تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 110. نصر آیه 1-3

آیه
إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِى دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا
ترجمه
هنگامى كه نصرت الهى فرا رسید.
مردم را دیدى كه دسته دسته در دین خدا وارد مى‏شوند.
پس باید سپاسگزارانه پروردگارت را تنزیه كنى و از او آمرزش بخواه كه او توبه‏پذیر است.
نکته ها
عموم مفسرین، این سوره را مربوط به زمان فتح مكه در سال هشتم هجرى مى‏دانند كه گروهى از مردم به خاطر حقانیّت اسلام، ایمان آوردند و بعضى از ترس به اسلام تظاهر كردند، نظیر ابوسفیان كه امام على‏علیه السلام درباره آنان فرمود: «ما اسلموا ولكن استسلموا و اسرّوا الكفر»** بحارالانوار، ج‏32، ص‏325.***آنان در ظاهر مسلمان شدند ولى در دل كافر ماندند. در قرآن براى ایمان دو نوع دخول آمده است: یكى دخول مردم در دین كه در این سوره مى‏فرماید: «یدخلون فى دین اللّه» و دیگرى دخول ایمان در دل مردم كه در سوره حجرات مى‏فرماید: «و لمّا یدخل الایمان فى قلوبكم»** حجرات، 14.***هنوز دین داخل قلب‏هاى شما نشده است.
در حدیث مى‏خوانیم: هنگامى كه حضرت مهدى‏علیه السلام ظهور كنند، مردم دنیا فوج فوج به او ایمان مى‏آورند.** تفسیر نورالثقلین.***
قرآن به تسبیح خداوند، بیش از تكبیر و تحمید سفارش كرده است. واژه تسبیح در قرآن بیش از واژه‏هاى تكبیر و تحمید آمده است.
در حدیث مى‏خوانیم: هنگام فتح مكه، پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله ابتدا وارد مسجد الحرام شد و نماز گزارد.**تفسیر كنزالدقایق.***
نصرت خداوند، منوط به یارى مردم از دین اوست. «ان تنصروا اللّه ینصركم»** محمّد، 7.***
كلمه «توّاب» یازده بار در قرآن آمده است كه نه بار همراه با واژه رحمت «توّاباً رحیماً»، یكبار همراه با حكمت(232) و یك بار به طور مطلق در این سوره آمده است.
پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله بعد از فتح مكه، عفو عمومى اعلام كردند و همه را بخشیدند و مكه بدون خونریزى فتح شد. حتى هنگامى كه حضرت دید سعد بن عبادة شعار انتقام مى‏دهد و مى‏گوید «الیوم یوم الملحمة» یعنى امروز تلافى مى‏كنیم، حضرت پرچم را از او گرفت و به دست حضرت على‏علیه السلام داد و فرمود: شعار را عوض كنید و بگویید: «الیوم یوم المرحمة» امروز روز رحمت است نه انتقام.
فتح و نصرت واقعى از جانب خداست، پس به ابزار و تجهیزات و نیروى انسانى تكیه نكنید كه ممكن است همه امكانات باشد ولى باز هم شكست بخورید. «و ما النّصر الاّ من عند اللّه»**آل عمران،126.***
در فتح مكه، امید بت‏پرستان به یأس و مركز شرك به پایگاه توحید تبدیل شد. موانعى كه بر سر راه مؤمنان بود، برچیده شد، اسلام تثبیت گشت و براى صدور به كشورهاى دیگر آماده شد.
فرمان استغفار یا براى نورانیّت بیشتر قلب است یا براى زدودن غرور پیروزى یا براى گناهان اُمّت و یا به خاطر معرفت بالاى حضرت نسبت به خداوند است.
نگاهى گذرا به فتح مكّه‏
بعد از صلح حدیبیه، چون مشركان پیمان‏شكنى كردند، پیامبر نیرویى فراهم و مكه را بدون خونریزى فتح كرد و شرح ماجرا چنین است: مسلمانان در چند كیلومترى مكه اردو زدند و ابوسفیان كه شبانه براى سركشى از مكه خارج شده بود با عباس عموى پیغمبر ملاقاتى داشت. عباس گفت: پیامبر با ده هزار سرباز به سراغ شما آمده است. ابوسفیان ترسید و به عباس پناهنده شد و پیامبر امان دادن عباس را پذیرفت. پیامبر فرمود: هر كس به مسجد الحرام پناه ببرد یا به خانه ابوسفیان برود یا در خانه خود بماند، در امان است.
