدتر از اصل خصومت، آن است که خصومت شدید و آشکارا باشد. «خصیمٌ مبین»
4- ستیزهجوئی انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت آور است. «فاذا هو خصیمٌ» (کلمه «اذا» برای کار غیر منتظره به کار میرود.)
5 - نقل و بیان افکار باطل برای پاسخگوئی به آن مانعی ندارد. «ضرب لنا مثلاً»
6- ریشهی بسیاری از اشکالات در مورد قدرت خداوند، توجّه نکردن به نمونههای مشابه و فراموش کردن سوابق است. «و نسی خلقه»
7- منکران معاد برهان ندارند، هر چه هست استبعاد است. «مَن یحیی العظام؟»
8 - آزادی در اسلام به قدری است که منکران خدا و معاد با کمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را میزنند. «مَن یحیی العظام»
9- سؤال مانعی ندارد، آن چه بد است انگیزههای لجوجانه و مغرورانه است. «مَن یحیی العظام»
10- ریشهی بعضی از اشکالات عقیدتی، مقایسه میان قدرت انسان با خداوند است. «مَن یحیی العظام»
11- شبهات عقیدتی باید پاسخ داده شود، گرچه القای شبهه از یک نفر باشد. «قال... قل»
12- معاد جسمانی است. «یحیی العظام»
13- معاد به دو چیز نیاز دارد: یکی قدرتِ خدا در آفریدن دوباره انسانها و دیگری علم او به عملکرد مردم. این آیه به هر دو اشاره میکند؛ «أنشأها اوّل مرّة» نشانهی قدرت او و «هو بکلّ شیء علیم» نشانهی علم اوست.
14- خداوند جمع میان اضداد میکند، آب و آتش که با یکدیگر سازگاری ندارند. «من الشجر الاخضر نارا»