تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 78. نبأ آیه 21-30

آیه
إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَاداً
لِّلطَّاغِینَ مَئَاباً
لاَّبِثِینَ فِیهَآ أَحْقَاباً
لَّا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْداً وَلَا شَرَاباً
إِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً
جَزَآءً وِفَاقاً
إِنَّهُمْ كَانُواْ لَایَرْجُونَ حِسَاباً
وَكَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا كِذَّاباً
وَكُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَیْنَاهُ كِتَاباً
فَذُوقُواْ فَلَن نَّزِیدَكُمْ إِلَّا عَذَاباً
ترجمه
همانا دوزخ، كمین‏گاهى است.
براى سركشان، جایگاه و بازگشتگاهى است.
روزگارانى در آن به سر برند.
در آن دوزخ، نه خنكى چشند و نه آشامیدنى.
مگر آب جوش و خونابه و چركابه‏اى.
كه این، كیفرى مناسب گناه آنهاست.
آنان بودند كه به روز حساب، امید و باورى نداشتند.
و آیات ما را به سختى تكذیب مى‏كردند.
(ولى) ما حساب همه چیز را در كتاب خود داشتیم.
پس بچشید كه جز عذاب بر شما نمى‏افزاییم.
نکته ها
«مرصاد» یعنى كمین‏گاه و «طاغین» از «طغیان»، بى‏اندازه پیش رفتن در معصیت است.
«مئاب» از «اُوب» به معناى قرارگاه و رجوع است و فرجام را از آن جهت مئاب گویند كه انسان با عمل خود آن را فراهم كرده و اكنون به آن باز مى‏گردد.
«احقاب» جمع «حُقب» به معناى مدت طولانى است.
در روایات مى‏خوانیم: «اَحقاب» جمع «حُقب» و هر حقب شصت سال و به گفته بعضى هشتاد سال است كه هر روز آن مثل هزار سالى است كه شما در دنیا مى‏شمارید.**تفسیر نورالثقلین.***
«حمیم»، آب داغ و «غسّاق»، آب زردى است كه از زخم و چرك و خون خارج مى‏شود.
ممكن است معناى آیه چنین باشد كه جهنم براى همه در كمین است ولى متقین از آن عبور مى‏كنند و براى مجرمان جایگاه مى‏شود. «لطّاغین مئابا»
با توجّه به عدالت الهى كه كیفر و جزا مطابق عقائد و كردار است، «جزاءً وفاقاً» پس زیادى عذاب در آیه «فلن نَزیدكم الاّ عذاباً» به خاطر زیادى كفر و فرار از حق است. «فلم یزدهم دعائى الاّ فرارا»**نوح، 6.*** چون در برابر هر دعوتى از انبیا، فرار كفار بیشتر مى‏شود، خداوند نیز عذاب آنان را بیشتر مى‏كند.
در دوزخ، به جاى سردى، گرمى و به جاى شراب، غسّاق است. «برداً و لا شراباً الاّ حمیماً و غسّاقاً»
پیام ها
1- دوزخ، از هم اكنون در كمین خلافكاران است. «انّ جهنّم كانت مرصاداً»
2- گرفتار شدن و به دام افتادن مجرمان، امرى قطعى است. «مرصاداً للطّاغین»
3- طغیان‏گرى، نشانه دوزخیان است. «للطّاغین»
4- كیفرهاى الهى عادلانه است. «جزاءً وفاقاً»
5 - حتى احتمال حساب و كتاب در قیامت، براى كنترل انسان كافى است. «لایرجون حسابا»
6- بى‏اعتقادى به قیامت، رمز طغیان است. «لطّاغین... لایرجون حساباً»
7- انكار قیامت، زمینه انكار همه چیز است. «لا یرجون حسابا و كذبوا بآیاتنا كذّابا»
8 - ریز و درشت كارها حساب و كتاب دارد و خداوند احاطه علمى به همه چیز دارد و این احاطه، ثابت و باقى است. («كتاباً» رمز ثبوت و بقا است) «كلّ شى‏ء احصیناه كتاباً»