آیه
وَ النَّازِعَاتِ غَرْقاً
وَ النَّاشِطَاتِ نَشْطاً
وَ السَّابِحَاتِ سَبْحاً
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقاً
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً
ترجمه
سوگند به فرشتگانى كه جان (كافران) را به سختى مىگیرند.
سوگند به فرشتگانى كه جان (مؤمنان) را به آسانى و نشاط مىگیرند.
سوگند به فرشتگانى كه (در انجام فرمان الهى) به سرعت شناورند.
و(در انجام مأموریّت) بر یكدیگر سبقت گیرند.
و امور (بندگان) را تدبیر كنند.
نکته ها
«نزع» به معناى جدا كردن با كندن و كشیدن است. «غرق» و «اغراق» به معناى شدت است. «نشط» به معناى گشودن گره است و نشاط یعنى آنكه عقدههاى روحى باز شوند. بر خلاف بعضى انسانها كه نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است، فرشتگان الهى در انجام مأموریّتها با نشاط هستند. «ناشط» به كسى گویند كه كارى را با رغبت انجام مىدهد. همچنین این كلمه، در مورد كسى كه سطل آب را از چاه بیرون مىكشد، گفته مىشود، گویا فرشتگان جان مؤمنان را به آرامى بیرون مىكشند.** تفسیر راهنما.***
«نازعات» و «ناشطات» در واقع دو وصف براى طایفهاى از فرشتگان است و چون كلمه «طائفة» مؤنث است این صفات نیز مؤنث آمده است.
«سابحات» از «سبح» به معناى حركت سریع در آب یا هواست. اشاره به اینكه فرشتگان در انجام مأموریّتهاى الهى سریع و چابك هستند.
به فرموده حضرت علىعلیه السلام، فرشتگان با آرامى و رفاقت جان مؤمنین را مىگیرند. «یقبضون ارواح المومنین یسلّونها سلاً رفیقا»** تفسیر نورالثقلین.***
سوگند خداوند به فرشتگان، هم نشانه اهمیّت و جایگاه فرشتگان در نظام هستى است و هم اهمیّت امرى كه برایش سوگند یاد شده است.
ممكن است پنج صفتى كه در این آیات آمده، براى پنج گروه فرشته باشد و ممكن است براى یك گروه باشد، به این معنا كه به محض صدور فرمان از جا كنده و با نشاط پیگیرى و با سرعت حركت مىكنند و از یكدیگر سبقت مىگیرند تا فرمان را مدبّرانه انجام دهند.** تفسیر المیزان.***
پیام ها
1- هر كس دل بستهتر به مادیات باشد، دل كندنش از آن سختتر خواهد بود. «والنازعات غرقا»
2- لحظه مرگ، آغاز پاداش و كیفر است. «غرقا، نشطا»
3- هردسته از فرشتگان مأمور كارى مخصوصاند.«النازعات، الناشطات، السابحات»
4- نشاط داشتن در انجام مأموریّت یك ارزش است. «والناشطات نشطا»
5 - تمام هستى میدان كار فرشتگان است. «والسابحات سبحاً»
6- فرشتگان در انجام مأموریّت الهى بر یكدیگر سبقت مىگیرند. «فالسابقات»
7- فرشتگان، كار خود را به نحو احسن انجام مىدهند. «غرقا، نشطاً، سبحاً، سبقاً»
8 - با اینكه تدبیر هستى با خداست: «یدبّر الامر»** یونس، 3.***ولى خداوند به فرشتگان نیز اجازه تدبیر داده است. «فالمدبّرات امرا»
9- فرشتگان در اداره و تدبیر مهارت لازم را دارند. «فالمدبّرات امرا»
10- تدبیر و مدیریّت امور، نیازمند نشاط و سبقت و چابكى است. «الناشطات، السابحات، السابقات، المدبّرات»
11- نظام هستى تصادف نیست، بر اساس تدبیر است. «فالمدبّرات...»
12- تدبیر ارزشى است كه به خاطر آن مىتوان سوگند یاد كرد. «فالمدبّرات امراً»
توضیحات