تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 10(دوره 10 جلدی)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره 77. مرسلات آیه 25-34

آیه
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضِ كِفَاتاً
أَحْیَآءً وَ أَمْوَاتاً
وَ جَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِىَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاكُم مَّآءً فُرَاتاً
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِینَ
انطَلِقُواْ إِلَى‏ مَا كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ
انطَلِقُواْ إِلَى‏ ظِلٍّ ذِى ثَلاَثِ شُعَبٍ
لَّا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِى مِنَ اللَّهَبِ
إِنَّهَا تَرْمِى بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ
كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِینَ
ترجمه
آیا زمین را محل اجتماع زنده‏ها و مرده‏ها قرار ندادیم.
و در آن كوههایى استوار و بلند قرار دادیم و آبى گوارا به شما نوشاندیم.
پس در آن روز واى بر تكذیب كنندگان.
(به مجرمان گویند:) بروید به سوى آنچه آن را تكذیب مى‏كردید.
بروید به سوى سایه‏اى سه شاخه، نه خنك است
و نه از شعله آتش مصون مى‏دارد.
همانا دوزخ، شرارههایى به اندازه كاخ پرتاب مى‏كند.
گویى شترانى زرد مویند.
در آن روز واى بر تكذیب كنندگان.
نکته ها
«كفات»، نام محلى است كه در آن چیزى نهاده و گردآورى مى‏شود. در روایات مى‏خوانیم كه امام صادق‏علیه السلام نگاهى به قبرستان كرده و فرمود: اینجا كفات مردگان است و نگاهى به خانه‏ها كرده و فرمود: اینجا كفات زنده‏هاست.**تفسیر نورالثقلین.***
مراد از «ظلّ ذى ثلاث شعب» سایه‏اى است كه از دود عظیم آتش دوزخ ایجاد مى‏شود، امّا روشن است كه این سایه نه فقط آرامش بخش نیست بلكه سوزنده و آزار دهنده است. این دود به قدرى متراكم و عظیم است كه شاخه شاخه مى‏شود، شاخه‏اى از بالاى سر، شاخه‏اى از طرف راست و شاخه‏اى از سمت چپ، فرد دوزخى را فرامى‏گیرد و در كام خود فرو مى‏برد.
زبانه‏هایى كه از آتش دوزخ برمى‏خیزد، همانند قصرهاى بلند دنیوى است و همچون شترانِ زرد رنگ است. گویا قرآن، كاخ‏نشینان و زراندوزان را تهدید مى‏كند كه مراقب باشید گرفتار شرارههاى قصرگونه دوزخ نشوید.
«شامخات» به معناى كوههاى بلند و «فرات» به معناى آب گوارا است.
«ظلّ ظلیل» به معناى سایه دائم و «ظلّ لا ظلیل» یعنى سایه غیر مفید و غیر خنك.
«جمالت» جمع «جمل» به معناى شتر و «صُفر» جمع «اصفر» به معناى زرد است.
خداوند زمین را از نظر وسعت، نحوه حركت، تأمین امنیّت از طریق كوهها، تأمین آب مورد نیاز انسانها، گیاهان و حیوانات، به مناسب‏ترین شكل آفرید و خاك را بهترین وسیله براى از بین بردن زباله، آبهاى آلوده و دفن مردگان قرار داد و در آن نوعى تصفیه خانه با داشتن خاصیّت میكرب كشى قرار داد به نحوى كه زمین آب آلوده مى‏گیرد و آب زلال تحویل مى‏دهد. این تصفیه‏خانه، طبیعى، مجّانى، دائمى، عمومى و بدون پیدا شدن نقص فنى است. راستى اگر زمین وجود نداشت، بوى بد و تعفّن همه را آزار مى‏داد.
قهر الهى از همه سو مجرمان را احاطه مى‏كند به نحوى كه راه فرارى در كار نیست و تنها راه به سوى دوزخ باز است. «انطلقوا الى ما كنتم به تكذّبون» چنانكه در آیات دیگر مى‏فرماید: «كلّما ارادوا أن یخرجوا منها من غمٍّ اعیدوا فیها و ذوقوا عذاب الحریق»**حج، 22.***، «احاط بهم سرادقها»**كهف، 29.***

پیام ها
1- روى زمین بهترین جایگاه براى زندگان و درون آن بهترین جایگاه براى مردگان است. «ألم نجعل الارض كفاتاً احیاءً و امواتاً»
2- كوهها از منابع تأمین آب مورد نیاز است. «رواسى شامخات و اسقیناكم ماءً»
3- صحنه قیامت به قدرى سخت و دشوار است كه گویا رفتن به دوزخ براى مجرمان نوعى رهایى است. «انطقوا الى...»
4- دوزخ را دود غلیظى احاطه كرده است كه سایه آفرین است، امّا در آن هیچ آسایشى نیست. «ظِلّ... لاظلیل»
5 - كاخ‏ها و سرمایه‏هایى كه در دنیا به ناحق به دست مى‏آیند، در قیامت به شراره‏هاى دوزخ تبدیل مى‏شوند. «كالقصر كانّه جمالة صفر»
6- وقتى زبانه‏هاى آتش دوزخ مانند قصر بلند و مانند شتر عظیم باشد، خود آتش چگونه خواهد بود! «بشرر كالقصر كانّه جمالة صفر»
7- ریشه همه جرم‏ها، عقاید فاسد است. زیرا كسى كه اعتقاد ندارد و حق را تكذیب مى‏كند، به هر كار خلافى دست مى‏زند. «ویل یومئذ للمكذّبین»