پیامبر به عباس فرمود: ابوسفیان را در تنگه‏اى كه گذرگاه مكه هست ببر تا لشگریان الهى كه از آنجا مى‏گذرند، او ببیند. ابوسفیان با دیدن این مانور وحشت كرد و به عباس گفت: سلطنت فرزند برادرت بسیار عظیم شده است، عباس گفت: سلطنت نیست بلكه نبوت است. سپس عباس به او گفت: به سراغ مردم مكه برو و آنها را از مقابله با لشگر اسلام بازدار.
ابوسفیان وارد مسجدالحرام شد و به مردم گفت: محمّد با جمعیّتى وارد مكه مى‏شود كه توان مقابله با او را ندارید، پس به مسجد الحرام یا خانه من یا خانه خود پناهنده شوید و اسلام بیاورید تا سالم بمانید.
به هر حال پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وارد مكه شد و به یاد روزى كه از مكه مخفیانه خارج شد و به شكرانه این‏پیروزى سجده كرد. سپس پیامبر با تلاوت سوره فتح وارد مسجد الحرام شد و مسلمانان همراه آن حضرت تكبیر مى‏گفتند. حضرت نزدیك كعبه آمد و بت‏ها را مى‏شكست و مى‏فرمود: «جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا»** اسراء، 81.***از آنجا كه دست حضرت به بت‏هاى بزرگ بالاى كعبه نمى‏رسید، به حضرت على‏علیه السلام دستور داد تا پا بر دوش پیامبر نهد و بت‏ها را سرنگون كند. سپس حلقه كعبه را گرفت و از مردم مكه پرسید: شما امروز چه انتظارى از من دارید؟ گفتند: بخشش. اشك در چشم حضرت جمع شد و مردم گریه كردند. حضرت سخن یوسف را كه به برادرانش فرمود: «لاتثریب علیكم الیوم»** یوسف، 92.*** امروز هیچ سرزنشى بر شما نیست، به زبان آورد و فرمود: همه آزادید. آنگاه جملات «لااله الاّ اللّه وحده وحده انجز وعده نصر عبده...» را خواند و فرمود: هیچ كس از خون‏هاى ریخته شده و اموال غارت شده گذشته سخنى نگوید و تمام پرونده‏هاى گذشته مختومه و همه مشمول عفو عمومى شدید، پس وارد زندگى نوین شوید.
پیام ها
1- پیروزى در سایه نصرت الهى است. «اذا جاء نصر اللّه و الفتح»
2- نابودى سران كفر و شرك، زمینه براى ورود مردم به توحید و یكتاپرستى است. «اذا جاء نصر اللّه... النّاس یدخلون فى دین اللّه»
3- مسلمانان وظیفه دارند در حدّ توان و امكان خود تلاش كنند تا زمینه ورود دیگران به اسلام فراهم شود. «اذا جاء نصر اللّه... النّاس یدخلون فى دین اللّه»
4- اگر موانع برطرف شود، مردم گروه گروه ایمان مى‏آورند. «یدخلون فى دین اللّه افواجا»
5 - تا قبل از فتح مكه مردم یكى یكى مسلمان مى‏شدند، ولى بعد از فتح مكه، گروه گروه. «یدخلون فى دین اللّه افواجاً»
6- فتح و پیروزى شما را مغرور نسازد كه هرچه هست از خداست. «اذا جاء نصر اللّه... فسبّح بحمد ربّك»
7- تنزیه خداوند از عیب و نقص و ظلم، باید همراه با سپاس از نعمت‏ها و ستایش او باشد. «فسبّح بحمد ربّك»
8 - سپاس و ستایش و تسبیح خداوند، مقدمه استغفار و آمرزش‏طلبى است. «فسبح بحمد واستغفره»
9- صالحان كه به قدرت مى‏رسند به جاى غرور و غفلت، جان و روح خود را با یاد خدا معطر مى‏كنند. «اذا جاء نصر اللّه... فسبّح بحمد ربّك»
10- خداوند منزّه است از اینكه یاران دینش را تنها بگذارد. «اذا جاء نصر اللّه... فسبّح»
11- هر كس، حتى پیامبر، هر قدر هم تسبیح و تحمید كند، در پایان آن استغفار كند. «واستغفره»
12- توبه پذیرى سنت خداوند است. «انّه كان توّاباً»